طالبان در اگست سال ۲۰۲۱ میلادی با انجام عملیاتهای نظامی بسیار سریع و غافلگیرکننده، موفق به تسلط بر کابل، پایتخت کشور شدند. از آن زمان تاکنون، علیرغم ایجاد موانع و فشارها از سوی غرب و برخی از جهات دیگر در عرصههای مختلف، این تلاشها برای منزوی کردن ا.ا.ا با شکست مواجه شدهاست.
غرب در دوران اشغال نیز تلاش میکرد تا اجماع سیاسی بینالمللی و صحنههای دیپلوماتیک را در برابر امارت تحت کنترل خود درآورد، اما با برگزاری نشستهای فرمت مسکو، برای غرب ثابت شد که تمایل کشورهای منطقه به مقاومت افغانستان بیشتر شده و حتی پس از خروج نیز نتوانستند این اجماع را حفظ کنند.
افغانستان در مقایسه با سه و نیم سال پیش، شاهد تغییرات زیادی بوده است و یک حکومت مرکزی قوی و مستقل از حضور نیروهای خارجی شکل گرفتهاست. این حکومت مرکزی خواهان تعامل با همه طرفهاست، اما نه به بهای از دست دادن حاکمیت ملی، حیثیت و استقلال در تصمیمگیریها.
همچنین، روابط دو جانبه کشورهای منطقه با امارت بر اساس منافع متقابل، واقعیتی است که بسیاری از طرفها به آن اعتراف میکنند. ا.ا.ا در نتیجه تلاشهای دیپلوماتیک قوی خود توانسته است کشورهای منطقه را به یکدیگر نزدیکتر کند و روابط دیپلوماتیک و اقتصادی خود با آنها را تقویت نماید.
علیرغم روابط تنشآلود با جهان غرب و پاکستان، کشورهای زیادی از جمله چین، روسیه، ایران، آذربایجان و حتی هند تمایل خود را برای تعامل دیپلوماتیک با ا.ا.ا نشان دادهاند.
پس از سقوط جمهوری مورد حمایت غرب به رهبری آمریکا، دیپلماتهای خارجی با امارت در مورد مسائل اساسی مختلف مانند امنیت، اقتصاد، کمکهای بشردوستانه، اتصال منطقهای و بسیاری مسائل دیگر مذاکره کردهاند. به جای اتخاذ رفتارهای بیاثر و مخرب، بهتر است غرب واقعیت فعلی افغانستان را بپذیرد، در مواردی که منافعش ایجاب میکند پیشقدم میدان شود، صبر استراتژیک داشته باشد و بداند که با گذشت زمان تغییرات ممکن است.
مسئولان امارت امروزی در مقایسه با دهه نود میلادی آشنایی بهتری با دیپلوماسی و مسائل بینالمللی دارند؛ آنها افراد باتجربهای هستند، یک نظام متمرکز ایجاد کردهاند و از روند طولانی و پیچیده مذاکرات دوحه درسهای زیادی آموختهاند.
کموکاستی در تعامل قدرتهای غیرغربی با دولت سرپرست فعلی افغانستان دیده نمیشود. بر اساس اطلاعات هارون زیلیان در مؤسسه واشنگتن، تمام نشستهای دیپلوماتیک طالبان از نزدیک تحت نظر است. از ماه اگست سال ۲۰۲۱ تاکنون، یعنی در سه سال اول حکومت امارت، آنها حدود ۲۰۰۰ نشست دیپلوماتیک برگزار کردهاند و این روند بدون هیچ مانعی بهصورت استراتژیک پیش میرود.
آنچه که از ۱۵ آگست ۲۰۲۱ تاکنون در تعاملات دیپلوماتیک غرب و برخی دیگر از بازیگران نادیده گرفته شده، ایدیالوژی امارت اسلامی افغانستان است که در واقعیت، محدودیتهای مشخصی برای عملگرایی آنها تعیین میکند. بازیگران منطقهای در تعامل با امارت، به جای ایدیالوژی به واقعگرایی اولویت میدهند. با افزایش تعاملات منطقهای، استراتژی عدم رسمیتدادن غرب نه تنها راهحل معقولی ارائه نمیدهد، بلکه مسئله را پیچیدهتر کرده و نارضایتی خود را در منطقه تقویت میکند.
حضور دیپلوماتیک غرب و دیگر طرفها در افغانستان میتواند راه را برای پیشرفت مبتنی بر واقعیتها هموار کند، اما حفظ فاصله و تلاش برای منزوی کردن تنها شکست را تضمین میکند. ترامپ، حامی اصلی توافق دوحه -که توسط مایک پامپئو، وزیر امور خارجه دوران اول ریاستجمهوری او امضا شد، به جای بازگشت به اشتباهات گذشته، بهتر است برای عادیسازی و گسترش روابط با هدف حفظ منافع دوجانبه گام بردارد.
مطلبی از نشریه الاماره