در ماه آپریل سال 2023، دولت اسلامی خراسان (ISIS-K) یک ویدئو مونتاژ شده ای را منتشر ساخت که شامل تصاویری از دو مکان مهم است – هتل سیرینا و یک مرکز تسهیلات پولیس واقع در قلب اسلام آباد. پیام شوم این ویدئو، “ما درحال آمدن هستیم” در پایتخت پاکستان طنین انداز شد و حس شوک و دلهره را در سراسر شهر القا کرد.
پس از انتشار این ویدئو، هشدار تهدید به بالاترین سطح خود رسید و جامعه دیپلماتیک مستقر در محیط آرام اسلام آباد را که معمولاً در برابر خشونت محافظت می شود، تحریک کرد. این جامعه خارجی اکنون با نفوذ گیج کننده داعش به قلب پاکستان دست و پنجه نرم می کند.
خراسان دایری (TKD) یک تحقیق واقعاً شگفتانگیز را که به صورت انحصاری به دستش رسیده، نشان از پیچیدگی این موضوع دارد. در این پیگیری های پی هم، نهادهای اجرائیوی قانون هزارتوی پیچیده و گیج کننده ای را دنبال کردند و در نهایت گروهی از «آزادکاران یا فریلنسرها» از معتبرترین مؤسسات آموزشی اسلامآباد را آشکار ساختند. این افراد نه تنها اطلاعاتی را به داعش میدادند، بلکه از طرف گروه نیز عمل میکردند، در حالی که از تعامل مستقیم با جنگجویان، منع شده بودند.
در یک بعد از ظهر دلگیر در ماه می 2023، ساحه لوکس و ویژه اسلام آباد به دلیل حضور بیش از دهها وسیله نقلیه در اطراف یک خانه ای شلوغ شده بود. صحنه ناراحت کننده ای، ساکنان منطقه را در وضعیت ناآرامی قرار داد دلیل آنکه حمزه 19 ساله با چشمان بسته و تحت حفاظت ماموران امنیتی از خانه بیرون کشیده شد. با یک پرس و جو که در فضا طنین انداز شد – “آیا شما سلفی مدنی هستید؟” – خانواده حمزه فقط توانستند این لحظه منحصر به فرد را به یاد بیاورند. نیروهای امنیتی که انتظار مواجهه با تروریست های سرسخت را داشتند، در عوض خود را با یک نوجوان جوان مواجه دیدند. در حالی که تاییدیه مشخصات حمزه انجام می شد، سکوت غم انگیزی در اتاق وی فرود آمد سپس وی از انظار عمومی دور گردید.
یکی از مقامات بلندپایه سازمان استخباراتی ملکی گفت: «او از طریق فرآیندی شامل تجزیه و تحلیل فیلمهای کمره های مداربسته، تکنیکهای جغرافیایی و معاینه طب عدلی ردیابی شد که همگی برای مشخص کردن مکان او در زمانی که وی ویدیوی هتل سیرینا در اسلامآباد را ضبط کرده بود، با یکدیگر یکجا و شناسایی گردید.»
این مقام با بیان اینکه بازجویی صورت گرفته و پلیس با موفقیت شبکه وی را در آمریکا، مجارستان، آلمان و کانادا ردیابی کرده است، گفت: «از اطلاعات انسانی نیز برای نظارت بر حرکات وی پس از آن استفاده شد که در نتیجه منجر به دستگیری وی شد. کل این پروسه تقریباً سه هفته طول کشید.»
ویدئوی ماه آپریل به عنوان یک انتقاد تلخ ممتد نسبت به پاکستان، با تاکید ویژه بر چشم انداز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی این کشور برملا شد. این گفتمان به صورت استراتژیک از سلسله روایات مختلفی برای انتقال پیام خود استفاده می کند. همچنین به اهداف احتمالی حملات، از جمله نخست وزیران سابق عمران خان و شهباز شریف، سناتورها و رئیس جمعیت علمای اسلام مولانا فضل الرحمن، همراه با بلاول بوتو زرداری وزیر سابق امور خارجه اشاره می کند.
