اشرف غنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان، پیش از ماه گذشته، هنگامی که وی با ننگ و بی شرمی کامل با فرار خود کشور را به دست طالبان سپرد، این عمل در میان افراد مورد حمایت آمریکا، غیرمعمول بود. وی با عقبه تکنوکرات و دکترای خود از دانشگاه کلمبیا پیش از روی کار آمدن به عنوان رییس جمهوربه نخبگان سیاست خارجی واشنگتن متوسل شده بود.
برخلاف محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی یا نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق، غنی یک همتای فکری و اجتماعی بود. او مجالس مهمانی خوبی را تدارک می دید و یا در مجالس خوبی دعوت می شد.
در میان شرکت در گفتگوهای TED و انجمن های تینک تانک ها، غنی کتابی در مورد “بازسازی دولت های ناکام: چارچوبی برای ترمیم دوباره دنیای شکسته” نوشت.
غنی، شهروند پیشین ایالات متحده، دارای حساسیت های آمریکایی بود که افراد قابل توجهی را مجذوب خود کرد. نشریه آتلانتیک نوشت: “او جملات مناسب برای گفتن را می دانست.” پس از انتخاب وی در سال ۲۰۱۴، مجله در ماه اگست گزارش داد که چگونه، غنی برخلاف سلف خود هرگز با هیچ سیاستمدار آمریکایی، روبرو نشده بود.
افغانستان “جنگ خوب” آمریکا بود و غنی فرمانده جنگ خوب آمریکا بود. غنی به خوبی می دانست که چگونه رفتار کند.
حتی در حال حاضر، خارج از تصمیم خود برای ترک کشورش در زمانی که هنوز فرصت مذاکره برای حل و فصل سیاسی با طالبان را داشت، غنی عمدتاً به عنوان فردی فساد ناپذیر مورد ستایش قرار گرفت. این تنها مسئله ظاهری بوده است.
نسبت دادن شکست های غنی به شیوه مدیریت استادانه و شخصیت بزدل گونه وی به نخبگان آمریکایی این امکان را می دهد که از رویارویی با حقیقت پشت پیروزی طالبان اجتناب کنند. اشغال های نظامی به دلیل وجود فساد گسترده شکست می خورند و رژیم اقای غنی که توسط پنتاگون و حامیانش در واشنگتن راه اندازی شده بود، فاسد و ظالم بود مانند هر حکومت دیگری که مورد حمایت بود.
از زمانی که او در سال ۲۰۱۴ به قدرت رسید، حکومت غنی آلوده شده بود.
نوارهای فاش شده نشان داد که مقامات کمیسیون انتخاباتی، صندوق های رأی را به نفع غنی پر کرده اند.
در یادداشتی که توسط نیویورکر به دست آمده است، چنین می باشد: “با توجه به ظاهری بودن انتخابات و دخالت مقامات ارشد کمیسیون انتخابات در فساد و تقلب، تقریباً غیرممکن است که بفهمیم چه کسی برنده شده است.”
غنی پس از آنکه ایالات متحده توافقنامه تقسیم قدرت با نزدیکترین رقیب خود را میانجی گری کرد، رسماً رئیس جمهور شد. جان کری، وزیر امور خارجه آن زمان، توافق غیر دموکراتیک را “پیروزی دولتمردان” خواند.
اما در مبارزات انتخاباتی مجدد غنی در سال ۲۰۱۹ که با اتهامات مشابهی در زمینه پر کردن صندوق آرا مواجه بود، افغان ها که به مشروعیت انتخابات اعتماد نداشتند، در کمترین تعداد رای دادند.
حکومت غنی با خشونت، جنگ سالاری و ترور حفظ شد. اولین همکار وی عبدالرشید دوستم جنگسالار ازبک که متهم به جنایات بیشمار علیه بشریت است، میباشد. در حالی که فعالان حقوق بشر انتصاب دوستم را وحشتناک می دانستند، کارشناسان سیاست خارجی آن را نشانه بلوغ سیاسی می دانستند. نیویورکر درباره توافق با دوستم می نویسد: “غنی نشان می داد که او نیز می تواند به شیوه قدیمی و کثیف سیاست بازی کند.” و فراتر از دوستم، دولت غنی نیز مملو از دیگر جنایتکاران بدنام جنگ بود.
