از سال ۱۹۹۰ تاکنون، ایالات متحده بهطور مستمر درگیر مجموعه ای از مداخلات نظامی در خاورمیانه بوده که از نظر دامنه، شدت و پیامدهای ژئوپولیتیکی، بی سابقه بوده اند.
آغاز این روند با اشغال کویت توسط عراق و دخالت آمریکا تحت عنوان «عملیات طوفان صحرا» رقم خورد؛ جایی که برای نخستین بار آمریکا وارد جنگی شد که نه تنها ماهیت منطقه ای داشت، بلکه زیرساخت حضور بلندمدت واشنگتن در خلیج فارس را پایه گذاری کرد.
اما آن چه در دهه های بعد رخ داد، گویای تثبیت یک الگوی رفتاری بود: مواجهه نظامی با تهدیدات واقعی یا ادراکشده، بدون وجود راهبرد خروج یا سازوکار تثبیتکننده صلح پایدار.
در ادامه همین روند، اکنون در سال ۲۰۲۵، آمریکا بار دیگر با حملات هوایی به تأسیسات هستهای ایران، مستقیماً وارد رویارویی نظامی با تهران شده؛ آن هم در بستری که پیش تر با درگیری های مستقیم ایران و اسرائیل ملتهب شده بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، در بیانیه ای تلویزیونی این حمله را «موفقیتی خیرهکننده» خواند و اعلام کرد که تأسیسات حیاتی غنیسازی اورانیوم در فردو، نطنز و اصفهان بهطور کامل نابود شدهاند. این اقدام، که با مشارکت بمبافکنهای B-2 و بمبهای سنگرشکن انجام شد، از نگاه تهران نقض آشکار حقوق بینالملل و تمامیت ارضی کشور تلقی شده و ایران نیز متعهد شده که با تمام توان از خاک، حاکمیت و مردم خود دفاع کند.
اگرچه ترامپ مدعی شد که پس از ۱۲ روز جنگ، آتشبس میان ایران و اسرائیل حاصل شده، اما جمهوری اسلامی هرگونه پایان خصومت را مشروط به توقف کامل حملات اسرائیل دانست.
این وضعیت، بار دیگر نشان می دهد که آمریکا نهتنها در میانه درگیری ها خود را طرف مستقیم جنگ قرار میدهد، بلکه اغلب بدون ارزیابی از پیامدهای بلندمدت آن، گامهای نظامی خطرناکی بر می دارد.
بررسی گذشته نیز مؤید همین الگو است؛ چه در لبنان دهه ۱۹۸۰، چه در حملات متعدد به لیبی، عراق، افغانستان، سوریه و یمن. در همه این موارد، ایالات متحده یا به دنبال تغییر رژیم بوده، یا با هدف اعلامی مبارزه با تروریسم مداخله کرده و یا برای «حمایت از متحدین» وارد جنگهایی شده که فراتر از کنترل آن پیش رفتهاند. اما آنچه همواره مغفول مانده، هزینه انسانی، بیثباتی منطقه ای و فرسایش اعتبار واشنگتن نزد افکار عمومی منطقه و حتی در داخل خود آمریکاست.
اکنون، با ورود رسمی آمریکا به جنگ ایران و اسرائیل، نه تنها توازن امنیتی خاورمیانه بیش از پیش شکننده شده، بلکه نگرانی ها از گسترش یک جنگ تمامعیار میان قدرت های منطقه ای و جهانی، بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است.
تاریخ نشان داده که جنگهایی از این دست، هرگز پایان مشخصی نداشته اند؛ و پرسش بنیادین این است که آیا تصمیم گیران در واشنگتن و تلآویو، بار دیگر مسیر اشتباه گذشته را تکرار می کنند؟
مطلبی از نشریه داون پاکستان