افغانستان در بیست سال گذشته تحت اشغال آمریکا قرار داشت. پس از آن، مذاکراتی در دوحه انجام شد و در نهایت توافقنامهای میان دو طرف به امضا رسید. در این توافقنامه، بهوضوح تصریح شده است که آمریکا در امور داخلی افغانستان مداخله نخواهد کرد و هر دو کشور روابطی مثبت و سازنده خواهند داشت.
توافقنامه دوحه نقطه عطفی در تاریخ افغانستان بود که به اشغال ۲۰ ساله پایان داد، شکست آمریکا را نشان داد، استقلال افغانستان را تثبیت کرد و زمینه را برای بازگشت امارت اسلامی به قدرت فراهم ساخت. این توافق، علاوه بر تأثیرات داخلی، پیامدهای مهمی در سطح منطقهای و جهانی نیز داشت و نشان داد که قدرتهای بزرگ نمیتوانند با اشغال نظامی، سرنوشت یک ملت را تعیین کنند.
امروز نیز، اگر ایالات متحده خواهان تعاملات سیاسی و اقتصادی با افغانستان باشد، افغانستان در این زمینه مشکلی نخواهد داشت. افغانستان، نهتنها با آمریکا بلکه با تمامی کشورها، روابطی آبرومندانه و بر پایه احترام متقابل میخواهد. این روابط باید به گونهای باشد که عزت و حیثیت هر دو طرف حفظ شود.
سیاست خارجی افغانستان بر مبنای توازن و تعامل مثبت با جهان استوار است. همانگونه که این کشور با همسایگان و کشورهای منطقه روابط سازندهای دارد، تمایل دارد که با سایر کشورهای جهان نیز روابطی حسنه و مبتنی بر منافع مشترک برقرار کند.
توازن در سیاست خارجی افغانستان به این معنی است که افغانستان وابسته به هیچ قدرت خارجی نیست و سیاست هایش را به طور مستقل تنظیم میکند در روابط خود منافع ملی را بر هر گونه فشار خارجی ترجیح میدهد.
افغانستان با چین روسیه ایران ترکیه پاکستان هند کشورهای آسیای میانه و کشورهای خلیج روابط مثبت دارد در عین حال خواهان روابط سازنده با غرب نیز می باشد.
در رقابت های جهانی میان امریکا و دیگر کشور ها جانب داری نمیکند و تلاش دارد از هر طرف برای تامین منافع ملی خود بهره ببرد.
حکومت فعلی افغانستان نمیخواهد که این کشور به میدان رقابتهای منفی میان قدرتهای جهانی تبدیل شود. بلکه، برعکس، هدف این است که افغانستان به نقطه اتصال اقتصادی و سیاسی میان کشورها تبدیل شده و بستری برای همکاریهای سازنده بینالمللی باشد.
افغانستان با همه کشور ها بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک تعامل میکند از تقابل و تنش های غیر ضروری پرهیز میکند و مسیر گفت وگو و دیپلوماسی را ترحیج میدهد.
مطلبی از نشریه نن تګی آسیا