علاوه بر این، محتوای ویدئو روابط دیپلماتیک پاکستان با کشورهای همسایه بهویژه افغانستان، روسیه و چین را مورد بررسی قرار میدهد و این تصور را ایجاد میکند که کریدور اقتصادی چین – پاکستان و منافع چین ممکن است بهعنوان اهداف حساسی از سوی این گروه تلقی شوند. این نگرانی، مشابه حوادث در افغانستان است، جایی که داعش حملاتی را بر اتباع خارجی انجام داد و عملیات تروریستی را علیه غیرنظامیان روسی، پاکستانی و چینی انجام داد.
وضعیتی که در مورد این دانشجوی مهندسی هوافضا که در طول سفر تحصیلی خود به طور مداوم نمرات عالی کسب کرده بود، سؤالات جالبی را ایجاد می کند. علیرغم اشتیاق او به شنا و بسکتبال و تمایلش به گذراندن ساعات طولانی با لپتاپ، ماهیت واقعی فعالیتهای او همچنان مانند یک راز باقی مانده بود. حدس و گمان از ایجاد یک میم (عکس و فیلم های کوتاهی که در اینترنت پخش می شوند)، یک توییت رمزآلود یا احتمالاً طنز سیاسی متغیر بود. برخی حتی تعجب کردند که آیا اقدامات او به مسائل شخصی مرتبط است یا شاید به روابط عاشقانه او مربوط شود. این موضوع مبهم همه را گیج ساخته بود، تنها دوستان نزدیک او از مکتب و تعداد انگشت شماری از معلمان دارای بینشی از زندگی او بودند.
در طول سه ماه بعد، افشاگری های شگفت انگیزی از بازجویی ظاهر شد. همه چیز با یک میم شروع شد! هنگامی که جهان به دلیل همهگیری کووید-19 قرنطینه شد و صنوف درسی به صورت آنلاین تغییر کردند، بسیاری از جوانان از جمله حمزه برای از بین بردن خستگی خود به اینترنت روی آوردند.
او به «خراسان دایری» گفت: «من همیشه مجذوب رسانههای دیجیتال بودم و با ابزارهای ویرایش بازی میکردم.
در همین مدت بود که با اکانتی در اینستاگرام به نام «Jihadiaspect» مواجه شدم. این حساب با بیش از 30 هزار دنبال کننده، میم ها و ویدیوهای مربوط به مرکز دولت اسلامی را به اشتراک گذاشته است.»
ویدئوهای آپلود شده در حساب مذکور بیشتر از سوریه و عراق به ویژه از مرکز داعش بوده است. فیلمهای با کیفیت بالا، تدوین سبک سینمایی و موسیقی غربی در پسزمینه، این گونه ویدیوها را برای مخاطبان، بهویژه نسل جوان جذاب میکرد.
در حالی که حمزه ویدئوهای فراوانی را تماشا میکرد و مدام نظر میداد و آنها را لایک میکرد، متوجه شد که همه ویدیوها با لوگویی پایان مییابند – یکی که قبلاً دیده بود.
پس از تحقیقات، او متوجه شد که این لوگو متعلق به ابزار ویرایشی به نام کپ کات Capcut است که توسط هوش مصنوعی تقویت می شود و به طور گسترده ای در بین جوانان برای ویرایش ویدئو و طراحی گرافیک مورد علاقه قرار می گیرد، سرگرم شد.
اتفاقاً کپ کات همان ابزاری بود که حمزه خودش از آن استفاده می کرد. برای شروع یک مکالمه، او در پستی با سوالاتی درباره کپ کات نظر گذاشت. پس از چند نظر پشت سر هم، او در نهایت به پیامهای مستقیم حساب کاربری رفت و درباره نرمافزار ویرایش بیشتر پرس و جو کرد.
