پرندگان در میان شاخه های کم ارتفاعی که بر روی جویبارهای پرتلالو آویزان هستند در امتداد مسیر جلال آباد به سمت جنوب به سمت ولسوالی اچین در ولایت ننگرهار پرواز می کنند. سپس، چشم انداز و منظره تغییر می کند، زیرا مزارع سرسبز جای خود را به زمین های بایر و بی حاصل می دهند.
جلوتر منطقه آچین در میان کوههای صخرهای قرار دارد که در مرز پاکستان واقع شده است، منطقهای که از آغاز جنگ توسط بمبهای آمریکایی در هم کوبیده شد.
کارگران کنار جاده صف کشیده اند و با طلق (سیلیکات منیزیم) سفیدی که از کوه ها پایین آورده اند، گرد و غباری شده اند. هنگامی که مشغول بار کردن وسایل سنگین موترهای باربری هستند، باد شدیدی روی گونههای ترکخوردهشان میگزد. در این نواحمی منطقه اچین، هیچ چیز دیگری در منظره سفید شده در حال حرکت نیست. مردم محلی میگویند مدت ها سال است که این زمین خشن و ناملایم توسط موادهای شیمیایی آلوده شده و کسی در اینجا رفت و آمدی ندارد.
در آپریل 2017، ارتش ایالات متحده قوی ترین بمب متعارف و شناخته شده خود را در این منطقه بالای مردم انداخت کرد – GBU-43/B Massive Ordnance Air Blast، که به طور غیر رسمی به عنوان “مادر همه بمب ها” یا MOAB شناخته می شود.
قبل از حمله هوایی، قدرت ولی و سایر ساکنان اسد خیل به دنبال خروج همراه با سربازان افغان و نیروهای ویژه ایالات متحده از منطقه بودند. هشت ماه پس از انفجار مهیب، سرانجام اجازه یافتند به خانه های خود بازگردند. اقای ولی می گوید خیلی زود بعد از آن انفجار بود که بسیاری از ساکنان متوجه بیماری های عجیب و بثورات پوستی شدند.
ولی، یک کشاورز 27 ساله، که لباس زیر خود را بالا می کشد تا برجستگی های قرمز رنگی که روی ساق پاهایش کشیده شده بود را به من نشان دهد، می گوید: “همه مردمی که در روستای اسد خیل زندگی می کردند، پس از انداخت آن بمب، بیمار شدند. (من آن را در تمام بدنم دارم) او می گوید که این بیماری پوستی را از آلودگی به جا مانده توسط بمب مادر (MOAB) گرفته است.”
وقتی ولی و همسایگانش به روستای خود بازگشتند، متوجه شدند که زمین آنها مانند گذشته، محصولی ندارد. او میگوید که شعاع انفجار بمب که تا شهرک شادل بازار، بیش از یک مایل و نیم فاصله داشت، ویران گردید. او می گوید: «در گذشته 150 کیلوگرام گندم از زمین خود برداشت می کردیم، اما اکنون نمی توانیم نیمی از آن را تهیه کنیم. ما برگشتیم چون خانه و معیشت ما اینجاست، اما این زمین ها امن نیستند. همه گیاهان مسموم و بیمار هستند و ما هم همینطور.»
با این حال، بقایای بمبهایی که روستاییان را آزار میدهند، تنها یکی از نمونههای میراث سمی زیستمحیطی جنگ است. برای دو دهه، افغانها، اطفال شان را بزرگ کردند، سر کار رفتند و در کنار پایگاههای نظامی وسیع آمریکا و گودالهای سوخته به دنیا آمدند، و اثرات درازمدت این قرار گرفتن در معرض موادهای شیمیایی نامشخص است. مقابله با پیامدهای آلودگی جنگ چندین نسل طول خواهد کشید.
قدرت ولی با دو پسرش در خانه شان در منطقه اسد خیل در ولسوالی اچین ولایت ننگرهار
اشغال نظامی دو دهه ای آمریکا، محیط طبیعی افغانستان را به گونه ای ویران کرده است که ممکن است هرگز به طور کامل مورد بررسی یا رسیدگی قرار نگیرد. نیروهای نظامی آمریکا و متحدانش، عمدتاً سایر اعضای ناتو، بارها از مهمات نظامی استفاده کردند که می تواند مواد سمی بسیاری از خود به جای بگذارند. این سلاحها مواد سرطانزا، تراتوژن و ژنوتوکسینهای شناختهشده (مواد سمی که میتوانند باعث نقصهای مادرزادی در جنین و آسیب هایی را به دی ان ای وارد کنند) را بدون پاسخگویی به محیط زیست وارد کردند.
