یازدهم سپتمبر یا پیامدهای جنگ جهانی علیه تروریسم

این حادثه به این دلیل عجیب بود که برای اولین بار از طیاره های مسافربری به جای طیاره های غیرنظامی استفاده شد و در اصابت اهداف بیشتر از طیاره های جنگی موثر بود. به گفته افغان ها حتی شیطان هم این فریب را یاد نداشت. کل حریم هوایی امریکا بسته شد و هزاران پرواز به مقصد و از ایالات متحده متوقف شد.

نام افغانستان در راس این حادثه ذکر شد زیرا به گفته ناظران این حمله توسط گروه القاعده انجام شده است. اسامه بن لادن رهبر القاعده در افغانستان بود. طالبان به بهانه اینکه نمی خواهند مهمان خود را به کسی تحویل دهند از تحویل بن لادن به امریکا خودداری کردند. به نظر من، از رفت و آمد هیئت پاکستانی به قندهار مشخص است که پاکستان در آن زمان با طالبان نقش دزد و صاحب خانه را همزمان بازی کردند. به دزد گفتند کسی نیست و به صاحب خانه گفتند هوشیار باش که دزد می آید. پاکستان به امریکا گفت که طالبان بن لادن را تحویل نداده و به هیچ کس دیگری تحویل نمی دهند و به طالبان گفتند که به هیچ وجه بن لادن را تحویل ندهید.

ایالات متحده از اعضای دایمی سازمان ملل متحد مانند چین و روسیه حمایت بین المللی دریافت کرد و سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب کرد که به ایالات متحده اجازه می داد تا به افغانستان حمله کند. در این دوره به امریکا چراغ سبز نشان داده شد تا اداره طالبان را نابود کند. در آن زمان احساسات و ترس جهانیان همین بود که در هر صورت امریکا به افغانستان حمله خواهد کرد و به پاکستان هم گفتند که اگر از ما حمایت نکنید، شما را نیز به دوره حجر بر میگردانیم. آرمیتاج معاون وزیر امور خارجه امریکا این پیام را به جنرال پرویر مشرف رئیس جمهور پاکستان داد.

پس از جنگ های داخلی، اگرچه مردم در سال های اول از آمدن طالبان خوشحال بودند، اما هیچ برنامه و استراتژی برای حکومت داری نداشتند، افغانستان در انزوا به سر می برد. فقر حاکم بود و مردم از دست طالبان رنج می بردند. اداره طالبان مقاومت نتوانست و بسیار زود سقوط کرد. بر اساس توافقنامه بن، یک اداره جدید به رهبری رئیس جمهور حامد کرزی در افغانستان ایجاد شد.

این یک بحث بزرگ است که یازده سپتمبر برای افغانستان و جهان خوب بود یا بد. از نظر فرصت ها، ابتدا میلیون ها افغان از ایران، پاکستان و دیگر کشورهای غربی به افغانستان بازگشتند. یک اداره موقت از طریق لویه جرگه بزرگ ایجاد شد و قانون اساسی در سال ۲۰۰۴ تصویب شد. در چارچوب قانون اساسی، بسیاری از قوانین دیگر از جمله بانکی، عدلی، هوانوردی، تجاری، حقوق بشر و غیره وضع شد که به تصویب مجلس و تصویب رئیس جمهور رسید. افغانستان به جای خودمختاری، قوانین مدون داشت که خود عامل اصلی در شکل گیری یک نظام بود.

زمینه حاکمیت قانون ایجاد شد و قوه های سه گانه افغانستان با رای مردم در چارچوب قانون اساسی جدید شکل گرفت. رئیس جمهور منتخب افغانستان انتخاب شد و قوه مقننه و قضائیه ایجاد شد. سیستم های اداری، اقتصادی و امنیتی افغانستان از اول شروع شد. اگر کسی در آن زمان کابل را دیده باشد، حتی در ارگ و هوتل کانتیننتال، در ساختمان ها آب جاری نبود و آب را با سطل به اتاق های مهمان می بردند. به دلیل جنگ های داخلی، از پل کابل به ریشخورو راه نبود و راه میوند کاملا از بین رفته بود.

در ادارات هیچ میز و چوکی وجود نداشت. پطرول پمپ نبود و زمانی که از تورخم وارد افغانستان می شدید، به همین دلیل بشکه های قدیمی را فورا می دید و می گفتند که کشور بشکه ها خوش آمدید. طالبان سپس از بشکه های قدیمی برای کار گذاشتن بمب استفاده کردند. تمام سرک های قدیمی افغانستان ویران شده بود. از اکثر دهات به شهرها راه وجود نداشت. سفر با موتر از کابل تا جلال آباد حدود هشت ساعت به طول می انجامید و در مسیر کابل به قندهار مسافران شب را سپری می کردند.

