تقویت داعش خراسان توسط ارتش پاکستان برای سرکوب بلوچ‌ ها و پشتون‌ ها

در تاریخ ۲۵ می، ویدیویی با عنوان «حادثه مستونگ و توطئه کفار» از سوی شاخه ولایت خراسان داعش منتشر شد. در این ویدیو که به زبان پشتو ضبط شده و ۳۶ دقیقه به ‌طول می ‌انجامد، داعش خراسان رسما علیه گروه‌ های مسلح بلوچ که با ارتش اشغالگر پاکستان در حال نبردند، اعلان جنگ می ‌کند. داعش مدعی شده که در پی حمله‌ ای از سوی ارتش آزاد‌یبخش بلوچستان به اردوگاهش در ولسوالی مستونگ، ۳۰ تن از اعضایش کشته شده‌ اند. همچنین، دلایل دیگری نیز برای خصومت جدید این گروه با بلوچ‌ های مسلح مطرح شده است، از جمله اینکه آن‌ ها را به اتحاد با دشمن اصلی‌ اش یعنی طالبان افغانستان متهم کرده و نیز از پیروی آنان از ایدئولوژی سکولار، دموکراسی‌ خواه و ناسیونالیستی انتقاد کرده است، اموری که در تضاد با قرائت بنیادگرایانه داعش قرار دارند.

در این ویدیو، داعش هشدار داده که بستگان افراد ناپدیدشده نباید در تجمعات و اعتراضات مربوط به حقوق بلوچ ‌ها شرکت کنند، زیرا این اجتماعات اکنون به اهداف اصلی داعش تبدیل شده ‌اند. این تهدید آشکار علیه خانواده ‌های عزادار، حتی با معیارهای فکری منحرف داعش نیز خالی از منطق است و زنگ خطر را به صدا در می‌ آورد.

هرچند داعش در این ویدیو از کشته شدن ۳۰ تن از نیروهایش در محاصره سه ‌روزه اردوگاهش در مستونگ سخن می‌ گوید، اما زمان وقوع این حادثه را اعلام نمی ‌کند که خود موجب پرسش‌ هایی شده است. برخی تحلیلگران معتقدند این رویداد احتمالا در ماه مارچ رخ داده و تاخیر دوماهه داعش در اعلام جنگ علیه بلوچ‌ ها سؤالات بیشتری را بر می ‌انگیزد.

داعش خراسان از سال ۲۰۱۵ در بلوچستان فعال بوده، زمانی که حیدرالله بلوچ، فرمانده گروه ضد شیعی لشکر جهنگوی و ساکن مستونگ، به عنوان رئیس شاخه داعش در این منطقه منصوب شد. این گروه برای بیش از یک دهه با گروه ‌های مسلح بلوچ همزیستی داشته است. پس از تسلط طالبان بر کابل در ۲۰۲۱ و آغاز عملیات این گروه علیه داعش، اعضای داعش ناگزیر شدند از مرز دیورند عبور کنند و در بلوچستان و خیبرپختونخوا پناه بگیرند.

شواهد موثقی وجود دارد که نشان می ‌دهد سازمان استخبارات ارتش پاکستان برای استفاده از داعش به ‌عنوان نیروی نیابتی علیه طالبان، پناهگاه‌ هایی در بلوچستان برای این گروه فراهم کرده است. از جمله سخنگوی طالبان، ذبیح ‌الله مجاهد و زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور افغانستان، بارها از وجود پیوند استخبارات پاکستان با داعش سخن گفته‌ اند.

نکته جالب توجه این است که بیش از نیمی از ویدیوی داعش تلاشی است برای انکار اینکه این گروه نیروی نیابتی ارتش پاکستان است. آن‌ ها می‌ کوشند این تصور را القا کنند که نبود کنترل دولتی در مستونگ ـ- و نه همکاری مخفیانه با ارتش – دلیل استقرار اردوگاه‌ ها‌یشان در خاک پاکستان است. داعش حتی حملاتی علیه نیروهای امنیتی پاکستانی را به تصویر کشیده تا ادعای عدم ارتباط با راولپندی را اثبات کند.

دو روز پس از انتشار این ویدیو، شاخه ولایت پاکستان داعش نیز وارد میدان شد و نه تنها انتقادات داعش خراسان علیه گروه ‌های بلوچ را تأیید کرد، بلکه جنبش تحفظ پشتون را نیز با گروه ‌های مسلح بلوچ هم ‌سطح دانست. اینکه ناگهان هم بلوچ‌ ها و هم پشتون‌ ها به دشمنان مشترک داعش خرسان و استخبارات پاکستان تبدیل شده‌ اند، به ‌هیچ ‌وجه تصادفی نیست.

