آمو در آینه نقد: صدای مردم یا پژواک روایت های گزینشی؟

تلویزیون آمو به ‌عنوان یک رسانه در افغانستان، به ‌ویژه پس از سقوط حکومت پیشین و به قدرت رسیدن طالبان، جایگاه خاصی پیدا کرده است. این رسانه که خود را حامی مردم و صدای راستین آنان معرفی می ‌کند، به‌ طور مداوم تلاش می‌ کند تا تصویری از خود به‌ عنوان یک رسانه مستقل، صادق و ایستاده در کنار مردم را به نمایش بگذارد. با این حال، در تحلیل ‌های دقیق ‌تر و از زاویه‌ ای انتقادی، آمو به ‌عنوان یک رسانه می ‌تواند به ‌راحتی در دام دو رویی و دروغگویی بیافتد. در این گزارش، به‌ طور جامع به نقد رسانه آمو و بررسی تناقضات موجود در عملکرد و پیام ‌های این رسانه پرداخته می ‌شود.

  • تصویر خودساخته از صداقت و پایداری:

آمو در بسیاری از گزارش ‌ها و مصاحبه‌ های خود، بر صداقت، پایداری و حمایت از مردم تأکید کرده است. این رسانه خود را به ‌عنوان یک حامی جدی مردم معرفی می ‌کند که در برابر قدرت‌ های خارجی و داخلی ایستاده و با نیت خیرخواهانه برای حل مشکلات کشور تلاش می‌ کند. اما اگر دقیق ‌تر نگاه کنیم، می ‌بینیم که این تصویر ممکن است فقط یک تبلیغ استراتژیک باشد تا آمو بتواند خود را از دیگر رسانه‌ ها متمایز کند و همچنان جایگاهی در میان مخاطبانش پیدا کند. آیا واقعاً این رسانه در عمل همانطور که ادعا می‌ کند، ایستاده است؟ یا در واقع آنچه در پشت پرده این رسانه در جریان است، به‌ طور کامل با آن چیزی که در ظاهر به نمایش گذاشته می‌ شود، در تضاد است؟

  • تلاش برای دوگانگی و دروغگویی:

آمو در عین حال که خود را رسانه ‌ای مستقل و مقاوم در برابر ظلم و فساد معرفی می ‌کند، گاهی اوقات در پی تلاش‌ های غیرمستقیم برای جلب توجه و حمایت از گروه ‌های سیاسی خاص است. این رسانه در واقع با سیاست‌ زدگی و دوگانگی در برخی مواقع اقدام به انتشار محتواهایی می ‌کند که به ‌طور غیرمستقیم از یک جناح سیاسی خاص یا نیروهای خاص حمایت می‌ کند، در حالی که در ظاهر این حمایت را پنهان می ‌کند. این رفتار می ‌تواند نوعی دروغگویی باشد که به‌ طور غیرمستقیم از سوی آمو در پوشش بی‌ طرفی و صداقت انجام می ‌شود. از یک سو خود را حامی مردم و مخالف فساد و بی ‌عدالتی نشان می ‌دهد، اما در عمل ممکن است در پشت پرده با بازی‌ های سیاسی و قدرت ‌های مختلف وارد تعاملات خاصی شود.

  • ناهماهنگی بین گفتار و رفتار:

یکی از موارد کلیدی در نقد آمو این است که در برخی مواقع این رسانه تفاوت‌ های آشکاری بین آنچه می‌ گوید و آنچه انجام می ‌دهد، نشان می ‌دهد. در حالی که این رسانه خود را حامی مردم و ایستاده در کنار آنان می ‌داند، در برخی شرایط، در مواجهه با بحران ‌ها و مشکلات سیاسی، تنها سکوت کرده و یا به ‌طور غیرمستقیم به نفع قدرت‌ های حاکم یا نهادهای خاصی عمل می‌ کند. به‌عنوان مثال، آمو گاهی اوقات در برابر مسائلی که نیاز به شفافیت و پاسخگویی دارند، با احتیاط و به شکلی غیرمستقیم رفتار می ‌کند. این ناهماهنگی میان گفتار و رفتار می‌ تواند به‌ عنوان یکی از ویژگی‌ های منفی و دروغگویی‌ های تلویزیون آمو در نظر گرفته شود.