پس از این تعامل اولیه، حمزه خود را به یک گروه خصوصی اینستاگرام به نام «closedones» اضافه کرد. این گروه متشکل از نوجوانان متعدد بود و حدود 1500 دنبال کننده داشت. در درون گروه، این افراد معمولاً هنگام درگیر شدن در بحثها، بهویژه هنگام بحث در مورد استراتژیهای به کار گرفته شده توسط سازمانهای مختلف ستیزهجو، به جناحهای مختلف تقسیم میشوند
آنها خود را بر اساس وابستگی یا شباهت به گروه های جهادی می شناسند. در خلال صحبتهایشان با یکدیگر بحث و گاهی از استراتژیهای یکدیگر در عملیاتهای مختلف تمجید میکردند.
یکی از حسابهای کاربری وجود داشت که بهعنوان «متخصص آی تی» شناخته میشد که وبسایتهای جدید و متفاوتی را معرفی می کرد که حاوی آخرین محتوا و آرشیوهای قدیمی بود.
این فرد اهل عراق بود و چند نفر دیگر از سوریه نیز بودند که به زبان عربی صحبت می کردند. آنها مطالب مختلفی را به اشتراک می گذاشتند که شامل کتابچه های آموزشی، ابزارهای ویرایش و ادبیات جهادی می شد. برای تقویت این “دوستی” آنلاین، پسران تازه وارد شده نیز به بخش بازی های آنلاین منتقل شدند، جایی که آنها آزادانه تر با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند. سه بازی برجسته عبارتند از: Wolfenstein، Call of Duty و Assassin’s Creed.
در حوزه «اسلاموگرام»، جایی که گروههای شبهنظامی متعددی به دنبال اعضای جدید بودند، حمزه مشاهده نمود که تبلیغات دولت اسلامی بیشترین سازگاری را نشان میدهد و عمدتاً افراد تحصیل کرده را هدف قرار میدهد. آنها پذیرای پیشنهادات، مشارکت و نوآوری بودند. از سوی دیگر، اردوگاه القاعده رویکرد جدی تر، انعطاف ناپذیرتر و کمتر سازگارتر را حفظ کرد.
وظایف متعددی بر اساس مهارت های زبانی، کشور مبدا، دانش محلی و علاقه به فناوری به این جوانان استخدام شده مقیم کشورهای مختلف واگذار شد.
حمزه چند نام از کانادا و آلمان را به یاد می آورد که در انجام ابتکارات فعال تر بودند، از جمله احمد علی و ولی محمد که مترجمان و فعالان آی تی بودند. آنها منبع الهام و تشویق بسیاری از نیروهای جوان دیگر بودند.
بسیاری از آنها به کار ترجمه، تبدیل محتوا از آلمانی به انگلیسی و بالعکس، و بخش قابل توجهی به ترجمه به عربی مشغول بودند. اکثر این جوانان علاقه ای به خواندن کتاب های گسترده یا مطالب علمی نداشتند. در عوض، آنها به محیط های بازی آنلاین کشیده شدند که در آن دنیای مجازی دشمنان واقعی را نشان می داد. متحد به عنوان یک تیم، آنها برای مبارزه با این دشمنان مجازی همکاری کردند.
در همین زمان بود که حمزه با یک عرب ثروتمند «عبدالله» آشنا شد، کسی که به تازهکاران از طریق تراکنشهای مالی آنلاین کمک میکرد و وظایف مهمتری را در رابطه با ویرایش و ترجمه همه مطالب به عهده میگرفت. تعامل با او بود که هشت ماه بعد حمزه به کانال تلگرام منتقل شد.
تلگرام یک برنامه پیامرسانی فوری مبتنی بر فضای ابری است که به کاربران امکان ارسال پیام و فایلهای چندرسانهای و انجام تماسهای صوتی و تصویری را میدهد. این برنامه پیام رسانی به دلیل تمرکز قوی خود بر روی ویژگیهای امنیتی و حریم خصوصی، مانند رمزگذاری سرتاسر پیامها معروف است.
کانال تلگرام دارای آرشیو ویدیوهای متعدد از گروه های مختلف جهادی بود که در آن از چند نفر خواسته شد تا ویدیوهای جدید مرتبط با موضوعات خاص ایجاد کنند.
