شورای امنیت ملی ایالات متحده در ماه جون ۲۰۲۲ طی یک سند محرم، ارزیابیای از عواقب حاکمیت طالبان برای افغانستان، منطقه و تروریسم بینالمللی ارایه کرده که شش ماه بعد از آن، ماه گذشته از فهرست اسناد محروم بیرون کشیده شده است. مرور آن سند، به ما کمک میکند تا وضعیت پیشروی افغانستان را از چشم یک نهاد مهم امنیتی امریکا که همچون چشم رییس جمهور آن کشور در امور امنیت ملی، سیاست خارجی و امور نظامی عمل میکند، ببینیم.
عنوان سند یادشده «افغانستان: عواقب حاکمیت طالبان» است و در آن وضعیت تاریکی از چند سال آینده تصویر شده است. براساس ارزیابی شورای امنیت ملی امریکا، طالبان ظرفیت جلوگیری از فاجعه بشری در کشور را ندارند و برای این کار نیازمند حمایت بینالمللیاند. فاجعه بشری عنوانی برای وضعیتی است که در افغانستان تحت حاکمیت طالبان به دلیل نبود شغل، کاهش تجارت، فرار سرمایه، فرار نخبهگان و نیروی متشبث، ناتوانی در کنترل آب و انکشاف زراعت رخ داده و کشور هر روز بیشتر از پیش در چاله فقر فرو میرود.
در سند یادشده آمده است: «بیشتر افغانها با شرایط بشری وخیم از جمله ناامنی شدید غذایی روبهرو خواهند شد.» به نقل از آن سند، شرایط ناگوار بشری تعداد زیادی را در داخل کشور بیجا خواهد ساخت و نرخ مهاجرت بیجاشدهگان و بحرانزدهها به کشورهای دیگر را نیز نفوذپذیری مرزها تعیین خواهد کرد؛ یعنی همواره گروه بزرگی از مردم آماده مهاجرت خواهند بود.
این پیشبینی امریکاییها از کشوری است که در توافق دوحه به طالبان سپردند. در آن زمان آینده را اینگونه بحرانی و تاریک تصویر نمیکردند، بلکه صحبت از تعهدات متقابل طالبان و جامعه جهانی، تضمین حفظ دستاوردهای مدنی و اجتماعی از جمله حق تحصیل و کار مردم بود. آن پیشبینیها درست از آب درنیامد و امید میرود این پیشبینی نیز نادرست ثابت شود و مردم ما بتوانند راهی برای نجات از این شر پیدا کنند. اما در کوتاهمدت ارزیابی دستگاه امنیتی امریکا نزدیک به واقعیت به نظر میرسد.
متاسفانه طالبان کشور را به سمت بحران انسانی کمپیشینه میکشانند و خارجیها نیز تا زمانی که این بحران منافع ملی خود آنها را با خطر شدید و فوری مواجه نسازد، ناظر باقی خواهند ماند و حتا با طالبان برای حفظ وضعیت موجود همکاری خواهند کرد. از این رو، فعالان سیاسی و روشنفکران افغانستان باید آرام ننشینند و در شرح وضعیت کشور از زاویهای دیگر تلاش ورزند.
شورای امنیت ملی امریکا معتقد است که رژیم طالبان برای کنترل مردم تاکتیکهای خشن به کار خواهد بست و با سرکوب، «امنیت» را تامین خواهد کرد؛ چرا که برای طالبان اعمال «حاکمیت مذهبی بر ساختن حکومت مدرن» اولویت دارد. در آن سند نوشته شده است که طالبان بخشهایی از ساکنان کشور را به حاشیه میرانند و در واقع از حقوق و امتیازات شهروندی محروم میکنند، اما با این حال انسجام خود را حفظ خواهند کرد.
در واقع در سند یادشده طالبان شری ناگزیر و همانچیزی به تصویر کشیده شده است که مقامهای امریکایی از سالها قبل برای توجیه مذاکرات و اکنون توجیه حمایتهای خود به خورد مردم آن کشور و جامعه جهانی میدهند. از نظر شورای امنیت ملی امریکا، طالبان فاجعه بشری را بر مردم افغانستان تحمیل میکنند، اما در صورتی که جامعه جهانی کموبیش مواد خوراکی و پول کمک کنند، این مشکل کاهش خواهد یافت.
پیشبینی شورای امنیت ملی امریکا این است که طالبان نسبت به حاکمیت قبلی خود با جامعه بینالملل بیشتر مراوده خواهد داشت، هرچند این مراوده در حدی نخواهد بود که امارتشان به یک عضو نورمال جامعه جهانی بدل گردد و رژیم طالبان همچنان «در جامعه بینالمللی منزوی خواهد ماند.» بازهم از آنجایی که سند را ادارهای تنظیم کرده که حامی تعامل با طالبان میباشد، لذا برای ادامه تعاملش دلیل تراشیده است؛ اینکه گویا انزوای بینالمللی طالبان باعث تقویت تروریسم بینالمللی نخواهد شد و طالبان «احتمالاً تلاش خواهند کرد تا گروههای تروریستی فعال در افغانستان را مهار سازند.» معلوم نیست، طالبان وقتی تلاششان برای رسمیت امارت و پیوستن به جامعه جهانی نتیجه ندهد، از تروریسم بینالمللی همچون ابزار فشار بهره نگیرند و به رغم تداوم انزوا به مهار دوستان مجاهدی بکوشند که آجندای جهانی دارند.