ساکنان محلی مدتها گزارش کردهاند که پایگاههای نظامی ایالات متحده مقادیر زیادی فاضلاب، زبالههای شیمیایی و مواد سمی را از پایگاههای خود به زمینها و آبراهها میریزند و زمینهای کشاورزی و آبهای زیرزمینی را برای کل خانواده های ساکن اطراف آن، آلوده می سازند. آنها همچنین زبالهها و سایر زبالهها را در گودالهای آتشسوزی در هوای آزاد سوزاندند – که برخی از آنها به اندازه سه زمین فوتبال هستند – آسمان روستاها توسط دودهای مضر تولید شده توسط زباله ها، سیاه پوش می شد.
افغانستان بیش از 40 سال از جنگ را متحمل شده است. شواهد در همه جا وجود دارد، برخی از آنها ثابت و مدفون و برخی از آنها هنوز زنده هستند. مواد شیمیایی به کار رفته در جنگ، زمین را مسموم کرده که هنوز به خوبی شناخته نشده اند. قبل از ورود ارتش ایالات متحده به افغانستان، نیروهای شوروی به استقرار سلاح های شیمیایی از جمله ناپالم (بمب های آتشزا / ماده مخصوص تغلیظ پترول و تهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله) متهم شده بودند. سپس پایگاه های آنها توسط آمریکایی ها تصرف شده و همان اهداف را دنبال کردند. امروزه، لایههایی از زبالههای طبی، بیولوژیکی و شیمیایی باقی ماندهاند که احتمالاً هرگز پاکسازی نشوند.
از نخستین حملات هوایی پس از 11 سپتمبر که در سال 2001 علیه طالبان و القاعده هدف قرار گرفت تا دو دهه بعد از خروج آشفته وار پنتاگون از کشور، ارتش ایالات متحده بیش از 85 هزار بمب بر روی مردم افغانستان انداخت کرده است. اکثر آنها حاوی ماده منفجره ای به نام RDX بودند که می تواند بر سیستم عصبی بدن تأثیر بگذارد که سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده آن را به عنوان یک ماده ی سرطان زا احتمالی برای انسان ها عنوان کرده است.
نسبت دادن بیماری های خاص به آلودگی هوا، آب و خاک اغلب بسیار دشوار است، اما روستائیانی که در مجاورت پایگاه های اصلی ایالات متحده زندگی می کردند – و پزشکان افغان و مقامات صحت عمومی که آنها را معالجه می کردند – می گویند که پنتاگون تمایلی به به کارگیری محافظت های حداقلی محیط زیست ندارند که باعث ایجاد بیماریهای جدی کلیوی، قلبی-ریوی، گوارشی و پوستی، ناهنجاریهای مادرزادی و انواع مختلف امراض سرطانی میشود.
جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، در سخنرانی سال 2022 خود در مورد چنین علیتی صریح بود، اما فقط در رابطه با کهنه سربازان آمریکایی. او توصیف کرد: “دود سمی، غلیظ از سموم، در هوا وجود دارند که به ریه های سربازان ما وارد می شود.” او از کنگره خواست قانونی را تصویب کند تا «اطمینان حاصل شود که معیوبین جنگی که در اثر تماسهای سمی در عراق و افغانستان دچار مشکل شدهاند، در نهایت از مزایا و مراقبتهای صحی جامعی که سزاوار آن هستند برخوردار شوند”.
چند ماه بعد، کنگره لایحهای موسوم به قانون پیمان را تصویب کرد و 23 بیماری سوختگی سمی و شرایط صحی مرتبط با قرار گرفتن در معرض آلودگی ها را اضافه کرد که معیوبین جنگی میتوانند از مزایای آنها، از جمله برونشیت، بیماری مزمن انسدادی ریه و 9 نوع سرطان تنفسی جدید واجد شرایط برخوردار شوند با هزینه ای بیش از 270 میلیارد دالر در یک دهه آینده. این قانون نشان دهنده بزرگترین گسترش مزایای معیوبینی جنگی در طول تاریخ بوده است.
