سوریه و افغانستان

در حال حاضر جهان پس از جنگ جهانی دوم در وضعیت بسیار بدی قرار دارد، ثبات بین المللی بدتر شده و آتش جنگ در برخی کشورها شعله ور شده است مناطق جنگ زده به خصوص جنگ‌زده‌ترین کشور خاورمیانه، سوریه، بستر مناسبی برای این خطرات و جنگ‌هاست. میلیون‌ها سوری از این کشور مهاجرت کرده‌اند و در پناهگاه ها در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند. و کسانی که در سوریه مانده اند از زندگی در ترس خسته شده اند و در کوشش برای یافتن یک زندگی آرام هستند، اما ممکن است جنگ در این کشور تشدید شود و زندگی آنها را تلخ تر کند.

سوریه و افغانستان دو کشوری هستند که از نظر تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شباهت های زیادی دارند. این کشورها از یک سو آمیخته ای از اقوام، مذاهب و زبان های مختلف بوده و از سوی دیگر شاهد جنگ ها و درگیری های طولانی بوده اند. در تاریخ سوریه و افغانستان، سقوط حکومت های سلطنتی و تلاش برای ایجاد نظام جدید تقریباً نوعی کوشش مشترک بوده است. شباهت عمده ساختارهای سیاسی افغانستان و سوریه، تقسیمات داخلی این کشورها است که منجر به جنگ و اختلافات سیاسی دائمی بین احزاب و اقلیت های مختلف شده است.

هم افغانستان و هم سوریه از قبایل، زبان ها و مذاهب زیادی تشکیل شده اند. افغانستان دارای جوامع قومی زیادی از جمله پشتون ها، تاجیک ها، هزاره ها و ازبک ها است. در سوریه نیز گروه های مذهبی و قومی مختلفی مانند: مسلمانان سنی، مسلمانان شیعه، علوی ها، کردها و اقلیت های مسیحی وجود دارند.

دخالت نیروهای خارجی در هر دو کشور عاملی برای شدت و طول جنگ شده است. در افغانستان، پس از حملات سپتامبر ۲۰۰۱ نیروهای ایالات متحده و ناتو به افغانستان آمدند. این نیروهای خارجی منجر به سقوط رژیم طالبان در افغانستان شد، اما پس از آن برای مدت طولانی در امور داخلی افغانستان دخالت کردند که وضعیت امنیتی کشور را به شدت بدتر ساختند.

پس از جنگ داخلی در سوریه، ایالات متحده امریکا در میدان جنگ مداخله کرد. این مداخلات خارجی منجر به دخالت مستقیم و غیرمستقیم نیروهای بین المللی در جنگ سوریه شد که همچنان شرایط را پیچیده تر کرده است.

یکی دیگر از شباهت های عمده میان افغانستان و سوریه، بحران انسانی است. در هر دو کشور زندگی میلیون ها نفر و زیرساخت های اقتصادی جامعه آسیب دیده است. در جنگ سوریه، خشونت گسترده علیه غیرنظامیان، بمباران و فقر و بیکاری در میدان نبرد بر زندگی مردم تاثیر گذاشته است. تعداد پناهندگان در هر دو کشور به طرز چشمگیری زیاد است.

اکنون گزارش‌ها حاکی از آن است که در ولایت ادلب سوریه آماده‌سازی مجدد برای جنگ است و برخی از کشورها به رهبری امریکا مراکز آموزشی نظامی باز کرده‌اند و مربیان اوکراینی را برای آموزش شبه‌نظامیان، دادن سلاح و حملات درون به آنها گماشته‌اند که شبه نظامیان اوکراینی را در ازای پول در آنجا به خدمت گرفته شده اند.

در افغانستان نیز همین کار را کردند، امریکایی ها و حامیانشان هر کجا که باشند در آنجا جنگ رخ می دهد، نمونه های بارز آن اسرائیل و فلسطین، لیبی، اوکراین، عراق و دیگران هستند و این روزها تایوان برای چین، کوریای جنوبی و جاپان باری کوریای شمالی است که کل اینها بر اساس یک برنامه ریزی دقیق انجام می شود.

