پنهانشدن پشت کلمات زیبا و بازینمودن با احساسات مردم، از شاخصهای اساسی جنگسالاران است؛ آنانکه با چهرهای مردمی و شعارهای فریبنده، واقعیتهای تلخ فساد، ظلم و خودخواهیشان را پنهان ساخته و هنوزهم با استفاده از همان ترفندها، در پی تامین منافع شخصی خویش هستند.
امروزه درحالیکه ملت رنجدیدهی غزه، تلخترین شب و روزهای زندگی خود را سپری مینمایند و تمام امت اسلامی و حتی ملل کفر نیز داغدار مظلومیت کودکان بیپناه و قتلعام زنان و مردان بیگناهاند، چهرهی بدنامی نظیر عطامحمد نور، حتی از درد و رنج این ملت برای رسیدن به امیال پلید خود استفاده نموده و از این طریق میخواهد خواستهی باطلاش را بر کرسی مشروعیت بنشاند.
با همگانیشدن گزارشهایی مبنی بر احتمال تعامل سازمان ملل با حکومت سرپرست، اکثریت مخالفین آن، احساس خطری جدی نموده و هرکدامشان بهگونهای مخالفت خود را با این طرح احتمالی اظهار نموده اند.
در این میان، عطامحمد نور با نشر پستی در صفحهٔ ایکس خود، تلاش کرد با بهرهگیری فرصتطلبانه از فاجعهٔ انسانی در غزه، افکار عمومی را فریب دهد و با قیاس نادرست میان وضعیت افغانستان و غزه، کوشید تا سازمان ملل را به دلیل سکوتش در قبال هر دو، بهگونهای مغرضانه مورد سرزنش قرار دهد.
عطامحمد نور بعد از گلایه از نمایندگی سیاسی سازمان ملل «یوناما» ادعا نمود که افغانستان توسط طالبان گروگان گرفته شده، مردم آن از حقوق انسانی محروم اند و این سرزمین به پناهگاه گروههای تندرو مبدل شده است؛ ادعاهای پوچ و توخالیایکه شبیه آنرا بادار جدیدشان، یعنی پاکستان بارها ابراز نموده است.
وی در ادامهٔ خزعبلات خود، با خودخواهی تمام، خواهان لغو هرگونه عادیسازی روابط میان سازمان ملل و حکومت سرپرست شده و این امر را «خیانت به مردم افغانستان» خوانده است؛ خیانتی که در واقع، نه در حق مردم، بلکه جفاییست بس بزرگ در حق جنگسالاران بدنامی که سالها با خون همین ملت تغذیه نموده و امروز از ترس محو شدن کامل از صحنهٔ سیاست، در تقلای زنده نگهداشتن نام پوسیدهٔ خود به هر دستاویزی چنگ میزنند.
از آنجاییکه جنگسالاران دیروز و مخالفین امروز حکومت سرپرست، در آغوش بادارانشان نشسته، خود و خانوادهشان طعم تلخ فقر، ناداری و مشکلات اقتصادی را نچشیده اند، پس دور از انتظار نیست، اگر برای تحقق رویاهای پلیدشان، خواستار انزوای هرچه بیشتر افغانستان باشند؛ انزواییکه جز ضرر و زیان، چیز دیگری برای مردم رنجدیده این دیار به ارمغان نخواهد آورد.
مخالفین حکومت سرپرست، نهتنها در زمان جنگهای داخلی و پس از آن در دوران سیاه جمهوریت، مصیبتهای بیشماری بر مردم افغانستان تحمیل نمودند، بلکه اکنون که سایهٔ سیاهشان از سر مردم کم شده نیز آرام نگرفته و بخاطر بازگشت به قدرت در افغانستان دست به هرکاری میزنند.
بدون شک، تبعات ویرانگر انزوای سیاسی افغانستان، بیش از حکومت، مردم این دیار را هدف قرار داده و چالشهای فراوانی را در عرصهٔ معیشت، خدمات صحی، آموزش، اشتغال و مهاجرت بهوجود آورده است.
انزوا، حلقهٔ فشار را بر زندگی روزمرهٔ مردم تنگتر ساخته و امید به بهبود اوضاع را در دل میلیونها تن از بین خواهد برد، بهدرستی که دامنزدن به سیاستهای انزوایی، بهجای آسیب رساندن به ساختار سیاسی، عملاً آینده و رفاه مردم افغانستان را به گروگان میگیرد.
چراکه این وضعیت نهتنها فقر و بیکاری را گسترش میدهد، بلکه زمینهٔ مهاجرت نیروی جوان، رکود اقتصادی، توقف پروژههای انکشافی و تشدید سرکوب سیاسی را نیز فراهم میسازد و در نهایت، بازهم این مردماند که بار سنگین چنین تصمیمهای ویرانگری را بر دوش میکشند.
در نتیجه باید گفت که، آنچه روشن است اینست که عطامحمد نور و دیگر مخالفین حکومت سرپرست، نه از سر دلسوزی برای مردم، بلکه از سر عطش قدرت و خودخواهی سیاسی دست به چنین اقداماتی زده و تلاش دارند با ایجاد مانع در برابر تعامل جهانی، کشور را بار دیگر بهسوی بیثباتی و بحران سوق دهند؛ درحالیکه مردم افغانستان بهای سنگین این جاهطلبیها را پرداختهاند و دیگر حاضر نیستند قربانی بازیهای کهنهٔ قدرت این جنگسالاران شوند.
مطلبی از نشریه صدای هندوکش