پس از سقوط طالبان و ظهور جمهوری، هزاران کیلومتر سرک قدیمی بازسازی شد و راه های جدید به اکثر دهات و شهرها کشیده شد. شهرها با ولسوالی ها و دهان وصل شدند. اردوی ملی و پلیس ملی افغانستان دوباره ایجاد شد. مؤسسات آموزشی برای زنان و مردان فعال شد و میلیون ها کودک به مکتب رفتند. هزاران کارمند مسلکی در آموزش عالی آموزش دیدند. افغانستان ویران بار دیگر حرکت به سوی بازسازی را آغاز کرد. هزاران ساختمان دولتی، مدرسه، شفاخانه و مسجد ساخته شد و زمینه ساخت صدها هزار خانه جدید در شهرها و اطراف کشور فراهم شد.

تلویزیون ها و رادیوها فعال شدند و آزادی بیان در افغانستان چهره جدید به خود گرفت. البته این آزادی به ابزار مهمی در جنگ جاری علیه جمهوری تبدیل شد که جمهوری را سقوط داد. تلفن، اینترنت و شبکه های تلفنی فعال شد و افغانستان به دنیا متصل شد. پرچم های افغانستان بار دیگر بر فراز سفارت های افغانستان در بسیاری از کشورها به اهتزاز درآمد. افغانستان از انزوا خارج شد و در زمره کشورهای جهان قرار گرفت. فرصت های اقتصادی به حدی افزایش یافت که علاوه بر افغان ها، هزاران پاکستانی و سایر کشورهای منطقه، شرکت ها و کمپنی ها نیز برای کار به افغانستان رفتند.

در دو دوره گذشته، دولت ها برای حاکمیت قانون، بهبود حکومت داری و تقویت ادارات کار چندانی انجام ندادند، اما در عوض، دولت افغانستان و بازیگران غیردولتی بیشتر به این فکر می کردند که چگونه میلیونر شوند. اگرچه نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان ۲۰ سال با تروریسم و ​​طالبان جنگیدند، اما در نهایت با سقوط جمهوری، دستاوردهای ۲۰ ساله افغانستان از بین رفت. ممکن است بسیاری ها عده ای را مقصر بدانند اما در مجموع تمام ملت افغانستان در این شکست سهیم هستند. هر گروه و قشر را می توان جداگانه مورد بحث قرار داد.

طالبان نیز مسئول این جنگ ها و این وضعیت هستند که ۲۰ سال به نفع دیگران جنگیدند. اگر جنگ نبود، افغانستان از فرصت های گذشته بهتر استفاده می کرد. افغانستان به جایی بازگشت که ۲۰ سال پیش گامی در جهت توسعه برداشت. یعنی در ۲۰ سال ۱۰ قدم به سمت پیشرفت برداشتیم اما اکنون ۲۰ قدم به عقب برگشتیم. اگر افغانستان همین اکنون گام ها به سوی پیشرفت را شروع نکند، به نظر من به جای ۲۰ سال، دو برابر و حتی بیشتر زمان می برد تا به جایگاه دو سال قبل برسد. افغان ها از یازده سپتمبر فایده چندانی نبردند و ضرر زیادی کردند.

افغانستان بار دیگر در انزوا قرار دارد. قانون اساسی و قوانین دیگر وجود ندارد. دروازه های تحصیلات متوسطه و عالی به روی دختران بسته است. نیمی از جمعیت افغانستان که زنان هستند از همه حقوق اسلامی، انسانی و بشردوستانه محروم هستند. روند تعلیم پسران و مردان از نظر کیفی و کمی بدتر شده است. طالبان می خواهند با ساختن مدارس، نسل دیگری از افراط گرایان را تربیت کنند. میلیون ها کادر که سرمایه انسانی افغانستان بودند از کشور خارج شدند و بازگشت این سرمایه کار آسانی نیست. البته افغان های خارج از کشور می توانند تا حدودی به خانواده و دوستان و رشد اقتصادی افغانستان کمک کنند، اما پرکردن خلأ آنها کار ساده ای نیست.

گروه حاکم طالبان مشروعیت ملی و بین المللی ندارند. افغانستان با مشکلات امنیتی سیاسی، فزیکی و انسانی مواجه هستند. مشکلات اقتصادی افغانستان پابرجاست و آینده افغانستان به این شکل است. بسیاری از فرصت‌ها در دوران جمهوری و همچنین طالبان از دست رفت، که برای استقرار یک نظام قانونی، مشروع و دموکراتیک کار کردند یا خواهند کرد. طالبان هنوز فکر می کنند که دنیا را شکست داده اند، اما فکر نمی کنند که چقدر سبب شکست افغانستان و افغان ها شده اند. چقدر طالبان در دو سال اخیر به اسلام و افغانستان ضرر رسانده است، افغانستان و اسلام در هیچ دوره ای از تاریخ افغانستان به این شدت آسیب ندیده است.