کاملاً غیرمعمول است که داعش چنین تلاشی برای بازسازی وجهه رسانه ‌ای خود انجام دهد فقط برای آنکه نشان دهد با ارتش پاکستان رابطه ‌ای ندارد. همین رفتار غیرمعمول، ماهیت قضیه را افشا می ‌کند. سبک و سیاق استدلال‌ های داعش در این ویدیو شباهت کاملی با شیوه روایت ‌سازی روابط عمومی ارتش پاکستان دارد.

نکات ضعیف در روایت داعش بسیارند. نخست، بعید است گروهی مانند داعش که به انتقام فوری باور دارد، دو ماه برای اعلان جنگ صبر کند. دوم، با وجود حضور گسترده ارتش و سپاه مرزی پاکستان در مستونگ، تصور این‌ که داعش بتواند به ‌راحتی در آن‌ جا اردوگاه احداث کند، بسیار بعید است. و از همه مهم‌ تر، تهدیدهای همزمان داعش شاخه خراسان و پاکستان علیه فعالیت ‌های اعتراضی صلح ‌آمیز در بلوچستان و خیبرپختونخوا پرده از ماجرا بر می ‌دارد، چرا که این اعتراضات برای این گروه ‌های تروریستی تهدیدی نیستند، بلکه ارتش پاکستان را در سطح داخلی و بین‌ المللی شرمنده می ‌سازند.

آیا جای تعجب نیست که داعش خراسان تهدید به حمله علیه خانواده‌ های افراد ناپدیدشده در بلوچستان می‌ کند، و همزمان داعش شاخه پاکستان فعالیت‌ های مدنی جنبش تحفظ پشتون را معادل جنگ مسلحانه جلوه می ‌دهد؟ آیا این اتفاقی است یا اجرای عملی همان «تغییر قوانین بازی» که سخنگوی ارتش پاکستان پس از ماجرای ربایش قطار جعفر اکسپرس اعلام کرد؟

این رفتار عجیب بی‌ تردید (تکرار تاریخ) را زنده می ‌کند. همان‌ طور که ژنرال ضیاءالحق با پرورش مجاهدین افغانستانی، زخم عمیق و درمان ‌ناپذیری بر پیکره پاکستان وارد کرد، اکنون فیلد مارشال عاصم منیر نیز در تلاشی نومیدانه برای نجات وجهه متزلزل خود، تصمیم خطرناکی گرفته و هیولای داعش خراسان و پاکستان را دوباره زنده کرده تا موج خشونت در بلوچستان و خیبرپختونخوا را مهار کند.

ژنرال پرویز مشرف در سال ۲۰۱۰ در شورای آتلانتیک آمریکا اعتراف کرده بود: «همین گروه ‌های مجاهدی که تمرکزشان بر کشمیر بود، بعدها تفنگ‌ هایشان را به ‌سوی داخل پاکستان نشانه گرفتند و با طالبان و القاعده پیوند خوردند. این مشکل بزرگتری است.»

سال بعد، هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا به اسلام‌آباد هشدار داد: «نمی ‌توانید مارها را در حیاط خود نگه دارید و انتظار داشته باشید فقط همسایه‌ ها را نیش بزنند. بالاخره این مارها به خودتان هم حمله خواهند کرد.»

زلمی خلیلزاد نیز اخیرا درباره افشای وجود اردوگاه‌ های داعش در بلوچستان هشدار داده و گفته است: «همه باید تا حالا فهمیده باشند که استفاده تاکتیکی از تروریسم، نقشه ‌ای فاجعه ‌بار است که نهایتا با شدت بسیار به خود آدم برمی‌ گردد.»

اما به نظر می ‌رسد ژنرال‌ های ارتش پاکستان یا نمی ‌خواهند یا نمی‌ توانند از گذشته درس بگیرند و به هشدارهای خردمندانه توجه کنند. و چون هیچ ‌کس جرئت ندارد این تصمیم ‌های پرمخاطره را به چالش بکشد یا آن‌ ها را بازخواست کند، چرا باید ژنرال ‌ها نگران باشند؟

مطلبی از نشریه نیوز اینترونشن

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x