تغییر واقعیت سیاسی، آسیای مرکزی را وادار می کند تا به دنبال تنش زدایی با طالبان باشد

آسیای مرکزی همراه با چالش های بزرگی مانند افراط گرایی و تروریسم، امنیت خود و کشورهای همسایه را زیر نظر داشت. افغانستان و مسائل پیرامون طالبان برای سیاست منطقه ای به ویژه پس از سقوط کابل در سال 2021 برای این منطقه حیاتی شده است.

کشورهای آسیای مرکزی در گذشته با طالبان و دولت جدید افغانستان خصومت داشتند. نیروهای مرزی طالبان و تاجیکستان در موقعیت‌های متعددی در تیررس قرار گرفته‌اند. دولت دوشنبه حتی بلافاصله پس از تسلط طالبان، استخدام نظامی اضطراری را آغاز کرد. پس از تسلط، ازبکستان به بقایای نیروی هوایی افغانستان پناه داد. حتی امروز نیز هیچ کشور آسیای مرکزی به طور رسمی دولت جدید را به رسمیت نشناخته است.

با این حال، این آشوب خصمانه نسبت به طالبان در حال تغییر است. کشورهای بیشتری در منطقه مایل به گشودن باب مذاکرات با طالبان هستند. این در حالیست که هیئت طالبان پیش از این از دولت های تاشکند و دوشنبه بازدید کرده است. در همین حال، قزاقستان میزبان یک مجمع اقتصادی با افغانستان با امضای یک توافقنامه تجاری بزرگ بود. این تعاملات حاکی از بهبود روابط میان آسیای مرکزی و طالبان می باشد.

تغییر نگرش کشورهای آسیای مرکزی نسبت به طالبان ناشی از تغییر واقعیت سیاسی در منطقه است. طالبان کنترل افغانستان را به دست آورده و با ثبات بر افغانستان حکومت می کنند. اگرچه طالبان سابقه تلخی با کشورهای منطقه داشتند، اما این گروه به دنبال همکاری و کسب مشروعیت بین المللی هستند. آسیای مرکزی یک نقطه قابل دسترس برای آنها است. در همین حال، همکاری آینده نگر، به ویژه در مبارزه با تروریسم، کابل و آسیای مرکزی را بیشتر متحد می کند.

اگرچه هیچ کشوری از آسیای مرکزی رژیم جدید طالبان را به رسمیت نشناخته است، اما واقعیت اجتناب ناپذیر این است که طالبان افغانستان را با قدرت بیشتری کنترل کرده است. طالبان در اولین باری که به قدرت رسیدند با مخالفت شدید نیروهای شمالی روبرو شدند. اتحاد شمال به نیروی حیاتی تبدیل شد که رژیم را سرنگون کرد.

این بار، طالبان حتی قبل از ورود به کابل، کنترل قوی بر بخش شمالی کشور را به دست آوردند. گذرگاه مرزی تاجیکستان و افغانستان زودتر از کابل سقوط کرد. اگرچه مقاومت اولیه به رهبری پسر مسعود وجود داشت، اما خیلی کوتاه ادامه داشت. تقریباً دو سال پس از تسلط کامل طالبان، این گروه توانستند سیطره محکمی بر کشور داشته باشند و قوانین آن را اجرا کنند. چه مردم بخواهند و چه نخواهند، طالبان اکنون به قدرت بلامنازع حاکم بر افغانستان تبدیل شده است.

این پذیرش اکراهی، واقعیتی از اقدامات دولت های آسیای مرکزی است. در آغاز تجاوز طالبان در سال 2021، دولت‌های آسیای میانه بر عدم به رسمیت شناختن رژیم طالبان بدون هیچ گفتگوی علنی تاکید داشتند. این نگرش تغییر کرده است زیرا بسیاری متوجه می شوند که طالبان “واقعیتی است که باید پذیرفته شود.” ازبکستان میزبان یک کنفرانس بین المللی در رابطه با موضوع افغانستان بود و با رهبران طالبان در کابل دیدار کرد. کشورهای دیگر مانند قزاقستان و قرقیزستان، فرستاده طالبان را بدون به رسمیت شناختن حکومت طالبان به رسمیت شناخته اند. حتی تاجیکستان، سرسخت ترین مخالف طالبان، به حکومت سرپرست اجازه داده است تا کنسولگری را در خاروغ را تصرف کند. واقعیت سیاسی دولت کابل است و ملت ها را به همکاری با آنها سوق می دهد.

