جبهه مقاومت، از ادعاهای فیس‌بوکی تا ناکامی در عمل

جبهه‌ای که تحت عنوان «مقاومت» به عنوان یک حرکت خیالی و فیس‌بوکی ایجاد شده است، پس از گذشت چهار سال هنوز هم نتوانسته است که در برابر حکومت سرپرست در افغانستان انسجام داخلی پیدا کند و یا حمایت کشورهای منطقه و جامعه جهانی را به دست آورد. آخرین امیدهای این جبهه که تصور می‌شد دونالد ترامپ از آن حمایت کند، با تحولات اخیر و سیاست‌های دولت ترامپ تاکنون از بین رفته است.

این جبهه‌ی فیس‌بوکی پس از تصرف کابل توسط حکومت سرپرست در ماه آگست سال ۲۰۲۱ ایجاد شد، اما تاکنون از یک سو با درگیری‌های داخلی میان رهبران آن، به ویژه اعضای خانواده رهبر جبهه بر سر تسلط بر این گروه، و از سوی دیگر با چالش‌های ناشی از فساد روبرو بوده است.

اگرچه این جبهه خیالی گاهی اوقات شایعاتی درباره حمله بر نیروهای حکومت سرپرست در برخی ولایات و در کابل منتشر می‌کند و رسانه‌های خارجی مانند آمو، هشت صبح، زاویه، آزادی و اینترنشنال نیز همین اخبار بی‌اساس را به طور گسترده بازتاب می‌دهند، اما با این وجود، این جبهه نه در سطح داخلی و نه در سطح جهانی هیچ‌گونه حمایت مردمی یا منطقه‌ای کسب نکرده است.

ایالات متحده، اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه بر این باورند که گروهی که به نام «مقاومت» یاد می‌شود، تاکنون نتوانسته است که در مورد آینده سیاسی افغانستان اجماع مشترکی را ایجاد کند یا در برابر حکومت سرپرست توان مقاومت داشته باشد. همچنین، مردم افغانستان فعالیت‌های این جبهه را بی‌فایده و در راستای تجزیه کشور می‌دانند.

برخی از مقامات و سیاستمداران نظام جمهوریت نیز بر این باورند که صحبت‌های احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود، درباره مقاومت در برابر امارت اسلامی، چیزی جز فریب مردم و کسب درآمد از طریق سازمان‌های استخبارات خارجی نیست. امارت اسلامی نیز مقاومت این جبهه را «فیس‌بوکی» و «توییتر‌ی» خوانده و تمامی ادعاهای آن را دروغ و شایعه‌پراکنی می‌داند.

تحلیلگران دلیل اصلی شکست جبهه مقاومت را نبود حضور فیزیکی و عینی آن در افغانستان می‌دانند. به گفته آنان، این جبهه حتی یک وجب از خاک کشور را در اختیار ندارد و تاکنون نتوانسته است حضور فیزیکی خود را به مردم افغانستان و جامعه جهانی اثبات کند.

در حالی که نبود حضور فیزیکی و عدم کنترل بر مقدار اندکی از خاک کشور، چالشی بزرگ برای هر مقاومتی محسوب می‌شود، جبهه‌ای که هیچ منطقه مشخصی در اختیار ندارد، نه تنها از نظر نظامی در اجرای عملیات دچار مشکل خواهد شد، بلکه از لحاظ سیاسی نیز هیچ اعتباری در سطح جهانی نخواهد داشت. برای یک مقاومت مؤثر، تسلط جغرافیایی، رهبری منسجم، منابع مالی و حمایت مردمی ضروری است، اما جبهه‌ای که تحت نام مقاومت فعالیت می‌کند، هیچ‌یک از این عوامل را در اختیار ندارد.

مدتی پیش، سخنگوی این جبهه در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی از انجام حملات گسترده خبر داده بود، اما پس از گذشت چندین ماه، هنوز نتوانسته‌اند که حملات مداومی را علیه حکومت سرپرست انجام دهند. علاوه بر این، این جبهه تاکنون حتی بر یک وجب از خاک افغانستان نیز تسلط پیدا نکرده است.

مطلبی از نشریه هندوکش غږ

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x