در حاشیه سومین دور نشست های گروه کاری روند دوحه، که به میزبانی سازمان ملل در تاریخ ۳۰ جون و ۱ ژوئیه در پایتخت قطر برگزار شد، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان، ضمیر کابلوف، سخنانی بیان کرد که به طور چشم گیری از چرخش سیاست مسکو نسبت به طالبان حکایت دارد. او گفت روسیه باید طالبان را برای مقابله با گروه داعش مسلح سازد و افزود: «در این مورد خاص، آن ها متحدان واقعی ما هستند و باید در تمام ابعاد از آن ها حمایت کنیم تا بتوانند کانون های کوچک تروریزم بین المللی را به طور موفق سرکوب کنند.»
این اظهارات کابلوف، که تأکید دارد «طالبان به صورت قاطع و بی رحمانه با داعش می جنگد»، نشانه ای روشن از چرخش استراتژیک مسکو در تعامل با طالبان است. این تغییر موضع زمانی بیشتر به چشم آمد که در سوم جولای، روسیه به طور رسمی حکومت طالبان را به رسمیت شناخت؛ گامی که برای نخستین بار از سوی یک کشور برداشته شد.
مسکو هم زمان با پذیرش اعتبارنامه سفیر جدید افغانستان، اعلام کرد که این اقدام در راستای تقویت همکاری های دوجانبه و توسعه روابط سازنده در عرصه های مختلف انجام گرفته است. وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که به رسمیت شناسی رسمی، می تواند به گسترش تعامل مؤثر میان دو کشور در حوزه های گوناگون منجر شود.
اما این رویکرد ناگهانی نبود. در دسامبر ۲۰۲۴، روسیه قانونی تصویب کرد که به موجب آن، امکان حذف نام سازمان ها از فهرست گروه های تروریستی فراهم می شود. سپس در مارچ، دادستان کل روسیه تقاضایی به دیوان عالی ارائه داد تا طالبان از این فهرست حذف شود؛ تقاضایی که در اواسط آپریل پذیرفته شد.
تغییر پارادایم روسیه در قبال طالبان، بیشتر از دریچه امنیتی قابل تحلیل است، به ویژه با توجه به تهدیدات فزاینده شاخه خراسان داعش که در افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و تا حدودی پاکستان فعالیت دارد. در مارچ ۲۰۲۴، حمله ای مرگبار توسط چهار مهاجم مسلح به تالار موسیقی کرکوس در نزدیکی مسکو، بیش از ۱۵۰ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی برجای گذاشت. این حمله، مرگبارترین اقدام تروریستی در دو دهه اخیر در روسیه بود. اگرچه داعش مسئولیت آن را پذیرفت، ولی تحلیلگران باور دارند که شاخه خراسان داعش عامل اصلی این حمله بود.
دشمنی عمیق داعش با روسیه ریشه های متعددی دارد: از حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ گرفته تا دو جنگ خونین در چچن. دخالت مستقیم نظامی روسیه در سوریه و نقش مؤثرش در بازپس گیری شهر پالمیرا از داعش در سال ۲۰۱۷، نفرت این گروه را تشدید کرده است. همچنین روسیه در منطقه ساحل آفریقا نیز علیه گروه های تروریستی وابسته به داعش فعالیت دارد.
با وجود این اقدامات، خطر داعش هنوز هم روسیه را تهدید می کند. تنها چند روز پیش از حمله به کرکوس، اداره امنیت فدرال روسیه از خنثی سازی حمله ای تروریستی به یک کنیسه در مسکو خبر داده بود. اما همان نهاد، نتوانست حمله خونین کرکوس را پیش بینی یا جلوگیری کند، حتی با وجود هشدارهای ایالات متحده.
شواهد قابل توجهی وجود دارد که شاخه خراسان داعش مسئولیت این حمله را بر عهده دارد. از زمان تسلط طالبان بر کابل در سال ۲۰۲۱، فعالیت این گروه شدت گرفته است. در نبود همکاری بین المللی مؤثر برای مقابله با این تهدید، مسئولیت اصلی مبارزه با داعش خراسان بر عهده طالبان افتاده است؛ گروهی که داعش خراسان آنها را تهدیدی مستقیم برای خود می داند و با حملات مکرر، مشروعیت آن را به چالش می کشد.
گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه طالبان موفق شده اند درون این گروه نفوذ کرده و برخی از عناصر آن را هدف قرار دهند. با این حال، محدودیت های فنی و امنیتی حکومت طالبان و بحران های اقتصادی و سیاسی، مانع از کنترل کامل این تهدید شده اند. به همین دلیل، حمایت روسیه از طالبان در این جنگ، می تواند توانایی آنان را در مقابله با داعش به طور محسوسی افزایش دهد.
در مجموع، نزدیکی روسیه با طالبان یک نوع شراکت عملی محسوب می شود. روسیه به دنبال متحدانی برای مبارزه با داعش است و طالبان نیز برای بقای خود در قدرت، به پشتیبانی خارجی نیاز دارد. به رسمیتشناسی رسمی از سوی روسیه، به ویژه در این مرحله حساس، می تواند نقطه عطفی دیپلماتیک برای حکومت طالبان باشد؛ حکومتی که زمانی دشمن روسیه بود. اما اکنون منافع امنیتی مشترک، دو طرف را به سوی همکاری سوق داده است.
در نهایت، اگرچه طالبان در گذشته در قبال سایر گروه های تروریستی اقدامات جدی نکردهاند، اما تهدید واقعی و مستقیم داعش خراسان برای حکومت آن ها، انگیزه ای جدی برای مقابله با این گروه فراهم کرده است. حمایت احتمالی روسیه از طالبان، به ویژه در زمینه تسلیحاتی، می تواند مسیر این مقابله را تغییر دهد. باید دید که این همکاری در عمل چگونه و در چه زمانی اجرایی خواهد شد.
مطلبی از نشریه دیپلمات