پایان نظم جهانی پایدار

به نظر می‌رسد جهان در مسیر آشفتگی بیشتری حرکت می کند. شمار و شدت درگیری‌ها در سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافت، با جنگ‌هایی در خاورمیانه، اروپا و آفریقا. همزمان، عدم قطعیت در سیاست‌های اقتصادی به بالاترین سطح از زمان همه‌گیری کووید-19 رسیده، در حالی که تنش‌های تجاری نیز در حال گسترش است. به این مسائل باید پیشرفت سریع فناوری‌های پیشرفته – به ویژه هوش مصنوعی زایشی – را افزود که گرچه پتانسیل‌های اقتصادی بالایی دارند اما به سرعت به خط مقدم انتشار اطلاعات نادرست و هماوردی میان کشور‌ها تبدیل شده‌اند.

نارضایتی از نظام جهانی موجود این بی‌نظمی را بدتر کرده است. در نتیجه، نظم نسبتاً پایدار گذشته که به مدت یک‌چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد حاکم بود – نظامی که با همکاری غریزی در بحران‌های امنیتی، اقتصادی و زیست‌محیطی همراه شد – به پایان رسیده است.
چشم‌انداز جهان، امروز کمتر قابل پیش‌بینی و پرآشوب‌تر شده اما این بدان معنا نیست که همکاری کمتری انجام شود. کشورها باید چیزی را بپذیرند که من آن را «همکاری نامنظم» می‌نامم. رهبران باید راه‌هایی برای همکاری با رقبا بیابند. کشورها باید گردهم آیند و همراه با سایر طرف‌های مرتبط، از جمله شرکت‌ها در مواقع لزوم، برای حل مشکلات بزرگ اقدام کنند.
جهان با مجموعه‌ای از چالش‌های جدی روبه‌روست. سال گذشته گرم‌ترین سال ثبت‌شده بود. اقتصاد جهانی در مسیر رشد ضعیفی قرار دارد. درگیری‌ها بیش از ۱۲۲ میلیون نفر را در سراسر جهان آواره کرده ‌است. نگرانی‌های تازه در مورد گسترش ویروس‌های تنفسی در ایالات متحده و چین رو به افزایش است.

این موانع بدون مرز هستند و تنها از طریق همکاری جهانی – میان متحدان و مخالفان – قابل حل هستند.

تغییرات اقلیمی در جهان:
در مجموعه‌ای تحت عنوان «کارت‌پستال‌هایی از جهانی در آتش»، ۱۹۳ داستان از کشورهای مختلف، نشان می‌دهند که چگونه تغییرات اقلیمی در حال بازسازی واقعیت موجود، در سراسر جهان است، از نابودی صخره‌های مرجانی در فیجی تا ناپدید شدن واحه‌ها در مراکش و فراتر از آن.

نقش رهبران:
ال گور، معاون چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده، در پایان سال ۲۰۲۰ دلایل خوش‌بینی نسبت به ریاست‌جمهوری جو بایدن را بیان کرد، احساسی که شاید با تصویب قوانین مهم اقلیمی به واقعیت نزدیک شده باشد. اما این بدان معنا نیست که کاستی ای وجود نداشته است. برای مثال، چارلز هاروی و کرت هاوس استدلال می‌کنند که یارانه‌های فناوری جذب کربن در نهایت به هدر خواهد رفت.

کارهایی که مردم می‌توانند انجام دهند:
جاستین گیلیس و هال هاروی انواع فعالیت‌های محلی که ممکن است ضروری باشد را توضیح می‌دهند، در حالی که سائول گریفیت نشان می‌دهد که چگونه استرالیا در زمینه استفاده از انرژی خورشیدی روی پشت‌بام‌ها، یک الگوست. در همین حال، تغییرات کوچک در محیط‌های کاری ممکن است راه خوبی برای کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانه‌ای باشد که کارلوس گامارا درباره آن می‌نویسد.

اگرچه ممکن است غیرممکن به نظر رسد، همکاری در شرایط اقلیمی امروز امکان‌پذیر است. تحقیقات مجمع جهانی اقتصاد، که هفته آینده نشست سالانه خود را در داووس سوئیس برگزار می‌کند، در همراهی با شرکت مک‌کینزی نشان می‌دهند که در حالی که همکاری جهانی طی سه سال گذشته متوقف شده، همچنان در چندین حوزه – به‌ویژه محیط زیست، سلامت و نوآوری – پیشرفت داشته، هرچند به اندازه‌ای که برای دستیابی به اهداف جهانی نیاز است، کافی نیست. نتیجه‌گیری این است که همکاری می‌تواند حتی در دوره‌های آشفتگی و اعتماد پایین نیز انجام شود، چرا که رهبران در برخی حوزه‌ها با یکدیگر همکاری و در برخی دیگر رقابت می‌کنند.

این بدان معناست که ممکن است ایالات متحده و چین، در حالی که به شدت با یکدیگر رقابت می‌کنند، فرصت‌های جدیدی برای همکاری در زمینه‌هایی مانند پیشگیری از بیماری‌های همه‌گیر و مقابله با افزایش جرایم سایبری پیدا کنند. شاید حتی این دو کشور بتوانند در مورد مسائل تجاری به توافقی برسند که به نفع هر دو طرف باشد.