اما نه بایدن و نه کنگره به افغانهایی که در نزدیکی پایگاههای نظامی ایالات متحده زندگی میکردند یا برای آنها کار میکردند و هنوز هم از بسیاری از بیماریها و سرطانها رنج میبرند، صحبتی نکردند و یا وعده ای برای درمان، به آنها ندادند.
بر اساس بخش 120 قانون جبران خسارت و مسئولیت جامع واکنش زیست محیطی، وزارت دفاع (DOD) موظف است مسئولیت تمام اقدامات اصلاحی لازم برای محافظت از سلامت انسان ها و محیط زیست ناشی از فعالیت های خود را بر عهده بگیرند. با این حال، مقررات وزارت دفاع، پاکسازی محیط زیست در پایگاههای نظامی خارج از کشور را که دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرند، ممنوع میکند، مگر اینکه طبق یک توافق بینالمللی الزامآور یا یک طرح پاکسازی که قبل از انتقال با کشور میزبان مذاکره شده باشد، الزامی باشد.
در سال 2011، حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان به اوج خود در حدود 110 هزار پرسونل رسید – نیروهای ناتو با 20 هزار پرسونل اضافی – روزانه حدود 900 هزار پوند (408 هزار و 233 کیلوگرام) زباله تولید می کردند که بخش عمده آن بدون هیچ گونه کنترل آلودگی سوزانده می شد. اداره بازرسی آمریکا در امور بازسازی افغانستان یا (اداره سیگار) اظهار داشته است که قوانین افغانستان در مورد منع سوزاندن کالاها در گودال ها برای نیروهای ایالات متحده و سایر نیروهای بین المللی قابل اجرا نبود و به گفته سربازان، ارتش ایالات متحده تا زمان خروج در اگست 2021، کالاها را در گودال ها می سوزاندند.
بگرام، در شمال کابل، بزرگترین پایگاه نظامی ایالات متحده در طول جنگ 20 ساله بود. میدانهای هوایی در جلال آباد و قندهار از بزرگترین میدانهای هوایی مورد استفاده نیروهای ایالات متحده و ناتو بودند.
پدرم (نویسنده) از ننگرهار آمده است و من سال هاست که می خواهم این داستان را تعریف کنم. اگرچه من به فرزندی پذیرفته شدم و در خارج از کشور بزرگ شدم، اما زمانی که به عنوان یک ژورنالیست به کشور بازگشتم، در سال 2019 شروع به درک مقیاس واقعی آسیب هایی کردم که ارتش آمریکا به افغانستان وارد کرده است. برخی از پایگاهها مانند شهرهای کوچکی بودند، آسمان برخی مناطق که خارجی ها حضور داشتند به صورت شبانه روز پر از دود و سیاه بود، در حالی که زباله های نیروهای خارجی توسط کاروان موترهای باربری در برخی گودال ها سرازیر میشدند.
وقتی از میلیونها کیلوگرام زباله خطرناکی که پایگاهها تولید میکردند مطلع شدم، براساس قانون آزادی اطلاعات، درخواستی به اداره سیگار دادم تا عکسهایی از گودالهای سوختگی را بدست آورم. با استفاده از مختصات جی پی اس تعبیه شده در فراداده های (MetaData) عکس ها، اندازه گودال های سوختگی را در پایگاه های سراسر کشور ترسیم و اندازه گرفتم. من توده های زنگ زده هواپیماهای دوران شوروی و وسایط نقلیه نظامی آمریکایی ها را دیدم که روی پایگاه ها انباشته شده بودند. بر اساس تصاویری که مخصوص نظارت بر آتشسوزیهای فعال و ناهنجاریهای حرارتی طراحی شدهاند، چندین مکان سوختگی در بگرام آخرین بار در اواسط ماه جون 2021 فعال بودهاند.
در تابستان 2022، من از پایگاه های سه تا از بزرگترین پایگاه های سابق ایالات متحده در افغانستان – در ولایات ننگرهار، قندهار و پروان – بازدید کردم تا آنچه را که آمریکا در زمین به جا گذاشته است، مستند کنم.یک سال قبل از آن، من به عراق سفر کردم تا در مورد اثرات آلودگی و آلودگی نظامی و تاثیرات آنها بر مردم عراق و محیط زیست گزارش بدهم. می دانستم که تأثیر آلودگی های ارتش آمریکا بر افغانستان و مردم آن منعکس کننده مشکلات مشابه در عراق است، اما بسیار کمتر مستند شده بود.
