روابط افغانستان و پاکستان از نظر تاریخی همواره آمیخته با تنش های امنیتی، سیاسی و مرزی بوده است. یکی از تازه ترین محورهای این روابط، ادعای مکرر پاکستان است مبنی بر اینکه گروه «تحریک طالبان پاکستان» از خاک افغانستان علیه این کشور عملیات انجام می دهد. بر همین اساس، اسلام آباد گاهی به بهانه ی «دفاع از خود» به خود اجازه می دهد که در داخل خاک افغانستان علیه این گروه دست به حملات هوایی و زمینی بزند. اما از دیدگاه حقوقی، سیاسی و اخلاقی بین المللی، چنین اقدامی نه تنها غیرقانونی است، بلکه به ثبات منطقه نیز لطمه ی جدی وارد می کند.
مطابق با ماده ی دوم منشور سازمان ملل متحد، هیچ کشوری حق ندارد در امور داخلی کشور دیگر مداخله کند یا به خاک آن حمله نماید. افغانستان کشوری مستقل است و هرگونه اقدام نظامی بر ضد آن از نظر حقوق بین الملل، تجاوز آشکار محسوب می شود. احترام به حاکمیت ملی یکی از اصول بنیادین استقلال کشورهاست. بنابراین، شلیک موشک ها یا انجام حملات هوایی از سوی پاکستان به خاک افغانستان، نقض آشکار حاکمیت ملی این کشور است و مردم افغانستان حق دارند در برابر چنین تجاوزی واکنش نشان دهند. جامعه ی جهانی نیز باید این گونه اقدامات را محکوم کند.
مبارزه با تروریسم مسئولیتی جهانی است، اما این مبارزه باید در چارچوب قوانین بین المللی و از راه های مشروع و هماهنگ شده صورت گیرد. هر نوع عملیات نظامی بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل یا بدون هماهنگی با دولت افغانستان، فاقد مشروعیت است. چنین اقداماتی علاوه بر نقض قوانین بین المللی، فضای بی اعتمادی را عمیق تر می سازد. کشته شدن غیرنظامیان در این حملات، خود نوعی تروریسم دولتی به شمار می رود و می تواند حس انتقام و دشمنی را در میان مردم افغانستان تقویت کند.
مقامات پاکستانی معمولاً فعالیت های تی تی پی را به خاک افغانستان نسبت می دهند، اما در واقع ریشه های فکری و سازمانی این گروه عمدتاً در داخل خود پاکستان نهفته است. بی ثباتی طولانی مدت مناطق قبایلی، ضعف نظام عدالت، عقب ماندگی اقتصادی و سیاست های پیشین اسلام آباد در ترویج افراط گرایی، از عوامل اصلی شکل گیری تی تی پی به شمار می روند. تا زمانی که پاکستان به این مشکلات داخلی از زاویه ی اصلاح و بازنگری ننگرد، حملات توپخانهای یا هوایی به خاک افغانستان هیچ گاه راه حل واقعی نخواهد بود، بلکه مانع تحقق صلح پایدار خواهد شد.
از سوی دیگر، مقام های کنونی افغانستان تأکید دارند که در جلوگیری از هرگونه فعالیت تروریستی در داخل خاک خود جدی هستند و در برخی موارد نیز موفق بوده اند؛ اما باید پذیرفت که توانایی های آنان محدود است. طالبان در داخل با مشکلات متعدد سیاسی و اقتصادی روبه رو هستند و در عرصه ی بین المللی نیز از نبود رسمیت و حمایت رنج می برند. از این رو، بار سنگین مبارزه با تروریسم نباید تنها بر دوش یک دولت گذاشته شود، در حالی که برخی کشورها خود در گسترش یا حمایت از گروه های افراطی نقش داشته اند و از آن ها برای اهداف سیاسی استفاده می کنند.
در سال های گذشته گزارش ها و شواهد متعددی منتشر شده که نشان می دهد پاکستان از برخی گروه های تروریستی ضد افغانستانی حمایت کرده، به آن ها سلاح، اطلاعات و آموزش داده و برایشان مسیر عملیات فراهم کرده است. با وجود این، دولت افغانستان تاکنون هیچ حمله ی عمدی به خاک پاکستان انجام نداده و همواره به حاکمیت ملی آن احترام گذاشته است. یادآوری این نکته ضروری است که حل این بحران تنها از راه پذیرش مسئولیت متقابل، تحقیقات شفاف و پیگیری قانونی ممکن است. در حالی که حملات سنگین پاکستان در خاک افغانستان بیشترین قربانی را از میان غیرنظامیان گرفته است – زنانی، کودکانی و کشاورزانی بی گناه که در نتیجه ی این حملات زخمی یا کشته می شوند.
بار دیگر باید تأکید کرد که هرگونه حمله ی نظامی به خاک افغانستان، چه با عنوان «مبارزه با تروریسم» و چه با توجیه «دفاع از خود»، در تضاد آشکار با قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل قرار دارد. هیچ کشور حق ندارد با زور در امور داخلی کشور دیگر مداخله کند. این گونه اقدامات نه تنها فاقد مشروعیت قانونی هستند، بلکه بی اعتمادی میان دو ملت را تشدید کرده و به زیان صلح و ثبات منطقه است.
حملات یکج انبه، افزایش درگیری های مرزی و کشتار غیرنظامیان راه نابودی تروریسم نیست. تروریسم را نمی توان با توپ و بمب از میان برداشت؛ بلکه با اعتمادسازی، همکاری، عدالت و اجرای مؤثر قانون می توان آن را کنترل و تضعیف کرد.
پاکستان باید درک کند که تجاوز به خاک و حریم هوایی افغانستان نه از نظر حقوقی قابل توجیه است و نه از نظر اخلاقی. اگر خواهان امنیت پایدار در منطقه هستیم، باید راه گفتگو، همکاری و احترام متقابل را برگزینیم – نه از مسیر جنگ، بمباران و دشمنی.
مطلبی از نشریه تاند

