در دوره قبل نیز امارت اسلامی سیاست های سختگیرانه ای در بسیاری از زمینه ها داشت، اما در آن زمان مردم افغانستان تازه از جنگ داخلی به سوی صلح نسبی بیرون آمده بودند، افغانها در امر تعلیم و تربیت مانند اکنون پیشرفت نداشتند و مطالباتشان محدود بود، اما امارت اسلامی بین حرف و عمل خود فرق نمیگذاشت، از اصطلاحات مبهم و مجهول استفاده نمیکرد.
در حال حاضر، با وجود توجه جامعه جهانی، وجود امکانات و فرصتهای فراوان برای پیشرفت سریع و وعدههای فراوان، رهبران طالبان غنچه امید مردم خود را پژمرده کردند و مطالبات امت اسلامی بینالمللی را مورد توجه قرار ندادند. سال تحصیلی جدید شروع شده است اما متاسفانه درب موسسات تعلیمی به روی دختران بسته است. این فاجعه بزرگ ملی غرور ملی، شعور اجتماعی، توانایی علمی و توافق واقعی ما با دین را زیر سؤالات جدی قرار می دهد.
زنگ خطری است به سوی آیندهای تاریک و لکهای سیاه بر چهره وجود اجتماعی ما که پیامدهای بد درازمدتی دارد و باعث ناراحتیهای زیر خواهد شد: سطح پایین آموزش در جامعه ما؛ گراف مخرب جهل بالاتر خواهد رفت. در عصر کنونی جهانی شدن، سنت اعزام نیروهای مسلح برای انقیاد کشورهای ضعیف شکست خورده و تقریباً از بین رفته است. در دنیای علم و تکنالوژی امروز، جامعه جاهل بهترین ابزار برای تحقق اهداف استعماری کشورهای ابرقدرت محسوب می شود.
با توجه به ممنوعیت تحصیل زنان افغان، کمبود داکتر، نرس، معلم و سایر کادر مسلکی در جامعه ما به دلیل وجود محدودیت های مذهبی و فرهنگی، جامعه را با چنان مشکلات شدیدی مواجه خواهد کرد که تنها صاحبان فراست به بهترین شکل می توانند چنین سناریویی را پیش بینی کند.
رهبری امارت به دلیل نداشتن دلایل قابل قناعت، استدلال قوی، منطق مستدل در مناظره ها مبگویند که این ممنوعیت دائمی نیست، اما اکنون موضع های مبهم آنها برای مردم و جهان شکل یک بهانه را به خود گرفته که قابل باور و قبول نیست. همین رویکرد در آینده سطح باور بر علماء را بسیار کم خواهد کرد.
مهمترین و دردناکترین حالت این است که در درازمدت، این ممنوعیت بد گروههای مذهبی و سایر اقدامات افراطی مانند این، تصویری نگرانکننده از نظام اسلامی در ذهن نسل آینده ایجاد میکند و این اقدامات به سکولارها برای رسیدن به هدف شان کمک می کند.
در برخی از نقاط کشور، زنان برای تامین مصارف ضروری خانواده مجبور به کار در خارج از خانه می شوند و ممنوعیت تحصیل ضرر جدی به زنانی که با چنین مشکلاتی مواجه هستند را افزایش می دهد و سطح فقر را از این هم بالاتر می برد.
رشد اقتصادی افغانستان هم اکنون به دلیل حضور کم زنان در این بخش با مشکل مواجه شده است. اگر ادامه ممنوعیت تحصیل زنان ادامه یابد، گراف رشد اقتصادی بیشتر پایین میآید، گراف بیکاری و مفاسد اخلاقی بیشتر میشود و اثرات بدی بر وضعیت اقتصادی کشور میگذارد.
