در اواخر ماه جون، زمین لرزه ای شدید جنوب شرق افغانستان را لرزاند. بلافاصله پس از فاجعه، جمهوری خلق چین (PRC) اعلام کرد که 50 میلیون یوان (7.2 میلیون دالر) کمک اضطراری، از جمله چادر، پتو، تخت خواب و سایر لوازم بسیار مورد نیاز را به مناطق آسیب دیده ارائه خواهد کرد. پکن برای پیشبرد منافع بلندمدت اقتصادی، استراتژیک و سیاسی خود در افغانستان سرمایه گذاری می کند. از زمان خروج ایالات متحده در سال گذشته، چین فرصتی برای پیشبرد منافع خود و تعمیق نفوذ خود در افغانستان داشته است. هنگامی که کابل سقوط کرد، چین این اقدام را محکوم نکرد و اعلام کرد که به انتخاب مردم افغانستان احترام می گذارد – نشانه حسن نیت پکن به طالبان است که این روایت را تایید می کند که دولت جدید از حمایت کامل مردم برخوردار است.
چین هرگز در افغانستان دخالت نظامی نداشته است. شورشیان اویغور برای دهه ها پناهگاه امنی در این کشور پیدا کرده اند، اما سطح تهدیدی که آنها برای جمهوری خلق چین ایجاد می کنند، حتی در میان تحلیلگران چینی مورد بحث است. علیرغم چنین نگرانیهای طولانی مدت، پکن از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان آشفته و نگرانی نبود. جمهوری خلق چین تا زمان سقوط کابل سفارت خود را باز نگه داشت و پکن برای حفظ امنیت، منافع اقتصادی و استراتژیک خود در افغانستان، تماس دیپلماتیک گسترده ای با رهبری طالبان برقرار کرده است. در واقع، جمهوری خلق چین به دنبال اجرای یک موازنه پیچیده در افغانستان است.
نگرانیها در مورد تبدیل شدن افغانستان به پناهگاه امن برای گروههای افراطی که میتوانند کشورهای همسایه را هدف قرار دهند همچنان ادامه دارد، اما پکن همچنین فرصتهای بزرگی را در منابع طبیعی، بازارها و پتانسیل افغانستان برای خدمت به عنوان یک گره کلیدی اتصال که غرب چین را با آسیای جنوبی و مرکزی پیوند میدهد، درک میکند. به منظور دستیابی به یک ابتکار یک کمربند و جاده (BRI) باثبات و امن که منافع چین را در سراسر آسیای مرکزی پیش می برد، پکن به یک افغانستان با ثبات نیاز دارد.
علاقه چین پس از 11 سپتمبر به افغانستان از زمان خروج ایالات متحده در سال گذشته تشدید شده است. بیشتر این علاقه از تمایل پکن ناشی می شود که افغانستان به صلح و ثبات دست یابد تا مرکز گروه های تروریستی و شبه نظامی نباشد. به نوبه خود، دولت موقت طالبان انتظار زیادی دارد که چین بتواند کمک های اقتصادی و حمایت سیاسی شدیدا مورد نیاز را ارائه کند. علاوه بر این، طالبان از چین انتظار دارند که حکومت جدید را به رسمیت بشناسند. علیرغم تعامل نزدیک بین طالبان و چین در دهه گذشته، اینکه آیا چنین اقدامی در راه است یا خیر، نامشخص است.
تلاشهای چین برای ارتقای صلح در دهه گذشته نشان میدهد که پکن درک میکند که یک افغانستان صلحآمیز و باثبات جزء جدایی ناپذیر منافع سیاسی، اقتصادی و استراتژیک آن است. با این حال، وضعیت کنونی در افغانستان، چین را با فرصتها و چالشها مواجه میکند، و اینکه آیا پکن میتواند، به ویژه در درازمدت، در تبدیل افغانستان به یک پایگاه صلحآمیز و باثبات در ابتکار کمربند و جاده موفق شود یا خیر، باید دید و نگریست.