تعامل با افغانستان به نفع آمریکاست

طالبان تقریباً دو سال پیش، در اگست 2021، قدرت را در افغانستان به دست گرفتند. برخلاف آنچه برخی ممکن است امیدوار باشند، مقاومت در برابر طالبان در بهترین حالت پراکنده و ناپیوسته است و قوی‌ترین گروه مخالف اکنون احتمالاً تروریست‌های داعشی هستند. طالبان توانایی خود را برای حفظ حکومتداری با ثبات و قوی بر افغانستان ثابت کرده است. از آنجایی که هیچ جایگزین روشنی برای حکومت طالبان وجود ندارد و هیچ اراده ای در ایالات متحده برای مداخله نظامی دیگر وجود ندارد، به نظر می رسد همکاری با حکومت جدید برای پیشبرد منافع آمریکا حداقل بدترین گزینه باشد.

طالبان می توانند در برابر رقبا کمک کنند

تعامل با کابل می تواند موقعیت آمریکا را در برابر رقبای خود، در درجه اول چین، بهبود بخشد. زمانی که ایالات متحده همکار نزدیک افغانستان باشد، چین را تشویق خواهد کرد تا از مناطق همرز خود با افغانستان دفاع نماید، امنیت مرزهای خود را بیشتر کند. این بار نظامی اضافی برای پکن نسبتاً سبک خواهد بود، اما آسان ترین کار و یک برد ارزان برای واشنگتن است. هر سرباز ارتش آزادیبخش خلق که از مرز افغانستان محافظت می کند، سربازی است که برای تهاجم نظامی به تایوان در دسترس نخواهد بود. در مقابل، اگر واشنگتن اجازه دهد نفوذ پکن بر افغانستان تسلط یابد، به چین کمک خواهد کرد تا مرزهای غربی خود را حفظ کند. افغانستان همسو با چین به برنامه ریزان چینی این امکان را می دهد که به جای امنیت مرزی، بر روی نمایش قدرت به بیرون تمرکز کنند.

همکاری با طالبان نیز به شکل غیرمستقیم تری به چین آسیب می رساند. پاکستان شریک نزدیک پکن است و این دو روابط خصمانه با هند دارند. اما در سال‌های اخیر، دهلی نو به شریک اصلی ایالات متحده برای مهار چین در منطقه هند و اقیانوس آرام تبدیل شده است. در همین حال، روابط ایالات متحده و پاکستان از سال 2010 به طور قابل توجهی بدتر شد. از این رو، پاکستان با فشار بر هند مانعی برای واشنگتن است. هر چه اسلام آباد آزادتر باشد تا انرژی خود را علیه دهلی نو متمرکز کند، دهلی نو کمتر می تواند بر عقب راندن پکن تمرکز نماید.

اگرچه پاکستان از زمان تأسیس طالبان افغانستان در سال 1994، طالبان افغانستان را تسلیح و تأمین مالی کرده است، اما این دو از زمان تصرف کابل با یکدیگر اختلاف داشتند. اختلافات مرزی در امتداد خط دیورند روابط دوجانبه را مسموم می کند و به درگیری های مرگبار منجر می شود. علاوه بر این، اسلام آباد از عدم کمک رژیم جدید در مبارزه با طالبان پاکستانی خشمگین است.

این درگیری در حال افزایش فرصتی تاریخی را برای ایالات متحده ایجاد می کند. اگر واشنگتن بتواند به ساختن یک افغانستان قوی و باثبات کمک کند، پاکستان باید نیروهای قابل توجهی را برای دفاع از مرزهای غربی خود حفظ کند. اسلام آباد توانایی های کمتری برای به چالش کشیدن هند در شرق خود خواهد داشت. این یک پیروزی برای ایالات متحده خواهد بود، زیرا هندی ها نیروهای بیشتری برای مقابله با چین خواهند داشت.

همانطور که از درگیری های مرگبار مرزی اخیر مشاهده می شود، روابط ایران و طالبان نیز به همین ترتیب بحث برانگیز است.

تعامل با افغانستان می تواند به واشنگتن در پیشبرد اهداف خود در مورد ایران، هم برای اهداف مذاکره و هم برای اهداف مهار، کمک کند. اگر ایالات متحده بخواهد با ایران به توافقی دست یابد تا برنامه های هسته ای و موشکی خود را متوقف کند و جاه طلبی های منطقه ای خود را کاهش دهد، یک افغانستان دوست تبدیل به یک ابزار چانه زنی و اهرم اضافی برای فشار بر تهران خواهد شد. وضعیت سیاسی و اقتصادی داخلی ایران در حال حاضر دشوار است و به طور فزاینده ای نسبت به همسایگان شمالی خود محتاط است. از این رو، اگر تعامل با ایران غیرممکن به نظر برسد، کابل به شریکی ارزشمند برای مقابله با قدرت ایران در سراسر خاورمیانه تبدیل خواهد شد.

اکنون که ایالات متحده از آسیای مرکزی خارج شده است، کابل ترس چندانی از واشنگتن ندارد. طالبان کاملاً درک می‌کنند که برنامه‌ریزان آمریکایی عمدتاً روی رقبای قدرتمندی مانند چین و روسیه متمرکز شده‌اند و هیچ نظری برای حمله به حاکمیت خود ندارند.

مبارزه با قاچاق و تروریسم

این را باید در نظر بگیریم که منافع دیگری از همکاری با طالبان حاصل می شود: این ساده ترین و کارآمدترین راه برای مبارزه با تروریسم در افغانستان است. می دانیم که طالبان هرگز در حملات تروریستی در خاک ایالات متحده شرکت نکردند. آنها اکنون تنها نیروی قابل توجهی هستند که حضور دارند و توانایی خود را در مهار تروریسم ثابت کرده اند. القاعده، دولت اسلامی … از زمانی که قدرت را به دست گرفتند، نتوانستند پناهگاه‌های خود را بازسازی کنند.