بر اساس برخی پالیسی های غلط امریکا که به عراق حمله کرد و جنگ با تروریسم در جهان شکل دیگری به خود گرفت، حضور امریکایی ها در افغانستان طولانی شد. افغانستان از ابتدا برای امریکا هدف نبود، بلکه وسیله ای برای دستیابی به اهداف استراتژیک آن بود. قدرت های بزرگ به عنوان عمده فروش همیشه می توانند به روش های مختلف به اهداف خود برسند و راهی را انتخاب کنند که برای آنها سودمند باشد. یک فرد فقیر یا کشوری مانند افغانستان گزینه های زیادی ندارد و باید از فرصت ها نهایت استفاده را ببرد.

هیچ بحث اخلاقی برای کشورها وجود ندارد، عباس ستانکزی، معاون وزیر امور خارجه طالبان اخیرا گفته است که وظیفه جهان است که به افغانستان کمک کند. دنیا هرگز خود را موظف به ساختن کشور دیگری نمی داند. دنیا فقط کمک های بشردوستانه محدودی را به مشتریان خود ارائه می کند. تعاملات کشورهای جهان بر اساس منافع متقابل است و نه بر اساس مسئولیت و تعهد اخلاقی.

سربازان پاکستانی نیز نمی خواستند مردم پاکستان مانند افغانستان از آزادی های سیاسی و اجتماعی برخوردار شوند، زیرا ارتش پاکستان همیشه می خواهند تمام مناطق پاکستان را تحت کنترل خود داشته باشند. پاکستان به دلیل سیاست عمق استراتژیک نمی خواست حکومت قدرتمندی که روی پای خود بایستد در افغانستان حکومت کند. پاکستان کوشش های خود را علیه حکومت افغانستان با سازماندهی مجدد طالبان و زمینه سازی برای یک جنگ نیابتی جدید شروع کرد. آی اس آی پاکستان نقش ویژه و فعالی در برنامه ریزی، نمایندگی سیاسی و جنگ جاری طالبان داشتند.

در ظاهر پاکستان در کنار امریکا ایستاد و میلیاردها دلار از امریکا دریافت کرد. این کشور با افغانستان تجارت می کرد و از کاروان های لجستیکی نیروهای ناتو و امریکایی از طریق کراچی بهره می برد، اما در باطن جنگی را علیه ایالات متحده به راه انداخت. از رهبران طالبان گرفته تا رهبران القاعده و دیگر گروه های تروریستی، همه را در آغوش خود نگه داشت. پاکستان با امریکا بازی چشم پتان را انجام میداد. جنرال حمیدگل رئیس سابق استخبارات پاکستان در گفتگو با تلویزیون به دنیا گفت که با کمک امریکا و جهان روسیه را در افغانستان شکست دادند اما این بار با کمک امریکا در افغانستان امریکا را شکست خواهند داد. . . پاکستان با داشتن برنامه بلندمدت به این هدف رسید و امریکا در سال ۲۰۲۱ افغانستان را ترک کرد و جنرال فیض حمید، رئیس اداره امنیت ملی پاکستان با نوشیدن یک پیاله چای در هتل سرنا در کابل سقوط جمهوریت را جشن گرفت.

بازی هنوز تمام نشده است. سیاستمداران امریکایی می گویند دست امریکا بسیار دراز است و حافظه اش تازه است، یعنی چیز زیادی را فراموش نمی کند. پاکستان نیز روز خوبی نخواهد دید. وضعیت کنونی پاکستان به نظر می رسد که پاکستان ضربه سختی را در تقابل منافع امریکا و دیگر ابرقدرت های منطقه خواهد دید.

از شواهد و قرائن چنین بر می آید که طالبان به اصلاح پذیر نبوده و نیستند. منطقه متحد نیست و هر کشوری منافع خود را در افغانستان دارد. کشورهای منطقه نه آمادگی سرمایه گذاری سیاسی، اقتصادی و نظامی در افغانستان را دارند و نه امکانات آن را دارند. اگر وضعیت در افغانستان ادامه یابد که یک گروه نامشروع حکومت کند، کشورهای همسایه نیز در آتش جنگ های آینده خواهند سوخت. به دلیل ترس از ایالات متحده و یا به دلیل عدم دخالت ایالات متحده، کشورهایی که طالبان در آنها تخم گذاشته اند، طالبان را به رسمیت نمی شناسند. طالبان هم می دانند که نه امریکا طالبان را به رسمیت می شناسد و نه کشورهای دیگر طالبان را به رسمیت می شناسند.

(تاند /۱۳ سپتمبر ۲۰۲۳)

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x