طالبان افغانستان زمانی یکی از ارکان کلیدی دکترین «عمق استراتژیک» پاکستان بود. اما پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۲۱، این روابط به دلیل عوامل و پویایی های متعددی رو به تیرگی نهاد. امتناع طالبان از مهار تحریک طالبان پاکستان، حملات این گروه از خاک افغانستان، اختلاف بر سر خط دیورند، و اخراج پناهندگان افغان از جمله موانعی هستند که روابط را تیره کرده اند. تا می ۲۰۲۵، چین تلاش کرده تا با برگزاری نشست سه جانبه در پکن، به آشتی میان طالبان و پاکستان کمک کرده و با طرح توافقنامه های امنیتی علیه تی تی پی و جنبش اسلامی ترکستان شرقی و توسعه پروژه سی پیک، مسیر مصالحه را هموار سازد. اگرچه هدف دیپلماسی چین ایجاد ثبات است، اما پیوندهای طالبان با تی تی پی و اختلافات مرزی، مانعی جدی برای تحقق این هدف است. با توجه به منافع ملی و منطقه ای، این میانجیگری ممکن است شکننده و ناپایدار باشد. دشمنی های ریشه دار و اولویت های متضاد دو کشور، احتمال دستیابی به صلح پایدار را کاهش می دهد.
در اگست ۲۰۲۱، طالبان با تصرف سریع کابل در ۱۵ اگست، بار دیگر بر افغانستان مسلط شد. این گروه با سواستفاده از فساد دولتی، ضعف نیروهای امنیتی و نارضایتی عمومی ناشی از چالش های اجتماعی و اقتصادی، با مقاومت اندکی از سوی دولت وقت و مردم مواجه شد. طالبان با تحمیل شریعت سخت گیرانه و انحلال نهادهای دموکراتیک جمهوری، «امارت اسلامی» را تأسیس کرد. با وجود انزوای بین المللی و چالش های اقتصادی داخلی، از طریق ائتلاف های قبیله ای و انسجام ایدئولوژیک، قدرت سیاسی خود را تحکیم بخشید.
با این حال، طالبان که برای چند دهه ابزار استراتژیک دکترین عمق استراتژیک پاکستان به شمار می رفت، به تدریج رویکردی خصمانه در پیش گرفت. برای سال ها، سازمان استخبارات ارتش پاکستان با تأمین پناهگاه، آموزش نظامی و منابع مالی، از طالبان افغان حمایت می کرد تا در برابر حضور هند در افغانستان بجنگند. عمران خان، نخست وزیر پیشین پاکستان، از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱ استقبال کرده و آن را «شکستن زنجیرهای بردگی» توصیف کرده بود. اما پس از به قدرت رسیدن طالبان، روابط دو طرف به شدت رو به تیرگی گذاشت. دلیل عمده این اختلافات، عدم همکاری طالبان در توقف حملات تی تی پی بود، گروهی که از سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۸۰۰ پاکستانی را کشته است. گزارش ها نشان می دهند که این گروه از پناهگاه های امن در افغانستان استفاده کرده و از آنجا به پاکستان حمله کرده است.
در سال ۲۰۲۵ نشانه هایی از بازگشت محتاطانه به عادی سازی روابط دیده می شود. وزیر خارجه پاکستان، اسحاق دار، از کابل دیدار و از طالبان خواست تا در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند و به همکاری اقتصادی، به ویژه در زمینه تجارت، روی آورند. این تعاملات با برگزاری نشستی سه جانبه در ۲۱ می در پکن میان چین، طالبان و پاکستان دنبال شد، جایی که سه کشور متعهد شدند در مبارزه با تروریسم، به ویژه علیه تی تی پی و جنبش ترکستان شرقی، همکاری کنند.
اما چرا چین در این موضوع میانجی گری می کند؟ با آنکه چین به میانجیگری روی آورده، هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است، موضوعی که عمق تعاملات دیپلماتیک را محدود و نشان می دهد که دخالت چین بیشتر از سر منافع استراتژیک است تا مشروعیت سیاسی.
میانجیگری چین در سال ۲۰۲۵ میان پاکستان و طالبان افغان، عمدتا ناشی از ضرورت های استراتژیک است، به ویژه برای محافظت از سرمایه گذاری های خود در پروژه «کریدور اقتصادی چین – پاکستان». این پروژه از سوی تی تی پی تهدید شده و از سال ۲۰۲۱ تاکنون، ۲۰ شهروند چینی در این چارچوب کشته شده اند. هم زمان، چین در حال مقابله با جنبش ترکستان شرقی در منطقه سین کیانگ نیز هست. از سوی دیگر، چین می کوشد تا بر منابع معدنی یک تریلیون دالری افغانستان برای گسترش طرح «کمربند و جاده» تسلط یابد. در نشست پکن، سه کشور تعهد کردند با گروه های مذکور مبارزه کنند. همچنین قرار است پاکستان نماینده طالبان را در اسلام آباد بپذیرد، اقدامی که نشانه ای از رسمی سازی روابط است. پاکستان امیدوار است از طریق این میانجیگری، از حملات تی تی پی رهایی یابد. اگرچه اسلام آباد میانجیگری چین را ابزاری برای مهار شبه نظامیان فرامرزی می بیند، اما تردید طالبان درباره برخورد با و کاهش نفوذ پاکستان، ممکن است اثربخشی این تلاش ها را تضعیف کند.
از سوی دیگر، طالبان که در میانه تحریم ها با بحران انسانی دست و پنجه نرم می کند، به کمک های اقتصادی نیاز دارد. با آنکه ممکن است مشوق های اقتصادی دریافت کند، اما به دلیل ضعف ساختار مرکزی، نزدیکی ایدئولوژیک با تی تی پی، همپوشانی سازمانی و خطر پیوستن اعضای تی تی پی به داعش شاخه خراسان، در مهار این گروه مردد است. به همین دلیل، نفوذ اقتصادی چین این میانجیگری را برای دو کشور، راه حلی عملی جلوه می دهد.
اما آیا این میانجیگری قادر به حل مسائل دوجانبه خواهد بود؟ نخستین مانع، خودداری طالبان از پذیرش خط دیورند به عنوان مرز رسمی است. این مرز مورد مناقشه تهدیدی برای حاکمیت پاکستان تلقی می شود. این استدلال با توجه به روابط نزدیک تی تی پی و طالبان که هر دو در برابر نیروهای آمریکایی جنگیده اند، تقویت می شود. طالبان احتمالا به دلیل نگرانی از پیوستن جنگجویان تی تی پی به داعش، با سرکوب این گروه مخالفت می کند. از سوی دیگر، تصمیم پاکستان به اخراج حدود یک میلیون پناهجوی افغان در سال ۲۰۲۴، دشمنی میان دو طرف را تشدید کرده و روابط را وخیم تر ساخته است. افزون بر این، تحرکات اخیر دیپلماتیک طالبان به سوی هند، نه لزوما نشانه ای از واگرایی استراتژیک با پاکستان، بلکه تلاشی تاکتیکی برای افزایش قدرت چانه زنی این گروه در بحبوحه تحولات منطقه ای تلقی می شود. این پویش ها روابط میان افغانستان و پاکستان را برای اسلام آباد پیچیده تر کرده است.
در نهایت، می توان گفت که اگر چالش هایی مانند تی تی پی و مناقشات مرزی با درایت دیپلماتیک حل و فصل نشوند، این روند آشتی بی ثبات خواهد ماند و ممکن است به آغاز دور جدیدی از خیانت و خشونت منجر شود.
مطلبی از نشریه مدرن دیپلماسی