تنها پس از بازگشت طالبان به قدرت و پایان دادن به جنگ آمریکا در اگست 2021 بود که من این فرصت را پیدا کردم تا عمیقتر به این موضوع ویرانگر و خانمان سوز بپردازم. در چهارمین سفرم به کشور پس از تصرف به دست طالبان، در باند هوایی فرودگاه کابل فرود آمدم و روی یک دیوار سمنتی نوشته شده بود “زباله های لعنتی خود را پاک کنید” که احتمالاً توسط یکی از نیروهای بین المللی در حین تخلیه آشفته وار نوشته شده بود. اما آمریکایی ها چیزهایی بیش از زباله باقی گذاشته بودند: آنها هوا را با آلاینده های سمی پر کرده بودند و فاضلاب خام خود را در مزارع و آبراه های سراسر افغانستان ریخته بودند.
پایگاههای سابق ایالات متحده که دیگر با تهدیدات روبرو نیستند، هنوز مجموعهای از سموم را در خود نگه داشته اند و در حال حاضر در سکوت و آرامش قرار دارند، که یک یا دو محافظ از حکومت کنونی از آنها محافظت می کنند.
آسمان افغانستان هم پس از تسلط طالبان تغییر کرده است. دودهای سیاه مضر گودال ها، بالون های جاسوسی و پرواز پرسروصدای هلیکوپترها اکنون به یک خاطره تبدیل شده اند. چهره های جدیدی، چوکی های رانندگان وسایط نقلیه نظامی را اشغال کرده اند. و برای بسیاری، بهویژه در مناطق روستایی کشور، پایان حملات هوایی و حملات شبانه یک آرامش خوشایند بود. با این حال، در دولت طالبان مشکلات جدیدی وجود داشت، از جمله سرکوب شدید حقوق زنان و تضعیف شدید اقتصادی.
در طول شش ماه، من به سراسر کشور سفر کردم و با 26 داکتر و 52 تن از ساکنان افغان که در نزدیکی آن پایگاه ها زندگی می کردند، در مورد مشکلات صحی شان صحبت کردم، که آنها معتقدند، مشکلاتشان نتیجه مستقیم زباله های پایگاه های خارجی بوده است.
کشاورزان به من گفتند که شاهد بوده اند که پیمانکاران نظامی ایالات متحده فاضلاب و زباله ها را به مزارع آنها می ریزند. ساکنان توضیح دادند که چگونه سالها در نهرهای بند آمده فاضلاب که از داخل دیوارههای سمنتی سرازیر میشد غسل میکردند و نفس می کشیدند در آسمانی که مملو بود از دودهای سیاه زباله های خارجی ها. من کودکان خردسالی را دیدم که در میان آهن های بی کار و بی مصرف بازی می کردند که به گفته داکتران، اکنون از عفونت چشمی و بیماریهای پوستی مداوم رنج میبرند.
من همچنین با سربازان افغان و آمریکایی صحبت کردم که معتقدند مشکلات و بیماری های صحی آنها مستقیماً با کار آنها در پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان مرتبط است. یکی از سربازان سابق افغان که با او صحبت کردم، به شرط ناشناس ماندن هویتش، به مدت 13 سال در میدان هوایی قندهار به آموزش نیروهای تازه نفس پرداخته بود او به من گفت که در تمام مدت خدمتش نزدیک محل سوختگی بوده و در نتیجه مشکلات تنفسی داشته است. سه سال پیش تشخیص داده شد که سرطان ریه دارد.
داکتران متخصصی که سالها تجربه را در درمان آسیبدیدگان دارند، از جمله داکتران نظامی که در پایگاههای آمریکایی کار میکردند و از سربازان افغان و آمریکایی مراقبت میکردند، به من گفتند که بهطور قاطع، سوزاندن و ریختن زبالهها بر سلامت همه افراد و مردم مناطق اطراف آن، تأثیری مخربی داشته است.
در ولسوالی اچین ولایت ننگرهار، قدرت ولی در دکان خوراکه فروشی کوچکی که دارد، دانه های جوش بدن خود را پنهان می کند.
او با اشاره به جوش هایش میگوید: “میدانم بیماری پوستی من ناشی از بمب های انداخت شده در اینجا هستند، زیرا قبل از آن چنین بیماریهایی وجود نداشت.”
