پویایی های ژئوپلیتیک آسیای مرکزی و معضل تروریسم فراملی

آسیای مرکزی، متشکل از پنج کشور (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) می باشد که به دلیل موقعیت جغرافیایی، منابع اقتصادی و سیاست منطقه ای، اهمیت قابل توجهی در امور جهانی دارد. این منطقه که به صورت استراتژیک بین اروپا، آسیا و خاورمیانه قرار دارد، به مرکزی برای رقابت بین قدرت های جهانی تبدیل شده است که این رقابت در جهت تسلط بر مسائل اقتصادی و امنیتی منطقه همپوشانی دارد.

دول آسیای مرکزی از اعضای کلیدی سازمان‌های اقتصادی منطقه‌ای مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا میباشند که نقش‌های حیاتی در تقویت همکاری‌های اقتصادی و تجاری ایفا می‌کنند، به‌ویژه که مشارکت تجاری روسیه و چین اهمیت بیشتری به موقعیت ژئواکونومیک این منطقه داده است.

با این حال، در سال‌های اخیر، آسیای مرکزی شاهد ظهور گروه‌های جهادی بوده است که تأثیر قابل‌توجهی بر محیط سیاسی، ثبات اقتصادی و توسعه منطقه داشته است. گروه‌های جهادی از چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای ایجاد وضعیت پایدار خشونت، افراط‌گرایی و بی‌ثباتی بهره‌برداری و تلاش‌ها برای توسعه پایدار را دشوارتر می‌کنند.

این منطقه به دلیل افزایش حضور فعالیت گروه های جهادی، به ویژه همراه با نزدیکی آن به افغانستان و گسترش ایدئولوژی های افراطی، به منطقه ای با نگرانی فزاینده تبدیل شده است، زیرا چندین گروه جهادی کلیدی و مهم با کشورهای آسیای مرکزی پیوند مهمی دارند.

آینده فعالیت های جهادی در منطقه تا حد زیادی به وضعیت کنونی افغانستان بستگی دارد، جایی که وفاداری به افراط گرایی افزایش یافته و به کل منطقه گسترش یافته است. علیرغم اعمال تدابیر امنیتی سختگیرانه در آسیای مرکزی برای رسیدگی به علل ریشه ای افراط گرایی، همچنان چالشی مهم برای این کشورهاست.

آسیای مرکزی همچنان منطقه پیچیده ای برای فعالیت های جهادی است، اما دولت ها و شرکای بین المللی با یکدیگر همکاری دارند تا از تهدیدات واقعی شبکه های تروریستی جهادی جلوگیری کنند. با این وجود، افراط گرایی خشونت آمیز منجر به خطر جدی برای امنیت و ثبات سیاسی منطقه می شود.

قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان با طیفی از چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه هستند که فضای مساعدی را برای افراط ‌گرایی ایجاد می‌کند. آسیای مرکزی به دلیل نزدیکی جغرافیایی به افغانستان، گسترش افراط گرایی مذهبی و ساختارهای ضعیف اقتصادی و دولتی، به منطقه قابل توجهی برای رشد فعالیت های افراطی تبدیل شده است.

قابل ذکر است که چندین سازمان جهادی در آسیای مرکزی با اهداف و استراتژی های متفاوت فعالیت می کنند. آسیای مرکزی، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگ ها و بی ثباتی های کنونی در افغانستان، یک هدف کلیدی برای چنین گروه هایی بوده و این منطقه با تهدیدهای جدی برای امنیت خود از سوی گروه های افراطی و جهادی متعدد مواجه می باشد. این منطقه به دلیل نزدیکی به افغانستان و مسائل سیاسی و اقتصادی داخلی، به بستری مناسب برای اعمال نفوذ گروه های افراطی تبدیل گردیده است.

در حال حاضر، ده‌ها گروه جهادی و افراطی فعال در آسیای مرکزی فعالیت می‌کنند، هرچند، مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آنها، بین هفت تا ده گروه می باشند که نقش فعالی دارند.

برخی از این گروه ها به فعالیت های مسلحانه می پردازند، در حالی که برخی دیگر بر گسترش ایدئولوژی های افراطی خود تمرکز می کنند.

1. جنبش اسلامی ازبکستان (IMU)
2. اتحادیه جهاد اسلامی (IJU)
3. حزب اسلامی ترکستان (TIP)
4. جماعت انصارالله
5. تحریک طالبان تاجیکستانی
6. کتائب توحید و الجهاد (KTJ)

ظهور گروه های جهادی در آسیای مرکزی چالشی عمیق برای چشم انداز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه به شمار می رود. این سازمان ها از آسیب پذیری های موجود مانند مشکلات اقتصادی، سرکوب های سیاسی و نابرابری های اجتماعی برای تقویت افراط گرایی و بی ثباتی سوء استفاده می کنند. همانطور که کشورهای آسیای مرکزی پیچیدگی‌های محیط ژئوپلیتیکی خود را ـ که با تأثیرات قدرت‌های بزرگ جهانی مشخص شده است ـ پیش می برند، توانایی آن‌ها برای مقابله مؤثر با این تهدیدها تا حد زیادی امنیت و رفاه آینده منطقه را تعیین خواهند کرد.

در حالی که تدابیر امنیتی فوری برای مقابله با تهدید تروریسم حیاتی است، اما باید با اصلاحات اجتماعی و اقتصادی جامعی که ریشه‌های افراط‌گرایی را برطرف می‌کند، تکمیل شود. ارتقای آموزش، فرصت های اقتصادی و انسجام اجتماعی جوامع را توانمند می کند و جذابیت ایدئولوژی های رادیکال را کاهش می دهد.

علاوه بر این، تقویت همکاری های منطقه ای از طریق سازمان هایی مانند سازمان همکاری شانگهای برای ایجاد یک جبهه متحد در برابر تأثیرات گروه های جهادی ضروری است. در نهایت، ثبات بلندمدت آسیای مرکزی به رویکردی چند وجهی بستگی دارد که نه تنها به نشانه‌های فعالیت جهادی، بلکه به عوامل اجتماعی – اقتصادی زیربنایی که در تکثیر آن کمک می‌کند، می‌پردازد. با سرمایه گذاری در آینده ای امن و مرفه، کشورهای آسیای مرکزی می توانند از حاکمیت خود محافظت کنند و همزیستی مسالمت آمیزتری را در منطقه ای تضمین کنند که به طور فزاینده ای در برابر تأثیرات خارجی و اختلافات داخلی آسیب پذیر است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x