حمزه یادآور شد که عبدالله مدیر کانال بود و نه تنها داعش، بلکه عناصر القاعده نیز به آن افزوده شدند. یک بار آنها سعی کردند او و دیگران را متقاعد کنند که داعش را ترک کنند و به القاعده بپیوندند، اما مدیر استدلال های محکمی علیه القاعده ارائه کرد که ذهن جوان را روشن ساخت.
حمزه در حین تعامل با اعضای این کانال برای اولین بار با دو سرباز پاکستانی دیگر به نام های عمران علی و امیر طارق مواجه شد. پس از سه ماه تعامل با این دو مرد که خود را از شهری در شرق شهر راولپندی معرفی کردند، داعش شاخه خراسان از حمزه خواست تا شروع به ویرایش ویدیو کند و او را به شدت از استفاده از هر گونه موسیقی منع کرد.
در ماه های بعد، حمزه دچار تحول شد. اعتقادات مذهبی او از زمانی که بسیاری از گروه ها او را به خاطر نام مستعارش «مدنی حمزه»، با اشاره به وابستگی او به مکتب فکری بریلوی سنی، ریشخند و تمسخر می کردند، تغییر یافته بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سلفی گری (که عموماً به عنوان شاخه محافظه کار اسلام شناخته می شود) چندین فیلم در مورد چگونگی نماز خواندن و انجام زندگی روزمره خود مطابق با مکتب فکری برای وی ارسال شد. در این زمان، مرد جوان شروع به گذاشتن ریش کرده بود و طبق سنت سلفی نماز می خواند.
پسوند جدیدی به نام او اضافه شد و او هویت «سلفی مدنی» را برگزید. تا ماه جون 2022، ابو صالح، حمزه را به یک کانال تلگرامی متفاوت به نام «فرمول 1» معرفی کرد، یک حساب کاربری ناآشنا که توسط داعش شاخه خراسان مدیریت میشود. این آغاز آشنایی ابوالسلام با حکومت اسلامی خراسان بود.
حمزه فاش کرد که ترغیب استخدامکنندهاش حول میراث پشتونهای او متمرکز بود و بر درگیریهای داخلی در جامعه تأکید داشت. استخدام کننده از تأسیس خلافت به عنوان راه حل نهایی برای مسائل آنها دفاع می کرد. در این مدت، حمزه فیلم های متعددی دریافت کرد که اقدامات و جنایات طالبان را نشان می داد. بحثی که مطرح شد این بود که طالبان سلفی های بی گناه را هدف قرار دادند و به روایت استخدام کننده اعتبار می بخشید.
در تلاش برای تأیید ادعاهای آنها، حمزه به بسیاری از طرفداران غربی دولت اسلامی معرفی شد. برخی از این افراد مهاجرانی بودند که مدعی بودند از دست طالبان فرار کرده اند. از جمله سریم خراسانی فرزند یک مادر مجرد مقیم آمریکا بود. سریم برای حمزه داستان های وحشیانه طالبان در افغانستان را بازگو کرد.
او همچنین با جورج از مجارستان و ابوحسن مستقر در کانادا که همرزمان او در خلافت مجازی شدند، آشنا بود. آنها او را در قلمرو دولت اسلامی راهنمایی و پشتیبانی کردند.
تا پایان ماه جون 2022، حمزه اولین وظیفه خود را برای ویرایش یک ویدیوی رسمی داعش دریافت کرد، با این درخواست که آن را جذاب تر کند. این ویدئو حمله یک بمب گذار انتحاری را در لویه جرگه در افغانستان در ماه جون 2022 نشان می دهد، محلی که یک موتورسوار به طور استراتژیک وسایل مملو از مواد منفجره خود را به یک ایست بازرسی طالبان می راند.
حمزه با اشتیاق فراوان آن را ویرایش کرد و هنگام ارسال نسخه نهایی ویدئو، غرق ستایش شد. به گفته این مرد جوان، زمانی که این ویدیو مورد تمجید و انتشار قرار گرفت، او به شدت به خود افتخار می کرد.