او به دره بی صدای مهمند که در پیش رویش قرار دارد نگاه می کند. زمین های پر از درختچه ها و درختان، کف دره را پر کرده است. همانطور که دره باریک می شود، تپه های دو طرف به کوه ها یکی می شوند. در دوردست، سپین غر باشکوه، “کوه های سفید” مرز بین افغانستان و پاکستان را مشخص می کند. همچنین محل غارهای توره بوره است که با کمک سازمان سیا برای مجاهدین پس از تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979 ساخته شد. در اواخر دهه 1990، این غارها به پایگاه القاعده تبدیل شدند. این مکان همچنین محل تلاش نافرجام واشنگتن برای دستگیری یا کشتن اسامه بن لادن در آغاز جنگ آمریکا در افغانستان بود.
قدرت ولی می گوید، بمب مادر در حدود 550 یاردی (500 متر) خانه اش انداخت شد.
بمب مادر با داشتن نزدیک به 19 هزار پوند (8 هزار و 618 کیلوگرم) ترکیب H6، ترکیبی قدرتمند از مواد منفجره TNT، RDX، آلومینیوم و نیتروسلولز، نیروی مخرب آن تقریباً معادل کوچکترین دستگاههای هستهای تاکتیکی دوران جنگ سرد در زرادخانه آمریکا است. فرمانده ارشد ایالات متحده در افغانستان در آن زمان گفت که این هواپیما از پشت یک هواپیمای باری MC-130 به پایین و بالای غارهای مورد استفاده نیروهای داعش انداخته شد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، که در طول مبارزات انتخاباتی خود در سال 2016 وعده داده بود که داعش را نابود خواهد کرد و “آنها را بمباران می کند”، وی این حمله را “یک ماموریت بسیار بسیار موفق دیگر” خواند. مقامات دفاعی افغانستان ادعا کردند که 36 جنگجوی داعش در این حمله کشته شدند.
زمانی که قدرت ولی ماه ها بعد به خانه بازگشت، شواهد تخریب بمب به سختی قابل مشاهده بود. هیچ شکاف عظیم آشکاری از بمب انداخته شده وجود نداشت. تنها چند سنگ سوخته و چند درخت سوخته محل بمباران را مشخص کرده بود.
خانه او هنوز پابرجاست، گرچه تمام خانههای منطقه اسد خیل تخریب گردیدند، آوارهایی که اکنون حیواناتی همچون گوسفندان سرگردان در آن زندگی میکنند. قدرت ولی می گوید که ده ها خانواده در روستا در خانه های بازسازی شده زندگی می کنند. همسایگان او همان جوش های سرخ رنگ خارش دار را دارا هستند.
ساکنان قریه اسد خیل در ولسوالی اچین، جایی که مادر بمب ها MOAB در سال 2017 در آنجا انداخت شد که در نتیجه بثورات پوستی مداوم خود بر روی بدن مردم این منطقه ایجاد شد که به اعتقاد آنها ناشی از انداخت این بمب است.
او میگوید: “همه به جز دو یا سه نفر در هر خانه دچار بثورات پوستی هستند و همه فکر میکنند که بیماریهای پوستی آنها از بمب است.” مادرش 60 ساله است، همسرش نفیسه 20 ساله و دو فرزندشان میرحاتم 3 ساله و قاسم 2 ساله همگی دارای یک بیماری پوستی هستند. قدرت ولی می گوید: “هر دارویی که داکتران به ما می دهند، اثری ندارند”
وی در ادامه می گوید که جوش ها هیچگاه خوب نمی شوند، دائماً خارش می کنند و مایعاتی چرک مانند به بیرون نشت می کنند. پس از ده ها سفر به نزد داکتران و آزمایش های فراوان، او هنوز هیچ تسکین یا توضیحی برای این جوش ها پیدا نکرده است.
او میگوید: تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که اقداماتی را برای دوری از این بیماری انجام دهیم. من روزی دو بار حمام می روم و لباس هایم را عوض می کنم.
او می گوید این اولین بمبی نبود که به این منطقه اصابت کرد. “اما این یکی فرق داشت.”