محرومیت دختران از جریان تحصیل بر خلاف مبانی دین مبین اسلام و کلیه قوانین و مبانی بین المللی توسط طرفداران نظام اسلامی، فرصتهای قابل توجهی را برای افرادی فراهم میکند تا جنگ تبلیغاتی علیه مذهب و گروههای مذهبی که مخالف استفاده از کارت دینی در رقابتهای سیاسی هستند، به راه بیندازند.
در حالیکه در کابل و سایر ولایات، دختران در اعتراض به بسته شدن مکاتب تظاهرات کردند و با صدای بلند منطق پشت این اقدام بد را زیر سوال بردند و مردم از این موضوع ابراز نارضایتی کردند، اما رهبران امارت اسلامی هیچ انعطافی از خود نشان ندادند. واکنش های جامعه بینالمللی نیز به برگزاری نشستهای چند جانبه با نمایندگان اتحادیه اروپا در دوحه، محکومیت و درخواست برای رفع تحریم محدود شده است.
پس از گذشت ۵۵۰ روز، دختران در افغانستان همچنان منتظرند تا رهبران امارت اسلامی به فریاد مردم و خواسته های جامعه جهانی گوش فرا دهند و به آنها اجازه تحصیل بدهند، اما این کوشش ها متاسفانه هنوز بیهوده است. برخی حلقات داخلی و خارجی برای افزایش فشار بر امارت اسلامی، توقف کمک های مالی جامعه جهانی به افغانستان را توصیه می کنند، اما به نیازهای مردم مجبور و وضعیت سخت کشور توجهی نمی کنند. آنها نمی توانند وضعیت فعلی را درک نمی کنند.
بسته ماندن مکاتب دخترانه، انحصار شدید قدرت و سایر سیاستهای این چنینی نشان میدهد که وعدهها و اقدامات رهبران امارت اسلامی با یکدیگر در تضاد است، اما همچنان به جای تقابل، باید از تعامل مثبت با امارت اسلامی برای تغییر استفاده کرد. علمای اسلام، سیاستمداران و رهبران قبایل باید صدای خود را علیه تصمیم ممنوعیت تحصیل دختران بلند کنند. هیئت سازمان ملل متحد باید علمای اسلام از افغانستان و سایر کشورها را در گفتگو با مقامات امارت اسلامی داشته باشد تا رهبران امارت اسلامی اهمیت آموزش دختران در اسلام را درک کنند و آنها را مجبور به دادن اجازه تحصیل دختران کنند.
علیرغم اینکه مقامات طالبان ممنوعیت تحصیل دختران به وضوح را دائمی نمی دانند، اما متاسفانه حتی پس از شروع سال دوم تحصیلی، دروازه های معارف به روی این جنس مظلوم بسته است. به نظر می رسد این گروه می خواهد برای پوشاندن ذهنیت منافقانه برخی از سران خود، با ارائه بهانه ها و استدلال های واهی گراف فشار خواسته های مردم و فشار جامعه جهانی را کم نشان دهد.
سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اسلامی و علمای سقه امت اسلامی باید از شیوه های سنتی درخواست، بیانیه، وعده از راه دور و آمدن و برگشت به صورت رسمی خلاص شوند و باید با رهبران امارت اسلامی به شکل واضح و آشکار گفتگو شود که این تصمیمات بد آنها عواقب بسیار بد و واکنش های بدی در آینده خواهد داشت. باید در کنار نتایج این گونه رویدادها، نتایج کار های خود را نیز با مردم افغانستان در میان بگذارند.
تنها بازی سیاسی، محکومیت و مطالبه سازمان ملل کافی نیست. برای نجات جامعه افغانستان از بدترین آثار این ممنوعیت، باید تحت حمایت ریاست ذیربط سازمان ملل متحد، یونیسف و مطابق با توصیه علمای افغانستان در زمینه معارف، آموزش جایگزین به دختران محروم از تحصیل ارائه شود. بنابراین باید گام های عاجل برای تامین سیستم آموزشی آنلاین و امکانات مادی با توجه به ویژگی های مذهبی و فرهنگی افغان ها برداشته شود.