هدف طالبان ایجاد اختلاف و تسخیر است

حاکمان طالب، به دنبال تغییر چهره پایتخت

افغانستان به کودکی مشکل ساز برای جهان تبدیل شده است که توسط افرادی سخت اندیش و غیرقابل پیش بینی کنترل می شود که هر بار که به دلیل رفتار بد مورد سرزنش قرار می گیرند، اسباب بازی های خود را از کالسکه بیرون می اندازند، اما همچنان به راه خود ادامه می دهند. در حالی که سازمان ملل در حال آماده شدن برای میزبانی نشست دیگری برای بحث در مورد چگونگی مقابله با گرسنگی افغانستان و تلفات وحشتناک زن ستیزی طالبان است، مردان مسئول دوباره به سازمان جهانی می گویند: یا حرف ما یا هیچ!!

سازمان ملل که توسط بسیاری به عنوان یک بوروکراسی متورم مورد انتقاد قرار می گیرد، در افغانستان به یک لحظه وجودی رسیده است که توسط طالبان به موقعیت غیرممکنی رانده شده است، چیزی که یکی از مقامات سازمان ملل که خواست نامش فاش نشود، آن را توصیف کرد: “هیچ راه حل واضح و بدون نتیجه خوبی وجود ندارد.”

سازمان ملل که با فرمان طالبان از پایبندی به منشور ملل متحد منع شده و در عین حال موظف به کاهش درد و رنج وحشتناک مردم افغانستان است، باید بین صداقت و همکاری یکی را انتخاب کند. اگر در افغانستان باقی بماند، خطر تبدیل شدن به ابزار طالبان را دارد، همانطور که در دهه 1990 بود، برخلاف دستوراتش عمل می‌کند و در عین حال پیامی را به رژیم‌های سرکوبگر در همه جا ارسال می‌کند که می‌توانند هر طور که می‌خواهند بدون عواقب انجام دهند.

اگر به ماموریت خود در افغانستان پایان دهد، با این استدلال که نمی تواند بر اساس اصل اساسی خود یعنی عدم تبعیض عمل کند، 40 میلیون نفر از مردم کشور را به یک گروه افراطی رها خواهد کرد.

به گفته یک منبعی از سازمان ملل در کابل، که گفت‌وگوهای داخلی را به سمت «هرج و مرج مطلق» توصیف کرد، ظاهراً نهادهای سازمان ملل در افغانستان قادر به توافق بر سر مسیری یکپارچه و واحد نیستند. این هدیه ای برای طالبان است که در بهره برداری از اختلافات مخالفان و دوستان به نفع خود مهارت دارند.

به نظر می رسد تلاشی برای یافتن راهی برای برون رفت از این معضل وجود داشته باشد، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در روزهای 1 و 2 ماه می میزبان نمایندگانی از 21 کشور و دو سازمان چندجانبه در دوحه پایتخت قطر است. این نشست پشت درهای بسته در جریان است. تقریباً دو سال درخواست، تهدید، وعده، میلیاردها دالر کمک و اشاره به این که اگر فقط طالبان رفتار خود را اصلاح کنند، می توانند مشروعیتی را که می خواهند بدست آورند.

فقدان دیدگاه واحد در میان کشورهای عضو سازمان ملل که هنوز به افغانستان علاقه دارند، به این تصمیم کمک نمی کند. برای بسیاری از همسایگان این کشور مبارزه با تروریسم، تجارت مهمتر از جلوگیری از قحطی و فروپاشی اقتصادی است. این شکاف ایجاد شده به دست طالبان، آنها را قادر می‌سازد تا قدرت خود را تقویت کنند و در عین حال احکامی را اجرا کنند که افغانستان را به تنها کشوری در جهان تبدیل کرده است که در آن دختران از تحصیل در مکاتب و دانشگاه منع می‌شوند.

بعید است که این جلسه حتی به یک بیانیه مشترک معنادار برسد، چه رسد به یک طرح قابل اجرا.

گذشته از نگرانی های اقتصادی، بدون حضور یوناما، افغانستان در خطر تبدیل شدن به سیاه چاله ای است که تروریسم در آن رشد کرده و طالبان قدرت خود را از طریق خشونت تقویت می کنند.

هیچ کس نمی تواند مدعی شود که در مورد عواقب بازگشت طالبان به آنها هشدار داده نشده است. آنچه امروزه در افغانستان اتفاق می‌افتد، تکرار کامل آخرین باری است که طالبان در قدرت بودند.

در حال حاضر بسیاری مشاهده می کنند که سازمان ملل به جای تلاش برای یافتن راه سومی که شامل حضور سازنده و در عین حال دفع بدترین خواسته های طالبان باشد، به تصمیم خود برای ماندن یا رفتن تمرکز کرده اند.

حتی فکر به رسمیت شناختن کوبیدن میخ بر تابوت مردم افغانستان، آزادی و دموکراسی خواهد بود. و اندک امید و احترام به جامعه جهانی که در افغانستان باقی مانده است، از بین خواهد رفت. سازمان ملل می تواند بخشی از راه حل باشد، اما راه حل از طریق به رسمیت شناختن نیست.

(فارن پالیسی / ۲ می ۲۰۲۳)

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x