«بالاخره داشت اتفاق می افتاد. من به چیزی رسیده بودم. تمام زندگی ام به خاطر چیزهایی که هرگز انجام نداده بودم زیر ذره بین بودم. پدرم مرا کتک می زد و در انزوا نگه می داشت. مادرم چندین بار قبل از من مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و ما از دست اقواممان که در طول جلسات یکساله دادگاه در مورد اینکه چگونه من در مرگ پدرم نقش داشته ام، متحمل درد و رنج شدیم. به دنبال قتل مرموز پدرم، اقوام نزدیک ما را برای ماهها از طریق ایستگاههای پلیس و دادگاهها میکشانند تا ما را مجبور کنند که اموال خانوادگیمان را به آنها تسلیم کنیم، زیرا من تنها مرد خانوادهام بودم.» حمزه گفت: بالاخره وقت من بود که به دنیا ثابت کنم که حق با من است.
این دانشجوی جوان با «صدای خراسان»، نشریه اصلی داعش شاخه خراسان به زبان پشتو معرفی شد و از او خواسته شد که مقالات را بخواند و دوباره تولید کند. او همچنین تشویق شد تا برای مجله به زبان انگلیسی بنویسد.
در این دوره، ارتباط با داعش به طور فزایندهای پراکنده شد و گاهی اوقات نزدیک به یک ماه طول میکشید تا پیامها به دستشان برسد. در همان زمان، حمزه با ملا قاضی آشنا شد. به گفته حمزه، قاضی یک دانشجوی طب مقیم هند بود و مسئولیت نشریه انگلیسی اولیه این سازمان به نام «صدای خراسان» را بر عهده داشت.
حمزه مقاله ای را به نسخه انگلیسی ارائه کرد. با این حال، او با منبع همه مطالب از ویکی پدیا، یک خطای مهم مرتکب شد. کار او سرقت علمی تلقی شد، زیرا سازمان منحصراً به دنبال محتوای اصلی و دست نخورده بود. در نتیجه مقاله او منتشر نشده باقی ماند.
«تحقیقات من به هدر رفت و به دوست دخترم گفتم که فیلم و مقاله برای داعش منتشر می کنم و آنها تحت کنترل من هستند. حمزه توضیح داد که این تصور که من در کنترل مواد سازمان جهادی هستم آنها را مجذوب خود کرد، بنابراین وقتی مقاله من در اینترنت منتشر نشد، بسیار ناامید شدم.»
به گفته او، تقریباً تمام کلاس او، همراه با افراد متعددی در دانشکده اش، از دست داشتن او در ویرایش و انتشار مطالب برای دولت اسلامی، و ارتباط روزانه با این سازمان آگاه بودند. با کمال تعجب، به نظر میرسید که این واقعیت به جای ترساندن همکلاسیهایش و حتی معلمانش، آنها را مجذوب خود کرده است. در نتیجه حتی یک گزارش هم در داخل مؤسسه آموزشی وی علیه وی ارائه نشد.
در آن زمان، حمزه شروع به تبلیغ ایدئولوژی داعش برای نزدیکترین دوستان و حتی دوست دخترش کرده بود که از فعالیت های او مطلع شده و در تلاش های او مشارکت داشتند.
او دوستانش را متقاعد کرد که از ایدئولوژی داعش پیروی کنند، به طوری که آنها ویدیوهایی را ضبط کردند که در آن با خلیفه جدید دولت اسلامی بیعت کردند. این تعهدات در پس زمینه زیبای تپه های مارگالا، با پرچم داعش به طور برجسته در پس زمینه انجام شد.
در این دوره، حمزه اطلاعات عملیاتی در مورد دولت اسلامی به دست آورده بود، حتی اگر هیچ یک از اعضای داعش را شخصاً ملاقات نکرده بود. او درخواست های متعددی برای سفر به افغانستان دریافت کرد و دستورالعمل های مشخصی در مورد چگونگی انجام این امر به او ارائه شد.
