بیش از یک سال از حکومت امارت اسلامی می گذرد. کار های خوبی انجام شده که استقبال مردم مواجه شده است. تحولات در هر زمینه نشان می دهد که رهبران ما تا چه اندازه برای آبادی کشور تعهد دارند و با چه دقتی کار های خود را انجام می دهند.
کسی نمی تواند خالی از نقص و مشکل باشد، دولت ما نیز بر اساس این اصل با چالش هایی مواجه است. اگر مسئله تحصیل دختران ریشه در حکمت دارد، در مسئله امنیت کاهلی و سهل انگاری نه حکمتی دارد و نه توجیه عملی.
من به صراحت می گویم که امنیت مراکز اکثر ولایات، از جمله پایتخا، قابل اعتماد نیست. در شاهراهها در شب که چه حتی در روز هم تلاشی وجود ندارد. در این مورد هماهنگی هایی که باید توسط وزارت داخله با سایر سازمان ها انجام شود. متأسفانه به نظر می رسد که چنین چیزی وجود ندارد.
ما دلیل روشنی برای بسته مادن مکاتب دخترانه نداریم و به افرادی که مختلف سوال می کنند با بهانه پاسخ می دهیم. اما در کنار آن دشمن ما آنقدر جسور است که همان مراکز تعلیمی را هدف حملات خونین قرار می دهد. وزارت امر به معروف به جای ابلاغ این معروف، سعی کرده با کار های مباح و جلوگیری از موارد دیگر به وظیفه خود عمل کند.
در اینجا چند نکته کوچک برای رهبران وزارت داخله و سایر سازمان ها آورده شده است: وزیر محترم که مسئولیت امنیت داخلی شهرها را بر عهده دارد. باید فهمید که مجاهدی که در اینجا در هر چک پوینت ایستاده است، باید چنان اختیاری از رهبری بگیرد که اقتدار و قدرت جستجوی هر رهبر و هر فرد را داشته باشد.
مجاهدی که در جای تلاشی می ایستد باید تمام قوانین تلاشی را بداند و خود را از استفاده از تلفن، رفیق بازی و سایر کارهایی که برای کارش مناسب نیست دور نگه دارد.
هر از چند گاهی در حوزه امنیتی تغییراتی ایجاد شود و نظارت بر امور حوزه های امنیتی مربوطه مستقیماً توسط وزیر انجام شود یا اینکه به طور جدی از فرمانده پلیس بخواهد که علت هر حادثه کوچکی را بیابد، تا در نتیجه پرسنل امنیتی تمرکز و فعالیت بیشتری داشته باشند.
رهبری باید به توصیه های هر فرد بزرگسال و خردسال افغان به عنوان یک جهت مسئول گوش دهد و کسانی که قادر به رعایت آن هستند نباید پاسخ منفی بدهند.