در یکونیم سال گذشته نیز دیده شد که طالبان در میدان عمل راهی را خواهند رفت که بلدند و شرایط بر آن حکم میکند، نه آنچه اداره بایدن دوست دارد به شهروندان کشورش گزارش دهد و یا برای انتخابات سال آینده مواد کافی تبلیغاتی به خاطر توجیه سیاستهای ضدمردمیاش در افغانستان میسر سازد. طالبان چون گذشته نقش چتر عمومی سازمانهای تروریستی را در منطقه بازی خواهند کرد و در آغوش پر از بلایش اتفاقات ناگواری تنها برای مردم افغانستان نه، بلکه برای منطقه و جهان نطفه خواهند بست.
در جمله اول ارزیابی شورای امنیت ملی امریکا سال ۲۰۲۵ ذکر شده است. میدانیم که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر ۲۰۲۴ برگزار میشود و در جنوری ۲۰۲۵، رییس جمهور تازه سوگند یاد میکند. در واقع سند یادشده برای دوونیم سال آخر ریاست جمهوری جو بایدن، یک سناریوی احتمالی را از وضعیت افغانستان ترسیم کرده است تا دیده شود که در پایان حکومت کنونی او، آیا افغانستان در حدی از امنیت و ثبات باقی خواهد ماند تا هیات حاکم کنونی در تبلیغات انتخاباتی از آن بهره ببرد؟
نفوذ رقیبان امریکا در افغانستان نیز یک خطر است. در سند یادشده، در مورد ترس از نفوذ کشورهای منطقه در افغانستان (بهخصوص چین، روسیه و ایران) نیز به دولت بایدن خاطرجمعی داده شده است. در تبصره شماره سوم، نوشتهاند که کشورهای منطقه بر مدیریت خطر و جلوگیری از سرریز شدن مشکلات افغانستان به خاک آن کشورها تمرکز خواهند کرد. «مشکلات کار با طالبان احتمالاً باعث خواهد شد تا بازیگران منطقه دخالتشان را در افغانستان به حداقل برسانند» و به این اکتفا خواهند کرد که مشکلات در داخل افغانستان محدود بماند و کشورهای منطقه را متاثر نسازد.
براساس ارزیابی شورای امنیت ایالات متحده، تا سال ۲۰۲۵، تهدید تروریستی از خاک افغانستان برای جهان چندان جدی نخواهد بود. بازیگر اصلی تروریسم بینالمللی در خاک افغانستان، داعش خراسان خواهد بود که به نقل از سند مذکور شدیدترین خطر را متوجه منطقه خواهد ساخت، با طالبان خواهد جنگید و اگر فرصت یابد، غرب را نیز تهدید خواهد کرد. اما، به نظر میرسد امریکا به توانایی طالبان در مهار داعش در کوتاهمدت باور دارد و برای این کار با گروه طالبان همکاری نیز خواهد کرد.
تهدید جدیتر، از چشم امریکا، القاعده است که به نقل از سند ارزیابی مذکور از رسیدن به مقامی که غرب را تهدید کند، فاصله زیاد دارد و باید سالها صرف استخدام و تربیت نیروهایش کند. اگر خود امریکاییها رشد این سازمانها را به کمک طالبان نظارت کنند و نگذارند به تهدید غرب بدل شود، خوب، در غیر آن چگونه میتوان بین داعش و القاعده و نیز القاعده و طالبان میتوان چنین تفکیکی قایل شد؟ چطور میتوان حکم کرد که اگر داعش در دو سال آینده به تهدید جدی برای منطقه بدل خواهد شد و برای حمله به غرب نیز تلاش خواهد کرد، چرا القاعده به چنان جایگاهی نرسد؟
مهمتر از آن چرا بین حملات داعش و القاعده تفکیک قایل شد؟ اگر خطر حملات داعش به غرب تا سال ۲۰۲۵ محتمل به نظر میرسد و از تبدیل شدن آن به خطر منطقهای اطمینان وجود دارد، چگونه میتوان گفت که طالبان تا حد زیادی تروریستان بینالمللی را مهار خواهند کرد؟ سیاستمداران متاسفانه اگر لازم ببینند، فاکتها و اتفاقات را با توجه به منافع جناحی خود تعبیر میکنند. در ارزیابی شورای امنیت ملی امریکا نیز آشکارا این تمایل دیده میشود، و اوضاع افغانستان را بهنحوی که منافع امریکا ایجاب میکند، پیشبینی کرده است.