تحول روابط پاکستان و ایالات متحده: از تاکتیک‌ های دیپلماتیک تا چالش‌ های منطقه‌ ای و داخلی

پس از خروج ایالات متحده از افغانستان در سال ۲۰۲۱، روابط پاکستان و آمریکا به شدت دچار بی ‌اعتمادی شد. تعاملات به همکاری در سطح نهادهای استخباراتی و ضدتروریسم محدود شد. اما در حالی که به نظر می ‌رسد ارتش پاکستان به صورت استراتژیک با واشنگتن هم ‌راستا شده و چند توافق جدید امضا کرده است، این توسعه ممکن است تنها یک مانور تاکتیکی موقتی باشد و نه یک شراکت استراتژیک دائمی.

یک نقطه عطف در هم ‌راستایی مجدد پاکستان با ایالات متحده زمانی رخ داد که دونالد ترامپ، رئیس ‌جمهور پیشین آمریکا، از نقش خود در میانجیگری آتش ‌بس در درگیری چهار روزه هند و پاکستان در ماه می ۲۰۲۵ خبر داد. هند به‌ طور علنی نقش ترامپ را رد کرد، در حالی که پاکستان نقش میانجیگری ترامپ را تأکید کرد و از نامزدی او برای دریافت جایزه صلح نوبل حمایت نمود. این حرکت دیپلماتیک درهای جدیدی را برای روابط آمریکا و پاکستان گشود.

روابط آمریکا و پاکستان بیشتر شد زمانی که رئیس ستاد ارتش پاکستان، عاصم منیر، دعوت ‌نامه ای بی ‌سابقه برای حضور در کاخ سفید در جون ۲۰۲۵ دریافت کرد. این مسئله پس از حضور منیر در مراسم تغییر فرماندهی در ستاد مرکزی فرماندهی ایالات متحده بود. واشنگتن ترجیح داد با رهبری نظامی پاکستان به جای رهبری منتخب دموکراتیک وارد تعامل شود.

در سپتامبر ۲۰۲۵، منیر و نخست‌ وزیر پاکستان، شهباز شریف، به واشنگتن سفر کردند و این سفر منجر به چندین توافق کلیدی شد. که شامل احیای گفتگوهای ضدتروریسم ایالات متحده و پاکستان، توافقاتی در مورد مواد معدنی حیاتی و هیدروکربن‌ ها و بحث ‌هایی در مورد فرصت‌ های همکاری با گروه‌ های رمزارز مرتبط با حلقه درونی ترامپ بود.

در ازای این توافقات، پاکستان امتیازات قابل توجهی دریافت کرد که شامل نرخ تعرفه ۱۹ درصدی بود که کمترین میزان در جنوب آسیا است و همچنین قرار دادن ارتش آزادی‌ بخش بلوچستان به‌ عنوان یک سازمان تروریستی خارجی. اعمال تعرفه ۵۰ درصدی ترامپ بر واردات هند و ادعاهای مکرر او مبنی بر میانجیگری در درگیری هند و پاکستان نشان ‌دهنده تغییر قابل ‌توجه در سیاست ایالات متحده به نفع پاکستان است.

پاکستان همچنین موقعیت خود را در دنیای اسلام تقویت کرد با محکوم کردن حملات نظامی اسرائیل و فراخوان برای وحدت مسلمانان. به‌ عنوان تنها کشور مسلمان با توانایی بازدارندگی هسته ‌ای، این امر نفوذ استراتژیک پاکستان در خاورمیانه را افزایش داد. پاکستان یک توافق ‌نامه دفاعی مشترک استراتژیک با عربستان سعودی امضا کرد که می ‌تواند به‌ عنوان بازدارنده هسته‌ ای در برابر اسرائیل عمل کند و نفوذ پاکستان را در هر درگیری احتمالی با هند افزایش دهد. در حالی که از فرآیند صلح که ترامپ آغاز کرده است حمایت می ‌کند، پاکستان نقش غالبی برای خود در خاورمیانه ایفا کرده که در تضاد با هند است که همچنان شراکت خود را با اسرائیل گسترش می ‌دهد.

اما توافقات پاکستان با ایالات متحده ممکن است تنش‌ های منطقه ‌ای را تشدید کند. تصمیم واشنگتن برای ربط دادن هند به پاکستان، تعهد هند را به خودمختاری استراتژیک تقویت کرد. مشارکت نخست ‌وزیر هند، نارندرا مودی، در نشست سازمان همکاری شانگهای در تیانجین در اگست ۲۰۲۵ نشان ‌دهنده توانایی هند در تعامل انعطاف ‌پذیر با چین و روسیه است. با توجه به نفوذ رو به رشد هند، دستاوردهای دیپلماتیک پاکستان در واشنگتن تاثیر طولانی ‌مدت محدودی خواهد داشت، چرا که ایالات متحده همچنین همکاری هند را برای مقابله با نفوذ چین در هند و اقیانوس آرام ارزیابی می ‌کند.