به عنوان مثال، در جولای 2020، قبل از سقوط حکومت غنی، سازمان ملل گزارش داد که القاعده بین 400 تا 600 جنگجو در کشور دارد. در جون 2023، سازمان ملل متحد ارزیابی کرد که القاعده کمتر از 400 جنگجو و 60 مقام ارشد در افغانستان دارد و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده معتقد است که این رقم بیش از حد افزایش یافته است. برخلاف آنچه که برخی از آن می ترسیدند، هیچ تجدید حیاتی از گروه القاعده در درون حاکمیت طالبان رخ نداده است.

در واقع، برخی از همکاری های محتاطانه علیه تروریسم بین کابل و واشنگتن در حال حاضر ادامه دارد. روزنامه نگاری از فارین پالیسی گزارش داد که «ایالات متحده و منابع امنیتی و دیپلماتیک افغانستان می گویند که ایالات متحده به اطلاعات داده شده توسط طالبان وابسته است.» در حالی که طالبان قادر به مقابله با گروه های تروریستی هستند، لانه های بسیار نگران کننده تر تروریسم در کشورهای شکست خورده در سراسر خاورمیانه و آفریقا وجود دارد.

دولت طالبان همچنین می تواند به مبارزه با قاچاق مواد مخدر کمک کند. غرب از مدت ها قبل نگران نقش افغانستان به عنوان تولید کننده پیشرو مواد افیونی است که به استفاده از مواد غیرقانونی دامن می زند. در سال 2022، کابل کشت خشخاش را که از آن تریاک استخراج می شود، ممنوع کرد. این ممنوعیت بسیار مؤثر بود و تولید از بین رفت. سایر کشورهای تولید کننده تریاک ممکن است در نهایت جبران خسارت کنند، اما گامی در مسیر درست می باشد. از آنجایی که این ممنوعیت احتمالاً اقتصاد آشفته افغانستان را بی‌ثبات خواهد کرد، برقراری روابط عادی اقتصادی با کابل، طالبان را تشویق می‌کند که در مسیر خود باقی بمانند.

ایالات متحده چه باید بکند؟

نگرانی در مورد تعامل با رژیم طالبان با توجه به سابقه خشونت و حکومت سرکوبگر آن قابل درک است. ممکن است منتقدان استدلال کنند که آمریکا نباید حکومت آنها را مشروعیت یا تایید کند. با این حال، باید تعهد را از تأیید تشخیص داد. با تعامل با دولت طالبان، ایالات متحده می تواند اهرم اقتصادی و دیپلماتیکی را به دست آورد تا آنها را در صورت بی تعهدی، پاسخگو سازد و برای اصلاحات معنادار وادارشان سازند. در درازمدت، تعامل با کابل حتی ممکن است به احترام به حقوق بشر و تقویت جامعه ای فراگیرتر در افغانستان تاکید کند. انزوا و تحریم‌ها فقط صداهای طرفدار غرب را به حاشیه می‌برند و عناصر افراطی را جسور می‌کنند. از سوی دیگر، تعامل به ایالات متحده این امکان را می دهد که با هزینه اندک به دستاوردهای منطقه ای و جهانی دست یابد.

واشنگتن باید سه اقدام را در اولویت قرار دهد. اول، باید به ثبات اقتصاد افغانستان برای تقویت کشور در بلندمدت کمک کند. یک سیاست بدون هزینه، بازگرداندن میلیاردها دالر دارایی مالی به افغانستان است که در ایالات متحده و جاهای دیگر نگهداری می شود. پایان دادن به تحریم‌ها نیز بسیار مهم است، زیرا این تحریم‌ها کاری برای متزلزل کردن حاکمیت طالبان نکردند و فقط به مردم افغانستان آسیب رساندند.

دوم، حتی کمک های نظامی در مقیاس کوچک به طور قابل توجهی افغانستان را تقویت می کند. ارتش طالبان مقادیر زیادی از تسلیحات ارائه شده توسط ایالات متحده را نگهداری می کند. هر چه زمان می گذرد و فرسودگی کار خود را انجام می دهند، کابل برای عملیاتی نگه داشتن این تجهیزات سخت تر خواهد شد. بنابراین، واشنگتن باید به شرکت های دفاعی ایالات متحده اجازه دهد تا تسلیحات آمریکایی را در آنجا حفظ کنند و در صورت لزوم، تسلیحات جدید را ارائه کنند. علاوه بر این، تشویق افغان‌ها به استفاده از تجهیزات ایالات متحده، وابستگی مسیری برای طالبان ایجاد می‌کند، اهرم‌های بیشتری را ارائه می‌دهد و آنها را از صنایع دفاعی چین و روسیه دور نگه می‌دارد.

سوم، برقراری روابط دیپلماتیک عادی با رژیم طالبان به منافع ایالات متحده کمک می کند. مبادله سفارت ها تجارت و سرمایه گذاری در افغانستان را ارتقاء می دهد و شرکای بین المللی را متقاعد می کند که همین کار را انجام دهند. همچنین همکاری برای مبارزه با تروریسم و جنایت را تسهیل می کند.

تنها از طریق تعامل، ایالات متحده می تواند در عین حفظ منافع خود، به یک افغانستان مرفه تر و امن تر کمک کند.

(نشنل اینترست / 28 جولای 2023)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x