در همین حال، طالبان به حمایت جهان خارج نیاز داشت و آسیای مرکزی اولین گام آنها بود. علاوه بر گفتگوهای سیاسی دوجانبه موجود، دولت طالبان نیز تمایل خود را برای شرکت در کنفرانس های سازمان همکاری شانگهای که برای امنیت آسیای مرکزی حیاتی است، ابراز کرد. در همین حال، روابط اقتصادی بین آسیای مرکزی و افغانستان همچنان در حال رشد است. تجارت قزاقستان و افغانستان نزدیک به یک میلیارد دالر امریکایی است. سایر کشورها نیز تجارت گسترده ای با افغان ها دارند. روابط فعال اقتصادی و سیاسی طالبان را به حفظ ارتباط خوب با آسیای مرکزی علاقه مند می کند.

طالبان همچنین می خواستند از وجهه قدیمی خود دوری کنند تا جهان خارج را برای همکاری ترغیب نمایند. در کنفرانس های قبلی با هیأت های چین و پاکستان، نمایندگان طالبان تعهد خود را برای مبارزه با تروریسم بین المللی و گسترش روابط اقتصادی خود با دو کشور وعده دادند. علاوه بر این، طالبان همچنین متعهد شده است که به مرز بین افغانستان و آسیای مرکزی احترام بگذارد و با گسترش مواد مخدر مبارزه کند. این لحن های ملایم نشان دهنده تمایل طالبان برای عادی سازی روابط خود با کشورهای خارجی بود.

آسیای مرکزی و دولت افغانستان منافع مشترکی دارند، به ویژه در مبارزه با تروریسم. طالبان نیز با چالش تروریسم مواجه است. طالبان با حمایت بسیاری از گروه های افراطی که برخی از آنها در آسیای مرکزی قرار دارند، موفق شدند. با این حال، طالبان متعهد شده است که اجازه ندهد گروه های افراطی از افغانستان به عنوان پایگاهی برای ورود به آسیای مرکزی استفاده کنند. برخی سازمان ها مانند داعش، طالبان را دشمن آشتی ناپذیر می دانند و حملات پی همی را بالای آنها انجام داده اند. طالبان متعهد شده است که با داعش مبارزه کند. این در حالیست که طالبان رهبر گروه داعش خراسان را در ماه آپریل سال جاری کشتند در حالی که اقدامات علیه داعش ادامه داشت.

دولت اسلامی همچنین آسیای مرکزی را در حالت آماده باش قرار داده است. شهروندان روسی به بزرگترین گروه جنگجویان خارجی در دولت اسلامی تبدیل شده اند. به گفته منابع روسی، بسیاری از جنگجویان داعش در نزدیکی مرز افغانستان و تاجیکستان یکجا شده اند. پس از تسلط طالبان، به دلیل وضعیت ناپایدار، خطر تروریسم در آسیای مرکزی در حال افزایش است. ازبکستان اکنون با حملات موشکی بیشتری مواجه است، در حالی که دولت تاجیکستان در اقدامات ضد تروریسم در مرز فعال تر شده است. تروریسم همچنان موضوعی است که هم طالبان و هم دولت‌های آسیای مرکزی با آن مواجه هستند که فضایی را برای همکاری‌های آینده ایجاد می‌کند.

اگرچه آسیای مرکزی و طالبان در طول سال‌ها با یکدیگر ناسازگاری داشتند، اما واقعیت سیاسی کنونی، دولت‌های آسیای مرکزی را به دنبال تنش زدایی از دولت کابل می‌کشد. کنترل پایدار دولت طالبان، تمایل طالبان برای پایان دادن به انزوای خود و فضای همکاری آسیای مرکزی و افغانستان در تروریسم، آسیای مرکزی را به دنبال نزدیکی با طالبان می‌کند.

نشریه مدرن دیپلماسی

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x