در حالی که پاکستان همراه با یک بحران اقتصادی بزرگ، پیامدهای سیلاب های مرگبار فصل خزان سال گذشته و بی ثباتی های سیاسی جاری دست و پنجه نرم می کند، تهدید فزاینده تحریک طالبان پاکستان چالش دیگری را برای این کشور ایجاد می کند.
در مورد این موضوع، اسفندیار میر، اندرو واتکینز و تمنا سالک الدین موضع طالبان افغانستان در قبال تحریک طالبان پاکستانی و گزینه های سیاست گذاران ایالات متحده را بررسی می کنند.
سوال:
بمب گذاری پیشاور در مورد مقیاس تهدید تحریک طالبان پاکستان علیه پاکستان چه چیزی را نشان می دهد؟
میراسفندیار:
حمله پیشاور که توسط یک جناح تحریک طالبان پاکستان انجام شد، یکی از مرگبارترین حملات تروریستی در پاکستان در سال های اخیر است. کشنده بودن آن و توانایی مهاجمان برای نفوذ به اعماق درون جایی که باید امن ترین قسمت پیشاور باشد، نشان می دهد که TTP دوباره قابلیت حیاتی حملات شهری را ایجاد کرده است.
این حمله به دنبال تشدید خشونت تحریک طالبان پاکستان از جمله انفجارها و حملات هدفمند از اواخر سال گذشته و با شکست آتش بس بین پاکستان و تحریک طالبان پاکستان صورت گرفت. روی هم رفته، این نشاندهنده سیر صعودی پیوسته TTP است که چالش بزرگ میانمدت تا بلندمدت را برای پاکستان ایجاد میکند.
تشدید مبارزات خشونت آمیز تحریک طالبان پاکستان تابعی از قدرت سیاسی و مادی فزاینده آن است – که در انسجام سیاسی آن، افزایش کادر جنگجویان آموزش دیده، بمب گذاران انتحاری، سلاح ها و تجهیزات نظامی منعکس شده است.
بیشتر رهبری سیاسی و توانایی تحریک طالبان پاکستان در افغانستان مستقر است. در پاکستان، تحریک طالبان پاکستان در مناطق جنوبی خیبر پختونخوا، مانند وزیرستان جنوبی، وزیرستان شمالی، تانک، بانو و لکی مروات، نفوذ ارضی خود را دوباره به دست آورده است.
تحریک طالبان پاکستان میتواند از طریق اخاذی در داخل پاکستان و همچنین در افغانستان کمکهای مالی جمعآوری کند – در سراسر ولایات، انگیزههای جمعآوری کمکهای مالی برای به اصطلاح جهاد این گروه وجود دارد.
طالبان افغانستان همچنان از تحریک طالبان پاکستان بسیار حمایت می کنند و پناهگاه امنی را برای این گروه فراهم می کنند. تحریک طالبان پاکستان همچنین از حمایت مردمی زیادی در افغانستان برخوردار است، جایی که هم حوزههای طالبان و هم حوزههای غیرطالبان به دلیل بیزاری شدید از پاکستان، پشت این گروه قرار دارند.
برخی از جنگجویان طالبان نیز در حال پیوستن به تحریک طالبان پاکستان هستند و گزارش هایی از افغان بودن برخی انتحاری های اخیر وجود دارد. تعداد انگشت شماری از رهبران طالبان، به ویژه سراج الدین حقانی، وزیر داخله طالبان، هر از گاهی به درخواست پاکستان، تحریک طالبان پاکستان را محدود کرده اند. با این حال، توازن افکار در درون طالبان به شدت به نفع تحریک طالبان پاکستان و گروه آن است. به ویژه، هیبت الله آخندزاده با عقیده تحریک طالبان پاکستان موافق هستند که نظام پاکستان “غیر اسلامی” است.
در حالی که پاکستان همراه با یک بحران اقتصادی بزرگ، پیامدهای سیلاب های مرگبار فصل خزان سال گذشته و بی ثباتی های سیاسی جاری دست و پنجه نرم می کند، تهدید فزاینده تحریک طالبان پاکستان چالش دیگری را برای این کشور ایجاد می کند.
در مورد این موضوع، اسفندیار میر، اندرو واتکینز و تمنا سالک الدین موضع طالبان افغانستان در قبال تحریک طالبان پاکستانی و گزینه های سیاست گذاران ایالات متحده را بررسی می کنند.
سوال:
آیا این حمله می تواند محاسبات طالبان افغانستان را در مورد روابط با تحریک طالبان پاکستان تغییر دهد؟ احتمال واکنش طالبان افغانستان در آینده چگونه است؟
اندرو واتکینز تحلیلگر ارشد در گروه بین المللی بحران:
بعید به نظر می رسد که طالبان افغانستان محاسبات استراتژیک خود را برای حمایت از تحریک طالبان پاکستان تغییر دهند. در هفتههای قبل و روزهای پس از حمله، پیامهای آنها تقریباً به شکل بی اعتناگونه ای بود و ضعیفترین محکومیتها را عنوان کردند و پاکستان را به عنوان مسئول نهایی خشونت در داخل مرزهایش معرفی میکرد.
امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجه طالبان، دو روز پس از این حمله، در یک گردهمایی در کابل، به پاکستان هشدار داد که از «ملامت سازی» یا «کاشتن بذر دشمنی» به پاکستان هشدار داد.
این هشدارهای غیردیپلماتیک بر عزم طالبان برای ادامه حمایت از تحریک طالبان پاکستان، حتی در مواجهه با فشارهای شدید پاکستان تاکید می کند.
در ماه جنوری، مقامات امنیتی طالبان یادداشتی را در اختیار مطبوعات محلی قرار دادند که در آن شرحی از اردوگاههای آموزشی ارائه میشد که گفته میشد در پاکستان مستقر هستند و توسط نهاد امنیتی پاکستان پشتیبانی میشوند، جایی که هزاران جنگجوی داعشی برای حمله به افغانستان آماده میشوند. در واقع، پاسخ طالبان به مواجهه با حمایت آنها از تحریک طالبان پاکستان، طرح اتهامات متقابل بوده است – که نشان دهنده دور شدن قریب الوقوع از این حمایت نیست.
این سیگنال ها با گزارش های مقامات سازمان ملل و دیگر ناظران افرادی که تحریک طالبان پاکستان آزادانه در حال رفت و آمد و تجارت در شهرهای افغانستان هستند، مطابقت دارد. در همین حال، افراد بانفوذ با دسترسی به منابع گزارش می دهند که بعید است امیر و مشاوران نزدیک او از حمایت از تحریک طالبان پاکستان به دلایل ایدئولوژیک چشم پوشی کنند.
با این حال، علیرغم محاسبات استراتژیک محکم طالبان به نفع تحریک طالبان پاکستان، به نظر میرسد که رهبری آنها اهمیت حفظ یک رابطه عملکردی با پاکستان را درک میکند – یا حداقل از تبدیل تنشها به درگیریهای گسترده جلوگیری میکند. وضعیت پیشروی طالبان احتمالاً مانند یک کشمکشی به نظر می رسد که متناوب بین لحظات تنش و کاهش تنش است.