اگرچه حمزه هرگونه اقدامی برای تحریک خشونت فیزیکی یا هرگونه اقدامی برای ایجاد آسیب را تکذیب کرد، اما بازرسان یک کتابچه راهنمای ساخت بمب را از دستگاههای او کشف کردند و مشخص کردند که او قصد دارد در آزمایشگاه شیمی موسسه آموزشی خود با کمک استادش بمبی بسازد.
در ماه فبروری 2023، حمزه با داعش تماس گرفت و وظیفه ایجاد یک ویدیوی تاثیرگذار در مورد پاکستان را داشت، زیرا نفوذ این گروه در افغانستان و پاکستان به طور قابل توجهی کاهش یافته بود.
به جای فیلم و ویدئو، فیلمنامهای در مورد آنچه که باید شامل ویدیو باشد برای او فرستاده شد تا تأثیری مرتبط با پاکستان ایجاد کند زیرا توانایی داعش در افغانستان و پاکستان به شدت کاهش یافته بود.
در حالی که حمزه روی مونتاژ بخش هایی از ویدئو کار می کرد، گردانندگانش در گروه داعش از او خواستند که آن را به سرعت تمام کند و گفتند که گروه به آخر رسیده است. با این حال، زمانی که او نتوانست ظرف 21 روز مهلت مقرر را رعایت کند و از آن عبور کرد، پیامی دریافت کرد مبنی بر اینکه به دلیل عدم رعایت مهلت، دیگر با او تماس نخواهند گرفت.
او این پیام را در ماه رمضان دریافت کرد و در آن زمان با دوستش بیرون بود و در چای داباس (کافه های کنار جاده) مشغول نوشیدن یک فنجان چای بودند.
او که در یک ماشین نشسته بود، واکنش فوری او این بود که به سرعت عمل کند و ثابت کند که داعش در اسلام آباد حضور دارد. انتخاب یک مکان برجسته برای عکسها بسیار مهم بود تا نه تنها ردپای گروه را نشان دهد، بلکه تهدیدی برای دولت باشد.
او در تاریکی شب مرکز تسهیلات پلیس را دید و عکس گرفت اما نامشخص بود. او به دوستانش دستور داد تا ماشین را به عقب برگردانند تا عکس واضحتری داشته باشند و همانطور که برای شنا به سمت هتل سیرینا میرفتند، چراغهای لوگوی هتل، ساختمان را روشن کرد.
او با دیدن آن به عنوان یک عکس مطلوب، یک کلیپ 14 دقیقهای ضبط کرد که حتی صدای دوستانش را در پسزمینه به تصویر میکشید و به طرز طنزآمیزی صدای زنان را تقلید میکرد تا داعش را تحریک کند و آن را فقط یک شوخی نوجوانانه میدانست.
هنگامی که این ویدئو در نهایت در کانال های مختلف داعش منتشر شد، موجی از شوک را در سراسر جامعه اجرائیوی قانون اسلام آباد ایجاد کرد. تحقیقات مشترک فوری به رهبری پلیس اسلام آباد با افزایش امنیت، افزایش گشت زنی و تقویت استقرار در تقاطع ها و تأسیسات حیاتی در سراسر شهر آغاز شد.
«به محض اینکه این ویدئو در فضای مجازی ظاهر شد، دیدگاه من و حوزه مربوط به من را تغییر داد. اقدامات فوری در دو جبهه برای مقابله با تهدید انجام شد. اکبر نصیرخان، بازرس کل پلیس اسلامآباد به روزنامه خراسان گفت: پلیس اسلامآباد همیشه چنین حوادثی را جدی میگیرد و به سرعت واکنش نشان میدهد تا با چنین تهدیداتی مقابله کند.»
هفتهها بعد، زمانی که سازمانهای مجری قانون فیلمهای کمره های مداربسته را از همان جادهها جمعآوری کردند، تنها چند وسیله نقلیه مشاهده شدند و وسیله نقلیه مورد استفاده حمزه و دوستانش با برچسب زمانی ویدیویی که توسط داعش به اشتراک گذاشته شده بود مطابقت داشت.
