با گسترش روابط مسکو و امارت اسلامی، رسانه های روسی گزارش داده اند که شرکت های گردشگری در این کشور شروع به تبلیغ بسته های یک هفته ای سفر به افغانستان کرده اند؛ بسته هایی که حدود ۳۰۰۰ دالر قیمت دارند و مخاطب آن ها شهروندان عادی روسیه اند. این تحول در حالی روی داده که روسیه تنها چند روز پیش به عنوان نخستین کشور، حکومت طالبان را به صورت رسمی به رسمیت شناخت؛ اکنون به نظر می رسد مسکو در حال برداشتن گام های بعدی برای تثبیت این تصمیم در سطح جامعه و افکار عمومی است.
تبلیغ سفر توریستی به کشوری که هنوز در حافظه ی تاریخی روس ها با جنگ، افراط گرایی و بحران امنیتی گره خورده، در اصل اقدامی نمادین برای بازسازی تصویر افغانستان در ذهنیت عمومی مردم روسیه است. این نه فقط یک تصمیم تجاری، بلکه حرکتی سیاسی برای عادی سازی حضور طالبان در فضای دیپلماتیک و اجتماعی روسیه است. پیام ضمنی آن روشن است: دولت روسیه صرفاً در سطح دیپلماتیک با طالبان تعامل نمی کند، بلکه این تعامل اکنون وارد مرحله ی اجتماعی و فرهنگی شده است.
بازار گردشگری در این مورد تنها یک پوشش نرم برای پروژه ای بزرگ تر است: نهادینه سازی تدریجی مشروعیت طالبان. در دیپلماسی عمومی، وقتی کشوری توریست به سرزمین دیگر می فرستد، این نشانه ای از اعتماد، ثبات و پذیرش است. به همین دلیل، راه اندازی تورهای رسمی به افغانستان در این مقطع زمانی، حامل پیامی صریح برای جامعه بین المللی و به ویژه بلوک غرب است که روسیه دیگر منتظر اجماع جهانی نخواهد ماند و مسیر مستقل خود را در تعامل با حکومت کابل طی می کند.
برای امارت اسلامی نیز این تحول یک پیروزی روانی و نمادین محسوب می شود؛ اما پیروزی ای که مسئولیت بزرگی را هم بر دوش آنان می گذارد. ورود گردشگران خارجی، به ویژه از یک کشور مسیحی و اوراسیایی چون روسیه، الزامات امنیتی، فرهنگی و سیاسی خاصی را به همراه دارد. طالبان باید نشان دهند که می توانند با گردشگرانی که سبک زندگی، پوشش و انتظارات متفاوتی دارند، چگونه برخورد خواهند کرد؛ بدون آن که تضاد آشکاری میان چهره داخلی سخت گیر و چهره بین المللی «نرم شده» آن ها آشکار شود.
در این میان، افکار عمومی در داخل روسیه نیز یک متغیر مهم است. آیا شهروندان روس از چنین تورهایی استقبال می کنند؟ افغانستان برای نسل های مختلف روس ها همچنان یادآور جنگ شوروی و کشته های فراوان است. اگر این بسته ها با استقبال محدود یا مقاومت روانی مردم مواجه شوند، دولت روسیه ممکن است با موجی از انتقادات داخلی نسبت به هزینه کرد برای «مشروعیت بخشی به طالبان» روبه رو شود. در واقع، موفقیت این پروژه، نه تنها به تصمیم دولت، بلکه به ظرفیت پذیرش اجتماعی در داخل روسیه نیز وابسته است.
از سوی دیگر، راه اندازی این تورها می تواند مقدمه ای برای حضور تجاری، فرهنگی و حتی اطلاعاتی روسیه در افغانستان باشد. هر توریستی که به افغانستان سفر می کند، یک پل انسانی میان دو کشور می سازد و زمینه را برای تبادل تجارب، سرمایه گذاری و حتی همکاری های اطلاعاتی فراهم می سازد. برای کرملین، افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان نه تنها یک شریک منطقه ای بالقوه، بلکه سکویی برای بازی ژئوپولیتیکی گسترده تر در آسیای میانه و جنوب آسیا نیز هست.
در نهایت، هرچند این بسته های گردشگری در ظاهر موضوعی سبک و غیرسیاسی به نظر می رسند، اما واقعیت آن است که آنان بخشی از یک بازی پیچیده تر هستند؛ بازی ای که در آن، طالبان به دنبال مشروعیت اند، روسیه به دنبال نفوذ، و غرب به دنبال کنترل خسارات. موفقیت یا شکست این تورها، ممکن است شاخص کوچکی باشد از موفقیت یا شکست طرح بزرگ تری که در پشت آن ها پنهان است.