نویسنده گان، معامله با فرماندهان جنگ را یک ضرورت سیاسی می دانند، اما جنایات جنگی نیز توسط نیروهای تحت فرماندهی غنی انجام شد.
سازمان استخباراتی کشور، اداره امنیت ملی، مخالفان سیاسی غنی را ترور کردند. آنها همچنین با سیا و نیروهای ویژه ایالات متحده در مورد حملات شبانه که به دلیل کشتار غیرقانونی غیرنظامیان در مناطق دور افتاده سرزبان ها بودند، هماهنگ بودند.
مقاله اخیر نیویورکر ژنرال سمیع سادات را متهم کرد که دستور کشتار جمعی غیرنظامیان را به عنوان مجازات جمعی پس از تصرف قبایل انها توسط طالبان، صادر کرده است. گفته می شود یکی از پیلوتان نظامی افغان پس از کشتار غیرنظامیان گفت: “ما می دانستیم که آنها غیرنظامی هستند.”
این جنایات به مهاجرت افغان های قبایلی به سمت طالبان کمک کرد.
غنی، در طول نزدیک به هفت سال قدرت خود، راه هایی برای غنی سازی و ثروتمندسازی برادر، برادر شوهرش و دیگر اعضای حلقه داخلی خود یافت.
در آپریل امسال، من یک تحقیق دو ساله را که توسط پروژه جنایت سازمان یافته و فساد منتشر شد نوشتم که نشان داد دفتر رئیس جمهوری افغانستان حقوق غیرقانونی منحصر به فردی را برای شرکت یک پیمانکار نظامی آمریکایی برای خرید، پردازش کرومیت فلزی از معادن محلی افغانستان، اعطا کرده است.
به طور معمول، خرید از این نوع معادن ممنوع بود زیرا این گروه ها مانند گروه های طالبان و داعش در افغانستان بودجه خود را تهیه می کردند.
اسناد محرمانه به دست آمده از امارات متحده عربی، جایی که غنی پس از فرارش گریخت، نشان می دهد که برادرش، حشمت غنی، دارای ۲۰ درصد از زیرمجموعه پیمانکار نظامی بود که این حقوق را به دست آورده بود.
چند سال پیش، روزنامه پژواک افغانستان یک قرارداد کج دار دیگر را فاش کرد. یک شرکت مستقر در بیروت، “خطیب و عالمی”، ۱۶ میلیون دالر قرارداد منفرد از دولت افغانستان دریافت کرده است، بدون اینکه از طریق مناقصه عمومی یا دریافت مجوز کار معتبر از دولت دریافت کند.
بعدها، مقامات دولت افغانستان اذعان کردند که این قرارداد توسط ریاض صعده، برادر بانوی اول افغانستان، رولا غنی، با واسطه گری انجام شده است.
غنی شخصاً در این مراسم حضور داشت، زیرا اداره تدارکات ملی افغانستان قرارداد معامله کننده دیگری را در سال ۲۰۱۹ امضا کرد.
با وجود این چنین معاملات، روایت پیرامون فساد ناپذیری غنی باقی مانده است. از نظر نخبگان سیاست خارجی واشنگتن، غنی این عقیده را داشت که اگر یک تکنوکرات تحصیلکرده را به عنوان سرپرست انتخاب کنید، می توانید برای همیشه حملات هواپیماهای بدون سرنشین و حملات کماندویی را انجام دهید. اما روشن است که اکنون طالبان کابل را تصرف کرده اند که این یک خیال پردازی بود. یک تکنوکرات تحصیل کرده نیز قابلیت فساد را هم دارد.
پروسپکت
۲۰۲۱/۲۰/۹