چگونه می توان طالبان را در حالی که برای حکومت کردن تلاش می کنند، ملایم کرد!

طالبان در آینده ای قابل پیش بینی نیروی سیاسی و نظامی مسلط در افغانستان باقی خواهند ماند. بعید است که هرگونه مخالف داخلی باقیمانده، چه از داعش شاخه خراسان و چه از جبهه مقاومت ملی، قدرت این گروه را به چالش بکشد!

طالبان با هیچ تهدید خارجی فوری از سوی یک قدرت منطقه ای یا جهانی مواجه نیست. از یک سو، فقدان آلترناتیو سیاسی یا نظامی برای رژیم طالبان، قدرت‌های منطقه‌ای را وادار کرده است که نوعی همکاری را بدون به رسمیت شناختن دیپلماتیک در نظر بگیرند!

از سوی دیگر، طالبان متوجه شده اند که حکومت آنها ضعیف است، به‌ویژه که نتوانسته اند شرایط اقتصادی-اجتماعی افغان‌هایی را که وضعیت اسفبارشان هر روز بدتر می‌شود، بهبود بخشند!

به همین دلیل است که رژیم طالبان یک کمپین قوی برای عادی سازی و بهبود روابط با کشورهای خارجی به راه انداخته است.

فراتر از روابط دیپلماتیک و تجاری، طالبان به یک اجماع حکومتی داخلی نیاز دارند که تا حدودی برای گروه‌های قومی مذهبی ساکن در افغانستان خوشایند باشد. چنین جامعه ناهمگونی را نمی توان به سادگی توسط یک گروه قومی برای مدت طولانی اداره کرد! رهبری طالبان عمدتاً از پشتون‌های قومی تشکیل شده است!

یکی از شاخص‌های تغییرات محتاطانه، تماس این گروه با مقامات پیشین افغانستان است و از آنها درخواست کرده اند که به خانه بازگردند. طالبان حتی از احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود نیز برای پیوستن به حکومت درخواست کرده اند!

شکاف‌های ایدئولوژیک درونی طالبان، به‌ویژه دیدگاه‌های رقابتی بین ملا برادر و ملا یعقوب و شبکه حقانی، نیاز شدید شورشیان پسین را برای دستیابی به اجماع استراتژیک، به‌عنوان پیش‌گامی برای اداره کشوری چندپاره‌شده نشان می‌دهد که ایالات متحده نتوانست آن را اجرا کند!

آمریکایی ها ناخواسته بیگانگی جامعه افغانستان را با هجوم تکنوکرات های فاسد تشدید کردند که به شورش طالبان قدرت داد. طالبان از شکست استراتژیک ایالات متحده در افغانستان به عنوان یک ابرقدرت بسیار مغرور شده اند!

با این حال، طالبان نه تنها باید یک چشم انداز یکپارچه از حکومت را ایجاد کنند، بلکه همچنین باید دولتی تشکیل دهند که شامل زنان و اقلیت های قومی مذهبی باشد!
(اینترنشنال پالیسی)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x