طالبان در یک سال گذشته بر سرکوب شدید شاخه خراسان داعش که در حال حاضر در افغانستان، پاکستان و هند فعال است، متمرکز شده و ظاهرا ضربات جبرانناپذیری هم بر پیکره این گروه در افغانستان وارد کرده است؛ به طوری که بر اساس گزارشهایی که طالبان ارائه دادهاند، تقریبا اکثر فرماندهان شاخه خراسان داعش کشته شدهاند. با این حال این ضربات هم نتوانستهاند این گروه را کاملا از هم بپاشند و ظرفیت داعش برای بازسازی خود به دلیل حمایت از بیرون، این فرصت را برای شاخه خراسان در افغانستان میسر کرده است تا سریعتر از همقطارانش مانند القاعده خود را بازسازی کند.
این گروه حالا با انعطافپذیری بیشتر، حوزه عملیاتیاش را از آنچه در حال حاضر وجود دارد، گستردهتر کرده است و به همین دلیل به سربازان بیشتر آن هم فراتر از مرزهای افغانستان، نیاز دارد. هدف اصلی داعش کشورهای غربی بهخصوص ایالات متحده آمریکا است اما داعش برای دسترسی به غرب و آمریکا، ابتدا باید نیروهایش را بیشتر از این چندملیتی کند. به همین دلیل با رویکردی تازه، در پی جذب نیرو از کشورهای آسیای میانه و جنوب آسیا است.
داعش بیش از هرچیز نیاز دارد به منافع آمریکا ضربه بزند. زیرا چنین ضربهای میتواند برای این گروه کاربرد تبلیغاتی گستردهای داشته باشد و جریانها و سازمانهایی را که با آمریکا دشمنی دارند ولی از ترس آمریکا خود را آشکار نمیکنند، با این گروه همراه کند.
در حال حاضر، برای داعش نزدیکترین جغرافیایی که میتواند به منافع آمریکا صدمه بزند، آسیای مرکزی است. داعش با معطوف کردن تبلیغاتش به سمت آسیای میانه، میخواهد همزمان دو هدف را پیش ببرد: هم صفوفش را با نیروهای تازهنفس تقویت کند و هم برای برنامهریزی حمله به منافع آمریکا جای پایی بیابد.
جو مذهبی غالب در کشورهای آسیای مرکزی بهخصوص تاجیکستان و ازبکستان زمینه جذب نیرو را برای داعش مساعد کرده است. در چند سال گذشته، افراطیگری خزندهوار در میان اسلامگرایان کشورهای آسیای مرکزی رشد کرده اما وجود دولتهای مستبد و ضدمذهبی در راس این کشورها به آشکار شدن این تمایلات افراطگرایانه در میان شهروندان این کشورها فرصتی نداده است. حالا داعش میخواهد با استفاده از این رخنه، هم در این کشورها نفوذ کند و هم از آنجا سربازگیری کند. زیرا در افغانستان با توجه به رویکرد افراطی خود طالبان، امکان جذب نیرو برای داعش بهسادگی میسر نیست. مگر اینکه با وعده کمک مالی بتواند از میان مردم فقیر افغانستان نیرو جذب کند که این چنین نیرویی نیز به دلیل نداشتن انگیزههای واقعی قابلاعتماد نیستند و نمیتوانند با همه وجود در خدمت داعش باشند.
از سوی دیگر، داعش برای تقویت صفوفش به امکانات مالی هم نیاز دارد. منابع درآمدی اصلی داعش در سوریه و عراق قرار داشتند که بیشترشان مسدود شدهاند و اگرچه سازمانها و جریانهای طرفدار داعش از گوشه و کنار جهان حتی از اروپا و آمریکای شمالی به داعش کمک مالی میکنند، نیروهای مبارزه با تروریسم طی عملیاتهای پیچیده توانستهاند تا حد زیادی جلو سرازیر شدن کمکهای مالی از اروپا و آمریکای شمالی به داعش را بگیرند. در اروپا و آمریکا تعداد زیادی از افرادی که در تلاش برای حمایت مالی از داعش بودند، بازداشت شدهاند. پلیس آلمان در آپریل ۲۰۲۳ موفق شد طرح یک حمله گسترده به پایگاه آمریکا و ناتو در این کشور را خنثی کند. بررسیها نشان داد گروهی که قصد حمله به این پایگاهها را داشت، با داعش در افغانستان در تماس بود.
مبارزه با داعش که این بار درصدد تقویت جایگاهش در جنوب آسیا و همچنین آسیای میانه است، به همگرایی و ائتلافی جهانی نیاز دارد. حتی گروه طالبان که در حال حاضر هیچ کشوری در جهان آن را به رسمیت نمیشناسد، باید به این کارزار جهانی علیه داعش و به طورکلی افراطگرایی وارد شوند. بهخصوص باید با تبلیغات این گروه مبارزه شود. دستگاه تبلیغاتی پیچیده این گروه در انتشار پیامهای افراطی و جذب افراد با پیشینههای مختلف مهارت دارد و دولتها باید از طریق سازمانهای مرتبط با مردم از جمله جامعه مدنی سعی کنند رابطه دولتــملت را بهتر کنند؛ زیرا نارضایتی مردم دلیل اصلی پیوستن به داعش و دیگر گروههای افراطی است.
همچنین نباید از یاد برد که شبکهبندی داعش بهگونهای است که پس از هر ضربهای به راس این گروه، امکان بازسازی دوباره دارد. سازمان ملل متحد تخمین زده است که حدود سه هزار جنگجوی داعش در افغانستان وجود دارند. همین تعداد کافی است تا داعش را زنده نگه دارند و فرصت سربازگیری از هر جغرافیا و نظامی را برای داعش فراهم کنند.