  • پوشش موضوعات حساس با رویکردهای سطحی:

آمو در برخی مواقع به ‌ویژه در گزارش‌ های مربوط به بحران ‌های سیاسی یا اجتماعی افغانستان، پوشش‌ های سطحی و بدون عمق ارائه می ‌دهد. این پوشش‌ ها معمولاً بیشتر به دنبال حفظ وجهه ‌ی رسانه‌ ای آمو هستند تا اینکه به ‌طور واقعی به تحلیل و بررسی جزئیات و ریشه ‌های مشکلات بپردازند. در بسیاری از موارد، موضوعات حساس که نیاز به بحث و تحلیل عمیق دارند، به شکلی ساده و بدون پرداختن به ابعاد مختلف قضیه مطرح می‌ شوند. این رویکرد می ‌تواند نشان ‌دهنده نوعی دروغگویی در ارائه اطلاعات و تلاش برای فریب مخاطب باشد، به‌ ویژه زمانی که موضوعات مطرح‌ شده با واقعیت ‌های سیاسی و اجتماعی موجود در تضاد هستند.

  • حمایت از گروه ‌های خاص در پنهان:

آمو به ‌طور آشکار خود را به‌ عنوان یک رسانه بی ‌طرف و مستقل نشان می‌ دهد، اما گاهی در بررسی ‌های دقیق‌ تر، به ‌ویژه در تحلیل ‌های سیاسی و اجتماعی، مشخص می ‌شود که این رسانه به‌ طور غیرمستقیم از گروه ‌های خاص یا جناح‌ های سیاسی حمایت می ‌کند. این نوع رفتار می‌ تواند به‌ عنوان یکی از شاخص‌ های دروغگویی و تقلب در حوزه رسانه‌ ای باشد، چرا که رسانه‌ ای که خود را مستقل و بی ‌طرف معرفی می‌ کند، باید از هر گونه حمایت پنهانی از گروه ‌های سیاسی پرهیز کند.

  • نقش در تقویت سیاست‌ های خاص:

آمو در بسیاری از مواقع در تحلیل ‌های خود به‌ گونه ‌ای عمل کرده است که سیاست ‌های خاصی را تقویت کند، بدون آنکه این سیاست ‌ها به‌ طور علنی مطرح شوند. این رویکرد می ‌تواند نشان‌ دهنده نوعی نقش‌ آفرینی پنهانی در دامن زدن به سیاست‌ های خاص باشد که ممکن است منافع برخی گروه ‌ها یا نهادهای خارجی را تأمین کند.

این امر باعث می‌ شود که آمو به‌ عنوان یک رسانه دو رو و متناقض در نظر گرفته شود که در ظاهر صدای مردم است، اما در عمل به ‌طور غیرمستقیم در راستای تقویت سیاست ‌های خاص حرکت می‌ کند.

در نهایت:

تلویزیون آمو به ‌عنوان یک رسانه باهدف ارائه صداقت و ایستادگی در کنار مردم، گاهی اوقات در دام دو رویی و دروغگویی گرفتار می ‌شود. در حالی که این رسانه در ظاهر خود را مستقل و حامی مردم معرفی می ‌کند، در عمل رفتارهایی از خود نشان می ‌دهد که با این ادعاها تناقض دارد. پوشش‌ های سطحی، حمایت‌ های پنهانی از گروه ‌های خاص، و ناهماهنگی بین گفتار و رفتار از جمله ویژگی ‌هایی هستند که می‌ توانند به‌عنوان نشانه ‌هایی از دروغگویی و دوگانگی در تلویزیون آمو دیده شوند. این مسائل نیازمند بازنگری و تحلیل دقیق ‌تری هستند تا رسانه‌ ها بتوانند به ‌طور واقعی به رسالت خود عمل کنند و از هرگونه فریب و دو رویی پرهیز کنند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x