وزیر داخله آلمان، الکساندر دوبریندت، در گفتگویی با مجله فوکوس اعلام کرده است که به دنبال برقراری توافقی مستقیم با طالبان برای بازگرداندن مهاجران افغان اخراج شده از آلمان است. این موضع در حالی مطرح می شود که آلمان هنوز دولت طالبان را به رسمیت نمی شناسد و هیچ رابطه دیپلماتیکی با این گروه ندارد.
پس از سقوط حکومت پیشین افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در اگست ۲۰۲۱، آلمان به دلیل شرایط نامعلوم و نگرانی های امنیتی، روند اخراج مهاجران افغان را متوقف کرد. اما در اگست ۲۰۲۴، با حمایت گروهی از شرکای منطقه ای، این روند را از سر گرفت. با این حال، وجود واسطه های ثالث برای انجام مذاکرات بازگرداندن مهاجران نشان دهنده پیچیدگیهای دیپلماتیک و عدم آمادگی طرفین برای تعامل مستقیم است.
دوبریندت با اشاره به اینکه این وضعیت نمی تواند بهعنوان راه حلی پایدار باقی بماند، خواهان توافق مستقیم با دولت افغانستان برای تسهیل روند بازگشت مهاجران شده است. این رویکرد هم راستا با سیاست های حزب محافظهکار آلمان سوسیال مسیحی بایر و برنامه انتخاباتی حزب دموکرات مسیحی به رهبری صدر اعظم فریدریش مرز است که بازگرداندن مهاجران به افغانستان و سوریه و همچنین تعویق در بازگشت خانواده ها را از اولویت های خود قرار داده است.
در زمینه سوریه نیز، آلمان در تلاش برای دستیابی به توافق مشابهی با حکومت اسلام گرای حاکم است تا بتواند مجرمان سوری تبار را نیز بازگرداند. این مسئله، همراه با افزایش شمار پناهجویان از این دو کشور، چالش بزرگی برای سیاست مهاجرتی آلمان به شمار می آید. آمارها نشان می دهد که در سال ۲۰۲۴، بیش از ۷۶ هزار سوری و بیش از ۳۴ هزار افغان درخواست پناهندگی داده اند که نمایانگر سهم بالای این گروه ها در میان پناهجویان است.
از منظر تحلیلی، این سیاست ها منعکسکننده تلاش دولت آلمان برای کنترل بهتر جریان مهاجرت و کاهش بار اجتماعی و اقتصادی آن است. با این وجود، فقدان رابطه رسمی با طالبان و وضعیت سیاسی ناپایدار افغانستان، انجام چنین توافقاتی را به چالشی پیچیده تبدیل کرده است. علاوه بر این، شرایط حقوق بشری و وضعیت امنیتی مهاجران بازگردانده شده نیز نگرانی هایی را برای جامعه بین المللی و مدافعان حقوق بشر ایجاد می کند.
تلاش آلمان برای مذاکره مستقیم با طالبان، اگرچه در ظاهر راهی برای تسهیل روند بازگرداندن مهاجران به نظر می رسد، اما در عمل نیازمند تعامل سیاسی و توافق بر سر مسائل کلان تر است که فراتر از موضوع مهاجرت است. این رویکرد همچنین ممکن است پیامدهایی برای روابط دیپلماتیک و موضع اروپایی ها در قبال طالبان داشته باشد، به خصوص که کشورهای غربی در بیشتر موارد از به رسمیت شناختن رسمی دولت طالبان خودداری کرده اند.
در نهایت، این تحولات نشان دهنده پیچیدگی های سیاست مهاجرت و دیپلماسی منطقه ای در شرایطی است که امنیت، حقوق بشر و ملاحظات سیاسی به هم گره خورده اند و دستیابی به راه حل هایی پایدار و انسانی برای بحران های مهاجرتی نیازمند رویکردهای چندجانبه و جامع است.
گزارشی از نشریه استرایتس تایمز