بیش از یک سال پس از به دست گرفتن قدرت، طالبان شروع به درک این موضوع کرده اند که جنگیدن بسیار آسان تر از حکومت است. با نزدیک شدن به فصل زمستان و مواجهه افغانستان با یک بحران انسانی، دولت نتوانسته است مشروعیت بین المللی کسب کند همچنان کمک های بین المللی کاهش یافته است.
وضعیت اقتصادی همچنان وخیم است و هیچ چشم اندازی برای بهبود وجود ندارد. مشکلات طالبان همچنان رو به افزایش است. همه این مشکلات با شکاف در صفوف خود طالبان تشدید می شود. آنها به دلیل اختلافات میان گروهی آنقدر فلج شده اند که نمی توانند به هیچ طریق مؤثری حکومت کنند.
وضعیت امنیتی به سختی می توان گفت که مساعد شده است، اگرچه آنها در توافق با دولت ترامپ گفته بودند که “از استفاده هر گروه یا فردی، از جمله القاعده، از خاک افغانستان برای تهدید امنیت ایالات متحده و متحدانش جلوگیری می کند”، تسلط طالبان در افغانستان، گروه های تروریستی فعالتر ساخته است
در کل نه تنها افغانستان بلکه فراتر از خاک این کشور، تحت تاثیر قرار گرفته است. سلاح های افغانستان به بازارهای کشمیر راه پیدا می کنند. گزارش های زیادی از درگیری میان طالبان و نظامیان پاکستانی در امتداد مرز منتشر شده است. اسلام آباد نگران است که کابل به اعضای تحریک طالبان پاکستان، اجازه می دهد تا در افغانستان پناهگاهی داشته باشند.
با توجه به اینکه بیشتر تمرکز جامعه جهانی از قدیم الایام بر مرز جنوبی افغانستان با پاکستان است، اما منطقه دیگری که باید به آن توجه داشت، مناطق شمالی آن است.
آسیای مرکزی در واقع ژئوپلیتیک جدیدی را در کنار خود دارد. منطقه با نگرانی نظاره گر وضعیت امنیتی در افغانستان است. از آنجایی که طالبان به گروه های تروریستی اجازه می دهد تا در شمال افغانستان فعالیت کنند، شانس واقعی برای سرایت هرج و مرج و وحشت به آسیای مرکزی وجود دارد. این آخرین چیزی است که منطقه در حال حاضر به آن نیاز دارد.
در ماه ها و سال های آینده، افغانستان به طور فزاینده ای مانند دهه 1990 به منطقه ناامن ساز و بی ثبات تبدیل خواهد شد و درست مانند دهه 1990، کشورهای همسایه در آسیای مرکزی باید تصمیم بگیرند که چه نقشی را برای ایجاد ثبات و صلح در منطقه ایفا می کنند.
آسیای مرکزی منطقه ای با اهمیت ژئوپلیتیک بوده، هست و خواهد بود. به پاکستان توجه کنید، اما مراقب آسیای مرکزی نیز باشید.