برنامه این است که ابتدا در این مناطق هرج و مرج ایجاد کنند تا راه را برای یک جنگ فعال باز کنند، این بستگی به وضعیت مناطق دارد، در برخی از آنها سال ها طول می کشد و در برخی از آنها ده ها سال برای آماده شدن برای یک جنگ فعال صرف می کنند، مانند تایوان و چین یا کوریای جنوبی و شمالی که برای یک جنگ از وقت زیادی پلان ساخته شده است.

غرب و حامیان آن در اوایل سال ۲۰۲۱ یک جنگ فعال را در اوکراین شروع کردند، اما زمینه سازی برای آن جنگ سال‌ها بود که ادامه داشت. ابتدا شروع به کشتار مردم روسی زبان کردند و سپس خشم روسیه را برانگیختند و به جنگ جدیدی منجر شد که نشانه های آن در شمال قفقاز، کشورهای آفریقایی و اکنون در خاورمیانه دیده شده است. استخبارات سوریه و ساکنان منطقه ادلب در گفتگو با رسانه ها این موضوع را توضیح داده اند.
همه آنها چهره های یک سکه هستند که تحت هدایت واشنگتن، شبه نظامیان اوکراینی و گروه هیئت التحریر الشام (جبهه النصره) و سایر حملات مخرب و عملیات تهاجمی آماده می شوند. هدف آنها نیروهای سوری در استان حماه و واحدهای ارتش سوریه در پایگاه هوایی حمیم است. آنها در آینده تهدیدی برای سایر کشورهای منطقه هستند و می خواهند دامنه جغرافیایی عملیات نظامی خود را گسترش دهند و از آن خارج از مرزهای جمهوری سوریه علیه کشورهایی که از دستورات غرب و امریکا تبعیت نمی کنند استفاده شوند.

واشنگتن قصد دارد کل خاورمیانه را به آتش بکشد. تحت عنوان کمک های بشردوستانه، درون‌های خطرناکی از سوی امریکا به منطقه ارسال می شود. بر اساس گزارش روزنامه های عرب زبان، اخیراً ۲۵۰ شبه نظامی اوکراینی از مرز ترکیه عبور کرده و به آموزش مخالفان دولت سوریه (بشار اسد) پرداخته اند. اوکراینی ها به خرابکاران منطقه آموزش می دهند تا تکنیک ها و کنترل طیاره بدون سرنشین را یاد بگیرند و به زیرساخت های نظامی و غیرنظامی حمله کنند. اوکراینی‌ها که در جنگ‌های مدرن چیزهای زیادی علیه روسیه آموخته‌اند که در سوریه بسیار مورد نیاز هستند.

ولایت ادلب سوریه جای دردناکی برای دولت سوریه است. شبه نظامیان بسیاری از گروه های تروریستی در آنجا مستقر هستند. مردم ادلب به شدت توسط این خرابکاران مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. ساکنان به عنوان گروگان زندگی می کنند، اگرچه دولت سوریه آنها را محاصره کرده است، اما آنها در این منطقه کوچک مقاومت می کنند و از مردم عادی به عنوان سپر استفاده می کنند اکنون دیگر خرابکاران خارجی مانند اوکراینی ها به آنجا قاچاق شده و در قالب حامیان امریکایی خود مورد حمایت قرار می گیرند، همانطور که قبلاً از رژیم های مختلف در افغانستان حمایت می کردند.

شباهت بین سوریه و افغانستان بر اساس پیچیدگی های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی این کشورها، جنگ طولانی و دردناک و درگیری نیروهای بین المللی و داخلی در جستجوی بازسازی و صلح است. مردم هر دو کشور با شرایط بسیار دردناکی روبرو هستند، اگرچه وضعیت هر کشور با شرایط خاص خود مطابق است.

منبع: روهی

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x