با گذشت سه سال از اجرای ممنوعیت کشت خشخاش توسط طالبان، بازار جهانی تریاک نه تنها سقوط نکرده، بلکه مسیر جدیدی یافته است – مسیری که از افغانستان به سمت پاکستان منحرف شده و حالا این کشور در آستانه تبدیل شدن به مرکز تازه تولید تریاک در منطقه است.
در حالی که طالبان در افغانستان تلاش کردند کشت خشخاش را ب هشدت سرکوب کنند، ایالت بلوچستان پاکستان به سرعت جای خالی افغانستان را پر کرده است. تصاویر ماهواره ای از مناطق قلعه عبدالله و گلستان در بلوچستان نشان می دهند که مزارع وسیع خشخاش – بعضاً بیش از پنج هکتار – اکنون در این ناحیه رایج شده اند؛ چیزی که حتی در اوج تولید افغانستان نیز کم سابقه بود. برآوردهای اولیه نشان می دهد که تنها در دو منطقه کوچک از بلوچستان، بیش از ۸۱۰۰ هکتار خشخاش کشت شده و شواهد زیادی از گسترش این روند در سایر مناطق بلوچستان نیز وجود دارد.
این تحولات بدون تخصص افغان ها ممکن نبود. بسیاری از کشاورزان افغان که با ممنوعیت کشت در کشور خود مواجه شدند، به ویژه از ولایاتی مانند هلمند و نیمروز، به بلوچستان مهاجرت کرده اند. این کشاورزان، همراه با تکنولوژی هایی مانند چاه های خورشیدی عمیق برای استخراج آب، تجربه و مهارت چند ده ساله در کشت خشخاش را نیز با خود آورده اند و اکنون در قالب اجاره داری یا شراکت محصول، مشغول به کشت در خاک پاکستان هستند.
افزایش شدید کشت خشخاش در بلوچستان نشانه ای از دو واقعیت هم زمان است: نخست نبود هرگونه بدیل اقتصادی واقعی برای کشاورزان بی زمین، و دوم شکست سیاست های امنیتی پاکستان در کنترل مرزها و مهاجرت غیرقانونی افغان ها. این وضعیت نشان می دهد که ممنوعیت طالبان، به جای کاهش کلی تولید منطقه ای، باعث جابه جایی جغرافیایی آن شده است؛ پدیده ای که به آن «اثر بادکنکی» (Balloon Effect) می گویند: وقتی فشاری در یک نقطه وارد می شود، تولید به نقطه دیگری منتقل می شود بدون آن که از حجم آن کاسته شود.
در حال حاضر، سطح زیر کشت خشخاش در بلوچستان از برخی ولایات افغانستان فراتر رفته است و انتظار می رود تا پایان سال ۲۰۲۵، مساحت زیر کشت در پاکستان از افغانستان پیشی بگیرد. تفاوت اساسی دیگر، اندازه و تراکم مزارع است. برخلاف افغانستان که به دلیل فشارهای طالبان، مزارع معمولاً کوچک، پراکنده و مخفی هستند، در بلوچستان مزارع خشخاش به صورت متصل، وسیع و آشکار در کنار جاده ها گسترده شده اند؛ وضعیتی که از اعتماد کشاورزان به پایداری این فعالیت اقتصادی حکایت دارد.
از سوی دیگر، سرکوب این کشت در پاکستان نیز بسیار محدود و ناکارآمد بوده است. شواهد تصویری نشان می دهند که حتی در مناطقی که نیروهای دولتی اقدام به نابودی محصول کرده اند، بسیاری از مزارع از این اقدامات جان سالم به در برده اند. همزمان، نبود برنامه های معیشتی جایگزین، همراه با درآمد نسبتاً بالای خشخاش، این مسیر را برای فقرا جذاب تر کرده است. با توجه به وجود ۱.۶ میلیون هکتار زمین زراعی بایر در بلوچستان، این ایالت به راحتی می تواند در سال های آینده به یک مرکز بزرگ جهانی برای تولید تریاک بدل شود.
افزون بر این، بلوچستان اکنون نه تنها محل تولید تریاک، بلکه گذرگاه مهم ترانزیت مواد مخدر نیز شده است. پس از سقوط دولت جمهوری در افغانستان و خروج نیروهای خارجی، فعالیت شبکه های قاچاق در بلوچستان گسترش یافته و گروه های مسلح مختلف – از جدایی طلبان بلوچ گرفته تا داعش شاخه خراسان – از این جریان اقتصادی سود می برند. همزمان، دستگاه های دولتی، چه استخباراتی و چه امنیتی، به جای توقف کامل این روند، بعضاً در آن دخیل یا ناظر خاموش هستند.
رشد انفجاری کشت خشخاش در پاکستان نه تنها ساختار اقتصاد محلی را تغییر داده، بلکه تهدیدی استراتژیک برای دولت اسلام آباد نیز ایجاد کرده است. این روند نابرابری های اجتماعی را تشدید می کند، چرخه مهاجرت افغان ها را تقویت می کند و می تواند به عاملی برای افزایش تنش های امنیتی در مرزهای غربی این کشور بدل شود.
اگر روند فعلی ادامه یابد و طالبان نیز نتوانند ممنوعیت خود را در افغانستان حفظ کنند، منطقه با بازگشت گسترده کشت خشخاش در افغانستان و رشد همزمان آن در پاکستان مواجه خواهد شد؛ شرایطی که ظرفیت آن را دارد تا کل صنعت تریاک در آسیای جنوبی را وارد مرحله ای جدید کند – مرحلهای که پاکستان در آن بازیگر اصلی خواهد بود.
مطلبی از موسسه تحقیقاتی السیس