سیاست روسیه در قبال افغانستان

براساس گزارشات منتشر شده، وزیر امور خارجه روسیه از مقامات طالبان برای سفر به مسکو دعوت کرده است.

قابل ذکر است که سفارت روسیه در کابل همچنان فعال باقی مانده، که این خود نشانه‌ ای از «سیاست عمل‌ محور» مسکو بود.

الف) روابط اقتصادی و انرژی

روسیه با طالبان توافق‌هایی برای صادرات نفت، گندم و گاز انجام داد.

طالبان نیاز داشت تا از سقوط اقتصادی جلوگیری کند و مسکو نیز از این فرصت برای گسترش نفوذ خود بهره‌برداری کرد.

ب) نگرانی‌ های امنیتی

فعالیت‌ های «شاخه خراسان داعش» (ISKP) برای روسیه تهدید جدی و تمرکز بر جلوگیری از نفوذ احتمالی داعش از طریق کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان بود.

روسیه تمرینات نظامی خود را با کشورهای آسیای میانه افزایش داد.

ویژگی‌های سیاست روسیه در افغانستان

۱. سیاست محتاطانه / روسیه در مسئله افغانستان به‌طور مستقیم دخالت نمی‌کند، بلکه از طریق راه‌های دیپلماتیک، اقتصادی و اطلاعاتی منافع خود را تضمین می‌کند. ۲. تعامل با طالبان، اما بدون شناخت بین المللی / مسکو حکومت طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد، اما با آن‌ها تعامل می‌کند. ۳. فرصت‌های اقتصادی / افغانستان تحت کنترل طالبان برای روسیه به بازار اقتصادی جدیدی، به‌ویژه برای صادرات انرژی تبدیل شده است. ۴. نگرانی‌های امنیتی / روسیه فعال است تا از نفوذ داعش، قاچاق مواد مخدر و حفظ ثبات آسیای میانه جلوگیری کند.

در نهایت، سیاست فدراسیون روسیه در قبال افغانستان بر مبنای «احتیاط عمل‌ محور» استوار است. مسکو تمایل ندارد که در افغانستان مداخله نظامی کند، اما به تعامل با طالبان ادامه می‌دهد تا علاوه بر حفظ نفوذ خود، امنیت آسیای میانه را نیز تأمین کند.

نتیجه‌ گیری:

سیاست روسیه در قبال افغانستان ترکیبی از سیاست محتاطانه و عمل‌گرایی است که بر اساس منافع اقتصادی و امنیتی این کشور تنظیم شده است. روسیه در تلاش است تا با تعامل با طالبان، از یک‌ سو نفوذ خود را در افغانستان حفظ و از سوی دیگر از تهدیدات امنیتی مانند نفوذ داعش در منطقه جلوگیری نماید. این رویکرد به‌ ویژه در زمینه اقتصادی به روسیه اجازه می‌ دهد تا به بازار جدیدی برای صادرات انرژی دست یابد. با وجود این که مسکو طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد، اما از طریق دیپلماسی و تعامل‌های اقتصادی و امنیتی تلاش می‌کند تا منافع خود را در افغانستان و آسیای میانه تأمین کند.

مطلبی از نشریه تاند

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x