روابط پاکستان و چین نیز در حال تعلیق است. پیشنهاد پاکستان به ایالات متحده برای دسترسی به ذخایر معدنی و هیدروکربنی خود به ارزش ۶ تریلیون دالر آمریکا می ‌تواند توافقات آن با چین را تحت تأثیر قرار دهد و کریدور اقتصادی چین و پاکستان به ارزش ۶۲ میلیارد دالر را بیش از پیش تحت فشار قرار دهد. پکن همچنین ممکن است نگران حضور ایالات متحده در بلوچستان باشد که نزدیک به بندر گوادر ساخته شده توسط چین قرار دارد.

مشاوران منیر به واشنگتن نزدیک شدند تا بندر عمیق ‌آبی در پسنی بسازند. این ممکن است از سوی ایران و افغانستان که هر دو تحت تحریم‌ های ایالات متحده هستند، به ‌خوبی دریافت نشود. بندر پسنی همچنین به ایالات متحده این امکان را می ‌دهد که در فاصله ۱۰۰ کیلومتری از بندر گوادر یک نقطه استراتژیک در دریای عربی ایجاد کند که ممکن است منجر به رقابتی بزرگ در این منطقه شود و روابط اسلام ‌آباد با همسایگان خود را بیشتر تحت فشار قرار دهد.

توافقات پاکستان با ایالات متحده برای اکتشاف معدنی در گلگت – بلتستان ممکن است موجب گسترش نفوذ ایالات متحده به مرز چین شود. اکتشاف در کشمیر تحت اداره پاکستان همچنین ممکن است باعث خشم هند شود که این منطقه را سرزمین حاکمیتی خود می ‌داند.

این تحولات می ‌تواند منجر به همگرایی منافع هند و چین شود، چرا که هر دو با تعرفه‌ های تنبیهی ایالات متحده به میزان ۵۰ درصد و تعرفه ‌های اضافی برنامه ‌ریزی شده ۱۰۰ درصد روبه ‌رو هستند.

حضور ایالات متحده ممکن است پکن را مجبور کند که روابط خود را با هند تقویت کند تا تجارت را تقویت کرده و هند را از پیوستن به گفتگوهای امنیتی چهارگانه ایالات متحده منصرف کند. پاکستان ممکن است به ‌طور فزاینده ای وابسته به واشنگتن شود و در منطقه بیشتر از قبل حاشیه ‌ای گردد.

اظهارات پاکستان در حمایت از جهان اسلام و مخالفت لفظی با اسرائیل تأثیر عملی محدودی دارد. حمایت بی ‌چون و چرای ایالات متحده از اسرائیل محدودیت ‌هایی برای نفوذ اسلام ‌آباد به ‌وجود می‌ آورد. در حالی که پاکستان در ابتدا از طرح صلح ترامپ حمایت و بعداً ایالات متحده را به تغییر آن متهم کرد. با توجه به دیپلماسی معاملاتی ترامپ، توافقات موجود با پاکستان ممکن است دستخوش بازبینی قرار گیرد، بنابراین حرکات دیپلماتیک اسلام‌ آباد در سال ۲۰۲۵ بیشتر تاکتیکی به نظر می ‌رسند تا استراتژیک.

سیاست خارجی بازنگری ‌شده پاکستان مشکلات داخلی عمیقی را پنهان می‌ کند. این کشور با چالش‌ های شدید حکمرانی روبه ‌رو است، در حالی که گروه های شورشی مانند ارتش آزادی بخش بلوچستان و تحریک طالبان پاکستان همچنان قدرت دولت را به چالش می ‌کشند. روابط با همسایگانش – افغانستان، هند و ایران – همچنان خصمانه است. کاهش اعتماد به پکن، انزوای استراتژیک آن را تشدید می ‌کند. در حالی که اقتصاد پاکستان از سال ۲۰۲۳ شاهد اندک بهبودی بوده است، اما بودجه دفاعی در حال افزایش، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ۸۱ درصد و بار بدهی خارجی بیش از ۱۳۰ میلیارد دالر موقعیت اقتصادی آن را در وضعیتی پرمخاطره قرار داده است.

در حالی که توافقات اسلام ‌آباد با واشنگتن و ریاض ممکن است تجدید اهمیت پاکستان را به نمایش بگذارد، ضعف‌ های ساختاری و روابط شکننده منطقه ‌ای این کشور را در معرض خطر تکرار الگوی تاریخی خود از اوج‌های دیپلماتیک زودگذر و دوره‌ های طولانی انزوا قرار می‌ دهد.

مطلبی از نشریه ایست آسیا فوریم

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x