چهارشنبه اولین سالگرد پایان جنگ آمریکا در افغانستان بود. طولانی ترین جنگ خارجی در تاریخ ایالات متحده با عقب نشینی آشفته واری به پایان رسید که این کشور را به طالبان تقدیم کرد و با یک بحران انسانی در حال ظهور، مواجه شد. علیرغم عقب نشینی نظامی، ایالات متحده همچنان به دنبال سیاست مالی خود در قبال افغانستان در تلاش برای وادار کردن طالبان به کاهش سرکوب – به ویژه در امور زنان – و همچنین حمایت خود از تروریسم است.
این رویکرد سیاست آمریکا در قبال طالبان را بین اواخر دهه 1990 و تهاجم ایالات متحده به افغانستان در اواخر سال 2001 زنده می کند و نشانه های اولیه نشان می دهد که اکنون نیز همان عواقب قبلی را خواهد داشت. سیاست مالی از طریق مجازات نمی تواند تاثیر بسزایی داشته باشد. در عوض، تنها به رنج طولانی مدت مردم افغانستان منجر خواهد شد.
طالبان در پی جنگ نیابتی ایالات متحده و شوروی در طول جنگ سرد و متعاقب آن حمله شوروی به افغانستان و اشغال آن از سال 1979 تا 1989 ظهور کرد. خروج نیروهای شوروی در سال 1989 خلأ قدرتی را به وجود آورد که افغانستان را به جنگ داخلی کشاند. فرماندهانی که در طول جنگ از ایالات متحده حمایت شده بودند و دلالان قدرت منطقه ای برای تسلط با یکدیگر رقابت کردند. فساد و درگیری های داخلی بیداد می کرد.
پس از قدرت گیری طالبان در دهه 90 این گروه وعده ثبات را دادند، اما هرگز دیدگاه نهایی خود را برای برقراری نظم از طریق سرکوب های وحشیانه پنهان نکردند. تقریباً بلافاصله پس از به دست گرفتن کنترل افغانستان، رژیم شروع به محدود کردن رفت و آمد زنان، کنترل دسترسی پولیس به آموزش و انجام اقدامات تلافی جویانه علیه مخالفان سیاسی کرد.
با این حال، ایالات متحده از طالبان به عنوان یک شریک بالقوه در منطقه استقبال کرد.
افغانستان در موقعیت ایده آلی برای یک خط لوله گاز بزرگ قرار داشت که سیاست گذاران تخمین می زنند که این خط لوله برای شرکت های غربی سودآور و قیمت های پایین تر برای مصرف کنندگان غربی خواهد بود. شرکت نفت یونوکال بلافاصله پس از اینکه طالبان کنترل کشور را به دست گرفتند، از این فرصت استفاده کرد و با این گروه رابطه برقرار کرد.
همه چیز تا پیش از حادثه 11 سپتمبر خوب پیش رفت. اما ایجاد رابطه با القاعده مخصوصا بن لادن رابطه را خراب کرد.
اشتیاق برای ایجاد مراودات تجاری بین ایالات متحده و طالبان جای خود را به دوره جدیدی از انزوا و تحریم های آمریکا داد.
افغان ها بهای حمایت رژیم از تروریسم را پرداختند. کمبود آب و غذا منجر به قحطی شد و عدم دسترسی به تجهیزات صحی باعث افزایش مرگ و میر نوزادان و مرگ و میر ناشی از بیماریهای قابل درمان شد. از سوی دیگر، طالبان محدودیت هایش را بالای مردم مخصوصا زنان و دختران افغان، شدت بخشیدند.
با این حال، علیرغم شکست تحریم ها در تغییر رفتار طالبان در دهه 1990، به نظر می رسد وضعیت در سال 2022 بسیار مشابه باشد.
در دولت ترامپ، خلیلزاد که پس از تلاشهایش از طرف توافق یونوکال در دولت جورج دبلیو بوش خدمت میکرد، به موضع قدرت بازگشت و توافق خروج آمریکا و طالبان را امضا کرد. سال گذشته، طالبان به طور غیرمنتظره ای کابل را تصرف کردند و ایالات متحده را مجبور به عقب نشینی شتابزده، آشفته و تحقیرآمیز بین المللی کردند.
در اقدامی تلافی جویانه، ایالات متحده بار دیگر ارتباط اقتصادی افغانستان را با جهان قطع کرد. در حالی که ظاهراً هدفشان تنبیه طالبان است. مخصوصا وعده هایی را که دادند اما عملی نکردند (بویژه در عرصه احترام به حقوق بشر مخصوصا زنان و دختران)
بازرس ویژه ایالات متحده برای بازسازی افغانستان گزارش می دهد که 18.9 میلیون افغان با “سطوح گرسنگی شدید” و “شرایط نزدیک به قحطی” روبرو هستند.
تجربه اواخر دهه 1990 نشان میدهد که این سیاست نه تنها رنج زیادی را در افغانستان به همراه خواهد داشت، بلکه ظلم طالبان یا حمایت آن از تروریسم را مهار نخواهد کرد. در عوض، تحریم های بین المللی احتمالاً سیاست های افراطی رژیم را بدتر خواهد کرد.