گرم شدن تدریجی روابط تاجیکستان و طالبان، میان تعامل اقتصادی و ملاحظات سیاسی

در حالی‌که روابط میان تاجیکستان و افغانستان سال‌ ها در فضای تنش و بی‌ اعتمادی جریان داشت، اکنون نشانه‌ هایی از بهبود تدریجی در مناسبات دوجانبه دیده می‌ شود. هرچند این بهبود همچنان شکننده و مشروط به متغیرهای متعددی است، اما مسیر دیپلماتیک جدیدی در حال شکل‌گیری است که بیش از هر چیز، از منافع اقتصادی و ضرورت‌ های امنیتی مشترک نشأت می‌ گیرد.

یکی از نشانه‌ های روشن این تغییر فضا، سفر هیأت‌ های بلندپایه میان دو کشور طی سال گذشته بوده است، از جمله سفر هیأتی از تاجیکستان به کابل در تابستان ۲۰۲۳ و سفر نمایندگان طالبان به دوشنبه. به گفته ملانی سادوزی، پژوهشگر دانشگاه رگنسبورگ آلمان، «آنچه وضعیت را تغییر داده، علنی شدن دیدارهای دوجانبه و توقف اظهارات تند مقامات تاجیک درباره طالبان است.»

با این حال، سطح روابط هنوز به درجه‌ ای نرسیده که بتوان آن را «عادی‌ سازی کامل» نامید، برخلاف کشورهایی مانند ازبکستان و قزاقستان که به‌ سرعت روابط خود با طالبان را به مسیر رسمی و اقتصادی کشاندند. در مورد تاجیکستان، ملاحظات سیاسی همچنان سایه سنگینی بر مناسبات دارد. این کشور هنوز طالبان را یک گروه افراطی می‌ داند و میزبان برخی مخالفان آن است.

ریشه بی‌ اعتمادی رهبران تاجیکستان به طالبان به دهه ۱۹۹۰ و جنگ داخلی این کشور باز می‌ گردد؛ زمانی که نیروهای وفادار به امام‌ علی رحمان، رئیس‌ جمهور فعلی، با ائتلافی متشکل از اسلام‌ گرایان مخالف حکومت، از جمله حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، درگیر بودند. تجربه این درگیری‌ ها، موجب شد که رحمان از ظهور مجدد گروه‌ های افراطی در مرزهای جنوبی کشورش هراس داشته باشد.

با بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱، دولت دوشنبه در واکنشی دفاعی، حضور نظامی‌ اش در مرز با افغانستان را تقویت کرد. طالبان نیز با برجسته ساختن نقش جماعت انصارالله، به‌ نوعی به این رویکرد پاسخ داد. اما روندی تازه در سپتامبر ۲۰۲۳ آغاز شد، زمانی که بازارهای مرزی میان دو کشور با همکاری نیروهای مرزبانی دو طرف بازگشایی شد.

از آن زمان به بعد، اظهارات مثبت بیشتری از سوی مقامات طالبان شنیده شده است. عبد‌الکبیر، معاون نخست‌ وزیر وقت طالبان، در اکتبر ۲۰۲۳ اعلام کرد: «روابط سیاسی ما با تاجیکستان رو به بهبود است… این رفت‌ و آمدهای دیپلماتیک انشاالله بیشتر خواهد شد.»

با وجود این نشانه‌ های مثبت، سیاست خارجی تاجیکستان نسبت به طالبان همچنان دوگانه است. از یک‌سو، همکاری‌ های اقتصادی، به‌ ویژه در حوزه صادرات برق، ادامه دارد و حتی افزایش یافته است. اما از سوی دیگر، دوشنبه همچنان خود را مدافع تاجیک‌ تبارهای افغانستان می‌ داند، جمعیتی قابل‌توجه که حدود یک‌چهارم از کل جمعیت افغانستان را تشکیل می‌ دهند.

سادوزی این وضعیت را چنین توصیف می‌ کند: «یک پارادوکس آشکار است… می‌ گویند طالبان را به رسمیت نمی‌ شناسیم، ولی روابط اقتصادی و امنیتی داریم.»

سفر شرف‌ الدین گادویف، منتقد تبعیدی امام‌ علی رحمان، به کابل در اوایل ماه می نیز وجه دیگری از این توازن شکننده را نشان می‌ دهد. گادویف که اخیراً ابتکار تشکیل دولتی در تبعید را علیه رحمان اعلام کرده، بدون رضایت طالبان نمی‌ توانست وارد کابل شود. او در آنجا با نهادهای فرهنگی و اجتماعی دیدار کرد و در مصاحبه‌ ای تلویزیونی، رحمان را «دیکتاتوری شبیه مافیا» خواند.

به باور سادوزی، این اقدام طالبان ممکن است نوعی سرمایه‌ گذاری روی آینده باشد: «اگر گادویف روزی جای رحمان را بگیرد، این تعامل هوشمندانه می‌ تواند به نفع طالبان تمام شود.»

با این حال، محدودیت‌ های خارجی نیز مانع گسترش کامل روابط هستند. تصمیم دولت ترامپ مبنی بر قطع کمک‌ های باقی‌ مانده به افغانستان، توانایی طالبان برای پرداخت هزینه واردات برق از تاجیکستان را کاهش می‌ دهد. از سوی دیگر، دوشنبه نیز نگران از دست دادن حمایت‌ های امنیتی غرب در صورت نزدیکی بیش‌ از حد به طالبان است.

در بهترین سناریو، گسترش تجارت و تسهیل تردد اتباع افغان به تاجیکستان می‌ تواند گام بعدی باشد. اما در مورد به‌رسمیت شناختن رسمی طالبان از سوی دولت تاجیکستان، سادوزی می‌ گوید: «بعید است چنین چیزی هرگز اتفاق بیفتد.»

در مجموع، بهبود تدریجی روابط میان تاجیکستان و طالبان بازتاب‌ دهنده واقع‌ گرایی محتاطانه‌ ای است که در سیاست خارجی هر دو طرف دیده می‌ شود. اگرچه شکاف‌ های عمیق ایدئولوژیک، تاریخی و امنیتی هنوز به‌طور کامل پر نشده‌ اند، اما منافع مشترک اقتصادی، دغدغه‌ های مرزی و فشارهای منطقه‌ ای، دوشنبه و کابل را به سمت نوعی تعامل عملی سوق داده‌اند.

مطلبی از نشریه اوراسیا نت 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x