حادثه تروریستی حمله به مکتب سیدالشهدا در منطقه دشت برچی شهر کابل که بیش از ۶۰ کشته و دهها زخمی از متعلمینی که اغلبشان دختر بودند بر جا گذاشت، خونبارترین حادثه در یکی دو سال گذشته بود.
هدف قراردادن دختران دانشآموز نهتنها واکنشهای تند داخلی را به همراه داشت که در سطح جهان نیز غوغا به پا کرد. تا جایی که حتی پاپ فرانسیس نیز برای قربانیان حادثه مدرسه سیدالشهدا دعا کرد. اما هنوز خون قربانیان این حادثه خشک نشده بود که گروه طالبان اعلام آتشبس سه روزه را به مناسبت فرا رسیدن عید فطر اعلام کردند. این گروه با انتشار اعلامیهای گفتند که در سه روز عید علیه دولت افغانستان هیچگونه تعرضی نخواهند داشت.
آنان به جنگجویان خود دستور دادند از حمله به مواضع نیروهای دولت، در سه روز عید خود داری کنند ولی در صورتی که از سوی دولت علیه آنان حملهای صورت گرفت میتوانند از خود دفاع کنند. این اعلامیه همچنین به طالبان دستور داده است که به مناطق زیر کنترل دولت نروند و به نیروهای دولتی نیز اجازه ندهند تا وارد مناطق زیر کنترل آنان شوند.
هرچند شورای عالی مصالحه ملی از اعلام آتشبس در سه روز عید استقبال کرده است اما واقعیت این است که گروه طالبان با اعلام آتشبس سعی در انحراف افکار عمومی نسبت به آن حادثه و به طور کل از اعلان آتش بس سهروزه، چندین هدف دارند.
در قدم اول این گروه با اعلام آتشبس میخواهد تا موجب انحراف افکار عمومی در قبال حادثه تروریستی دشت برچی شود. هم دولت و هم مردم با صراحت اعلام کردهاند که حادثه دشت برچی کار طالبان بوده است.
هرچند این گروه مسئولیت این حادثه را بر عهده نگرفته و آن را محکوم کرده است اما شیوه حمله به مدرسه سیدالشهدا با روشهای تروریستی طالبان کاملا شباهت دارد. این حادثه همچنین بار دیگر دولت را زیر فشار افکار عمومی قرار داد. با اینکه دست داشتن طالبان در این حادثه کاملا واضح است اما مردم دولت را بیشتر از طالبان مسئول شکلگیری این اتفاق میدانند.
اغلب هزاران پستی که پس از وقوع حادثه در شبکههای اجتماعی منتشر شد، محکوم کردن دولت به دلیل ناتوانی در مهار چنین حادثههایی بود. در وضعیتی که دولت توانسته جلو طرح سقوط هفت ولایت به دست طالبان را بگیرد درگیر کردن دولت با افکار عمومی این فرصت را به طالبان میدهد تا نگذارند دولت افغانستان از دستاوردهای خود به نحو احسن برای اقناع افکار عمومی استفاده کند.
این حادثه یکبار دیگر بحثهای تباری را در میان افکار عمومی داغ کرد. طالبان و در گذشته گروه داعش به صورت هدفمند در پی شکلدهی نفاق تباری در میان اقوام مختلف افغانستان هستند. این راهبرد در سوریه بیشترین سود را برای گروههای جهادیست برای سرباز گیری داشته است اما در ۱۰ سال گذشته که رویکرد حملات هدفمند برای نفاق تباری در افغانستان اوج گرفته، این حملات نتوانسته آنگونه که گروههای تروریستی میخواستند، اهداف آنان را پیاده کند.
با این حال سعی مردم برای حفظ وحدت در میان اقوام مختلف در نهایت شکستنی است. به همین دلیل طالبان به صورت هدفمند چنین حملاتی را هرازگاهی سامان میدهند. همین حالا هم در شبکههای اجتماعی بحث ایجاد گروههای مسلح مقاومت به صورت تباری گاهگداری مطرح میشود. این مساله میتواند بزرگترین آسیب را به ساختار نیروی نظامی افغانستان وارد کند که میتوان از هر قوم و هر تباری در آن یافت.
مساله دیگری که برای گروه طالبان در پشت طرح آتشبس سه روزهشان مطرح است، بازسازی جبهههای جنگ است. طالبان در چند ماه گذشته بیشترین ضربات را از نیروهای نظامی افغانستان متحمل شدهاند. تا جایی که نیاز به نیروی تازه برای جنگ دارند. حتی گفته میشود که طالبان در جنگ ارغنداب چنان دچار کمبود نیرو شدند که ناگزیر از استانهای فراه، غزنی و وردک نیرو به ارغنداب فرستادند.
این سهروز آتشبس میتواند زمینه را برای بازسازی ازهم گسیختگی جبهههای جنگ طالبان میسر کند. با این حال برای مردمی که جنگ کابوس شب و روزشان شده، آتشبس سه روزه در روزهای عید میتواند مانند هدیه باشد. هرچند طالبان اهداف خصمانهای در پس این طرح خود دارد اما دولت باید با هوشیاری کامل طرح آتشبس طالبان را پاسخ بگوید، نه اینکه دچار هیجان ناشی از برقراری آتشبس شده و توجهشان از فعالیتهای پشت پرده این طرح منحرف شود.
ایندپندنت
۲۰۲۱/۱۰/۵