تاریخ نیز نشان داده که دشمنان می‌توانند همکاری کنند. ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ جهانی دوم همکاری کردند، به‌طوری که آمریکا میلیاردها دلار تسلیحات تحت قانون «وام و اجاره» به اتحاد جماهیر شوروی ارائه کرد. و در اوج جنگ سرد، هر دو طرف بر مسائل مهم جهانی مانند کاهش لایه اوزون، کنترل آزمایش و تولید تسلیحات و ریشه‌کنی آبله همکاری کردند.

در حالی که درس‌های پیشین، قابل توجه هستند، تلاش برای بازسازی ساختارهای گذشته اشتباه است. نظم طولانی‌مدت پس از جنگ سرد، گرچه عمدتاً پایدار و مبتنی بر همکاری بود، اما تحت رهبری غرب قرار داشت و به طور فزاینده‌ای نیازهای سایر کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه را، نمایندگی نمی‌کرد. اینکه گروه‌هایی مانند بریکس، که ائتلافی از کشورهای بازار نوظهور هستند، در حال گسترش بوده و برای تغییر نظام بین‌المللی تلاش می‌کنند، نشان‌دهنده تمایل به بازنگری در نحوه ساختار همکاری است. حتی خود سازمان ملل نیز خواستار اصلاح نهادهای چندجانبه برای نمایندگی و پاسخگویی بیشتر شده است، نشانه‌ای قوی از اینکه رویکردهای جدیدی مورد نیاز است.

امروزه، همکاری نمی‌تواند بر یک نهاد واحد یا یک رویکرد یگانه استوار باشد. این همکاری باید سازگار باشد. در سطح عملی، نهادهای بزرگ چندجانبه مانند سازمان ملل متحد باید به تنظیم دستور کار آن کمک کنند اما شبکه‌های کوچک‌تر از شرکت‌ها و کشورهایی که در پیشبرد اولویت‌های جهانی همکاری می‌کنند، باید به طور فزاینده‌ای در دستیابی به نتایج نقش داشته باشند. یک نمونه از این رویکرد «ائتلاف پیشگامان» است، که یک همکاری میان ایالات متحده و ۱۲ دولت دیگر به رهبری مجمع جهانی اقتصاد است و شامل بیش از ۱۰۰ شرکت جهانی می شود که متعهد به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های انرژی پاک هستند. اعضای این ائتلاف شامل رقبای سرسختی مانند بوئینگ و ایرباس و کوکاکولا و پپسی‌کولا هستند که در یک دستور کار مشترک اقلیمی همکاری می‌کنند.

بسیاری از چالش‌هایی که جهان با آن‌ها روبه‌روست، بیش از آنی پیچیده اند که یک نهاد جهانی به تنهایی بتواند آن‌ها را حل کند. هوش مصنوعی شاید برجسته‌ترین مثال باشد: این فناوری با سرعتی بسیار بیشتر از فناوری‌های پیشین در حال توسعه است و شرکت‌های فناوری به عنوان صداهای حیاتی در تدوین تدابیر ایمنی اهمیت دارند.

این انتقال همکاری از مقیاس بزرگ جهانی به گروه‌های کوچک‌تر احتمالاً آشفته و بی‌نظم به نظر ‌رسد. همچنین تلاش برای جلب همکاری رقبا در بخش خصوصی چنین خواهد بود. اما اگر گروه‌ها به جای مقابله با اهداف جهانی، برای آن‌ها بکوشند، نهادها و قدرت‌های جهانی باید آن‌ها را تشویق و تقویت کنند.

برخی ممکن است استدلال کنند که نتایج انتخابات در سال ۲۰۲۴ – سالی که در آن احزاب حاکم در بسیاری از اقتصادهای توسعه‌یافته سهم آرای خود را از دست دادند – نشان‌دهنده این است که رای‌دهندگان به دنبال رها کردن رویکردهای جهانی هستند. اما نتایج انتخابات نشان‌دهنده تغییر گسترده جهانی به سمت چپ یا راست نبود، بلکه نارضایتی گسترده از مقامات فعلی و شیوه‌های تثبیت‌شده حکمرانی را نشان داد. پیام این بود که مردم به دنبال راه‌حل‌های جدید و مؤثرتری برای چالش‌های پیش روی خود هستند، چیزی که تنها از طریق همکاری امکان‌پذیر است.

در حالی که دولت‌های جدید در ابتدای سال کار خود را آغاز می‌کنند، رهبرانی که به دنبال خدمت به شهروندان خود هستند باید از خود بپرسند که چگونه باید با دیگران همکاری کنند، نه اینکه آیا باید همکاری کنند یا خیر. یافتن راه‌هایی برای همکاری در محیط آشفته امروز، حتی با اتخاذ رویکردی کمتر منظم، تنها راه برای دستیابی به نتایجی است که مردم به دنبال آن هستند.

منبع: نیویورک تایمز
نویسنده: بورگه بِرِنده Borge Brende، رئیس و مدیرعامل مجمع جهانی اقتصاد

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x