ترس طالبان از رسانه‌های آزاد

طالبان از رسانه‌های آزاد، از خبرنگاران مستقل و از نهادهای خبررسانی غیر وابسته بیش از هر چیزی دیگر هراس دارند و همه تلاش‌شان را به کار می‌بندند تا جلو فعالیت آزادانه رسانه‌ها را بگیرند. این گروه به فعالیت‌های رسانه‌ای مستقل از منظر امنیتی‌ـ‌استخباراتی می‌نگرد، نه از منظر حقوق شهروندی و منفعت همه‌گانی؛ لذا هر تحرکی را که بیرون از چارچوب تعریف‌شده این گروه باشد، مساوی با جنگ و فعالیت نظامی تلقی می‌کند.

طالبان بی‌خبر نگه داشتن شهروندان را استراتژی اساسی‌شان می‌دانند؛ به ویژه در باره اعمال دستگاه حاکمیت و وقایعی در عرصه عمومی که بر زنده‌گی شهروندان و سرنوشت همه‌گانی تأثیرگذار است. از نظر چنین رژیم‌هایی، شهروندان بی‌خبر به نیروهای خنثا و بی‌خاصیتی تبدیل می‌شوند که هر کاری در حق آنان امکان‌پذیر است. بدون این‌که خطری متوجه دستگاه حاکم شود.

خطر برای طالبان از لحظه‌ای آغاز می‌شود که شهروندان به اطلاعات دست پیدا کنند. اگر مردم بدانند که منابع عمومی چگونه حیف‌و‌میل می‌شود، در ارایه خدمات به مردم چقدر کوتاهی صورت می‌گیرد، قانون تا چه اندازه نادیده گرفته می‌شود، صلاحیت‌های فراقانونی تا کجا گسترش یافته است، مافیا به چه پیمانه در دستگاه نفوذ کرده است، تبعیض به چه سرحد رسیده است، فساد چه ابعادی پیدا کرده است و منافع عمومی چگونه قربانی منافع فردی یا گروهی شده است، اراده‌ای برای تغییر پیدا خواهند کرد.

شهروندان با پی بردن به عمق فاجعه‌ای که گریبان‌گیرشان شده است، قطعاً در پی چاره‌جویی بر خواهند آمد، راه‌های انسجام و هماهنگی را پیدا خواهند کرد و خواسته‌های فردی را به آرمان‌های همه‌گانی ترجمه خواهند کرد. هنگامی که اجماعی میان نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی بر سر خواسته‌های کلان به وجود آمد، مانند حاکمیت قانون، مشارکت مردمی، مکانیسم‌های نظارتی بر اعمال حاکمان، پاسخگو ساختن مسوولان و جلوگیری از فساد و استبداد، راه مبارزه روشن شده و روند تغییر کلید خواهد خورد.

چنین تحولی در یک جامعه بدون فعالیت رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی مستمر، به دور از سانسور دستگاه‌های حکومتی، امکان‌پذیر نیست. اگر رسانه‌های آزاد وجود نداشته باشند، حتا امکان گفت‌وگو میان شهروندان بر سر منافع عمومی به وجود نخواهد آمد و در نتیجه، جامعه به توده‌ای بی‌شکل و ریخت، و مردم به عناصری منفرد و پاشیده تبدیل خواهند شد که تنها به کار سواری از سوی حاکمان بیایند.

درست است که رسانه‌ها در مواردی خطا می‌کنند، به ویژه هنگامی که نبود مصونیت در اثر غیاب حاکمیت قانون، زمینه طبیعی فعالیت را از آنان سلب می‌کند؛ اما این از عوارض جانبی قضیه است و تقصیر به دوش دستگاه سرکوب است و به هیچ صورت از ارزش و اهمیت کار رسانه‌ای نمی‌کاهد. طالبان اکنون پا جای پای دیگر دستگاه‌های سرکوب‌گر می‌گذارند و می‌خواهند از این طریق حاکمیت چند روزه خود را طولانی‌تر، استفاده‌جویی‌های خود را از منابع عمومی افزون‌تر، و دست خود را در سرکوب شهروندان گشاده‌تر بیابند. مردم نیز به آسانی تسلیم این وضعیت نخواهند شد و مبارزه برای رسیدن به آزادی، با همه هزینه‌هایی که دارد، ادامه خواهد یافت. رسانه‌های آزاد مهم‌ترین ابزار شهروندان در خط مقدم نبرد برای آزادی و حقوق بشر هستند.

(۸صبح)

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x