روند جدیدی از مصاحبه های متعدد با جنگجویان بازداشت شده از گروه های شبه نظامی مختلف در منطقه پدیدار شد. به نظر میرسید که نسل جوانتر جهادیها انگیزه ایدئولوژیک کمتری داشته باشند و بیشتر تحت تأثیر عواملی مانند بحران هویت، خانوادههای از هم گسیخته و کمبود فرصتها قرار داشته باشند.
تعداد قابل توجهی از این جوانان بازداشت شده از موسسات آموزشی خصوصی در سراسر پاکستان میآیند و مسائل شخصی ذکر شده آنها را در معرض استثمار جهادیها قرار میدهد. با ظهور سازمان هایی مانند داعش، روند جذب سنتی از حوزه های دینی در حال تغییر است. پیش از این، متعلمین شبکههای مدارس خصوصی پاکستان که به منابع بیشتری نسبت به موسسات دولتی یا مدارس دینی مجهز بودند، به دلیل عدم بررسی صحیح معلمان و والدین شاهد پیوستن به گروههای مبارز مذهبی یا ملیگرا بودند.
حمزه اظهار تاسف می کند: «به معنای واقعی کلمه هیچکس نبود که مرا از کاری که داشتم باز دارد. برای من، در ابتدا نوعی ماجراجویی نوجوانی بود. پدرم در پرونده های قضایی خودش و مسائل خانوادگی گیر کرده بود. مادر خانهداری سنتی بود که سالها با آزارهای فیزیکی و کلامی پدرم مواجه بود.»
دولت اسلامی به شدت به انتشار محصولات تبلیغاتی آنلاین توسط کانالهای حامی غیررسمی (munasireen) متکی است، زیرا این موضوع یکی از ویژگیهای مهم داعش از زمان پیدایش آن بوده است. داعش شاخه خراسان یکی از مؤثرترین ولایات در انجام این کار بوده است و بعد از شاخه های عراق و سوریه این سازمان در رتبه دوم قرار دارد. امروزه داعش خراسان به عنوان پیشرفته ترین ولایت در تولید روایات و محصولات رسانه ای می باشد.
در حالی که سخنگوی رسمی داعش خراسان بنیاد العظیم است که در حال گسترش دامنه رسانهای، قابلیتهای زبانی و تنوع محصولات بصری و صوتی خود است، بسیاری از کانالهای munasireen (حامیان) آنلاین به شدت محتوای داعش خراسان را توزیع میکنند و محتوای اصلی را متناسب با بخشهای خاصی از مخاطبان داعش خراسان تولید میکنند.
از این رو، انبوهی از موسسات رسانهای غیررسمی فضاهای آنلاین را پر میکنند، اما پلتفرمهای تحت تأثیر بیشتر تلگرام و فیسبوک، در میان سایر موارد مانند Matrix، Hoop، و Element هستند. محتوای به اشتراک گذاشته شده در این پلتفرم ها بر اساس مخاطب و قالب روایت متفاوت است.
جالب اینجاست که وقتی بنیاد العظیم محتوای زبانی خود را به بیش از 12 زبان گسترش داد، رسانه های حامی نیز توسعه یافتند. زبانهای تاجیکی و فارسی / دری توسعهیافتهترین مراکز رسانهای را دارند و کانالهای متعددی به طور منظم برای انتشار روایتهای داعش خراسان ایجاد میشوند.
شناسایی فرآیند استخدام آنلاین دشوار است، زیرا کاربران در نمایش آشکار ارتباطات خود محتاط هستند. اغلب، چنین ارتباطاتی به روش رمزگذاری شده خصوصی پس از بررسی های کامل توسط اعضای رسانه داعش خرسان که مسئول نظارت و اسکن افرادی هستند که ادعا می کنند برای حملات به افغانستان مهاجرت می کنند، انجام می شود. به طور کلی، فرآیند استخدام آنلاین معمولی با اختصاص نیروهای جدید داعش خراسان برای مدیریت تبلیغات آنلاین قبل از سپردن آموزش، مهاجرت و برنامه ریزی حمله به آنها ختم می شود.