میدان هوایی جلال آباد در جنوب شرقی شهر قرار دارد. در طول مدت 20 سال، این مکان محل زندگی سربازان افغان و آمریکایی ها بود. دیوارهای شرقی و جنوبی آن توسط زمینهای کشاورزی و دکان های مکانیکی و ضایعاتی احاطه شده است که مملو از همه چیز از ماسکهای گاز گرفته تا ابزارهایی که بیرق آمریکا روی آنها چاپ شده، تجهیزات پزشکی، تردمیلها و حتی پوستر قاببندی شده فیلم «نابودگر» هم است. درست پایین جاده، انبارهایی با هاموی های شکسته وجود دارد که در انتظار جداسازی قطعات شان برای فروش هستند. در مسیر شمال، شاهراه جلال آباد – تورخم قرار دارد که به مرز پاکستان منتهی می شود. نهرهایی که از پایه و زیر شاهراه خارج می شوند و از میان مجموعه ای از روستاها عبور می کنند که ساکنان شان، از آب آن برای نوشیدن و شستشو استفاده می کنند.
محمد اجمل 36 ساله می گوید: “آب های منطقه قبل از آمدن آمریکایی ها بسیار تمیز و قابل آشامیدن بودند اما پس از آمدن آنها برخی از مردم این منطقه مشکلات کلیوی پیدا کردند. برخی دیگر مشکلات تنفسی و بیماری های پوستی دارند. من مطمئن نیستم که آیا این بیماریها از مواد شیمیایی موجود در راکت ها ناشی میشوند یا از زبالههای آلودهای که در آب انداخت می شدند.”
او می گوید: “همه چیز مسموم است.”
داکتر محمد نسیم شینواری که در 17 سال گذشته در کلینیک کوچک خود در نزدیکی این پایگاه کار کرده است، می گوید که آلودگی ناشی از این پایگاه عامل اصلی مشکلات بهداشتی است. او می گوید، تنها یک مزرعه کوچک و خشک شده، کلینیک او را از گودال های سوختگی که حداقل یک بار در هفته شعله ور می شدند، جدا می کند. “حالا تصور کنید که در تمام زندگی خود آن را باید تنفس کنید.”
سعدالله کاکر، کارمند سابق وزارت امور سرحدات و قبایل، هفته ها قبل به من گفت که ساکنان شکایت کرده بودند که پیمانکاران استخدام شده توسط ایالات متحده از این پایگاه، تانکرهای زباله را در مقابل خانه هایشان و در مزارع خود تخلیه می کنند. شینواری میگوید که تا زمان خروج آمریکاییها از پایگاه، پیمانکاران زبالهها را «مخفیانه» در برخی مکانها تخلیه میکردند. او میگوید: «بعضی وقتها، آنها را همینجا، کنار پایگاه، در مزارع میریختند. هیچ کس نتوانست جلوی کار آنها را بگیرد.»
در حالی که بیماران در بیرون از کلینیک حضور دارند و پوشههای اسناد طبی خود را در دستانشان گرفته اند، شینواری مکانی را که موترهای حامل فاضلاب آنها را را در مزارع کشاورزان میریزند، نشان می دهد.
شینواری نیز مانند اجمل، بسیاری از بیماریهایی را که دیده است به مواد شیمیایی جنگ ناشی از بمبها، موشکها و سایر تسلیحات نظامی که بر مزارع و روستاها انداخت شده است، نسبت میدهد. داکتر شینواری توضیح می دهد که چگونه در منطقه محل سکونتش در شینوار و شهر اچین، گیاهان بسیار کمی در این زمین ها در پنج سال پس از رها شدن بمب مادر رشد کرده اند.
آقای شینواری می گوید: “مردم فکر می کردند که امریکایی مواد شیمیایی در هوا پاشیده اند یا چیزی به سرچشمه آب اضافه کرده اند اما این ها همگی تاثیر انداخت بمب مادر بوده است”.
برای اجمل، آبراه آلوده ای که از پایگاه جاری می شود، یادآور طولانی ترین جنگ آمریکاست.
او پیشانی خود را در هم میکشد: “چاههای خانههای ما نیز آلوده هستند. هر هفته تانکرهای فاضلاب را از پایگاه می آوردند و در نهر و زمین اطراف تخلیه می کردند. آب خیلی سیاه می شد و بوی بدی می داد. بسیاری از مردم اینجا مشکل کلیوی دارند و اگر به درختانی که در رودخانه روییده اند نگاه کنید، آنها هم آسیب می بینند.”
ادامه دارد ….