از زمان حمله غافلگیرانه حماس در 7 اکتب و آغاز عملیات نظامی اسرائیل، آنها توانسته اند تاکنون تقریباً 12000 نفر را در غزه از بین ببرند که متاسفانه بیش از دو سوم آنها را کودکان و زنان تشکیل می دهند.
اسرائیل نه تنها غزه را بیش از پنج هفته است که بمباران می کند، بلکه عملیات زمینی را به صورت گسترده اغاز کرد است.
هر عملیات نظامی با این ماهیت باید دارای یک هدف روشن و قابل دستیابی و همچنین یک استراتژی خروج باشد. سوال بزرگ در اینجا این است: آیا هدف جنگی اسرائیل در غزه به وضوح مشخص شده و در زمین قابل دستیابی است؟ تل آویو می گوید تا زمانی که حماس را به طور کامل نابود نکند، عملیات نظامی خود را متوقف نخواهد کرد. این هدف بزرگ به نظر می رسد اما دستیابی به آن تقریبا غیرممکن است. اجازه دهید توضیح دهیم که چرا
یک هدف روشن برای برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی یک عملیات نظامی اساسی است. این یک جهت استراتژیک را به ما ارائه می دهد، تخصیص کارآمد منابع را تضمین می کند، به مدیریت ریسک ها کمک می کند و ارتباطات و پاسخگویی را تسهیل می کند، که در نهایت همه اینها به موفقیت و مشروعیت اقدامات نظامی کمک می کند. متأسفانه اسرائیل فاقد این هدف روشن است.
عملیات نظامی اسرائیل به صورت گسترده باعث ایجاد نفرت بیشتر می شود و آینده ای روشنی بابت آن وجود ندارد.
اسرائیل با استفاده از خشونت بسیار و ایجاد یک فاجعه انسانی وحشتناک فرصت بزرگی را برای مشروعیتزدایی از مبارزات فلسطینیها در انظار جهانیان از دست داد. تظاهرات بزرگ برای فلسطینی ها در سرتاسر جهان نشان میدهد که غزه در نبرد افکار عمومی به شکلی چشم گیرتری در برابر اسرائیل پیروز شده است.
همانطور که هر ارزیابی منطقی می تواند متوجه شود که هدف اعلام شده اسرائیل از نابودی «کل» حماس در این جنگ جاری بعید است. هدف بزرگ به نظر می رسد اما امکان دستیابی به آن بعید است، برای اسرائیل مهم است که استراتژی خروج سنجیده ای داشته باشد.
اسرائیل نمی تواند غزه را اشغال کند و آن را برای مدت طولانی تحت کنترل نیروهای امنیتی خود نگه دارد. تل آویو در گذشته نتوانسته بود این کار را انجام دهد و اکنون نیز به هیچ وجه موفق نخواهد شد.
تخلیه شهرک نشینان اسرائیلی از شهرک های غزه یک روند بسیار بحث برانگیز و دشوار بود. اگر اسرائیل نمیخواهد از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد، باید ببیند چگونه ابرقدرتی مانند آمریکا در اشغال افغانستان به مدت 20 سال شکست سختی خورد.
مانند اسرائیل، ایالات متحده با اهداف توخالی برای نابودی کامل طالبان و بدون استراتژی خروج حساب شده به افغانستان حمله کرد. ایالات متحده در جنگ شکست خورد و مجبور شد با عقب نشینی تحقیرآمیز روبرو شود در حالی که طالبان از بین نرفتند. این گروه به سادگی افغانستان را با قدرتی بیشتر از همیشه پس گرفت.
برای اسرائیل مهم است که بداند زور نمی تواند امنیت آن را در درازمدت بخرد. با داشتن چنین هدف دست نیافتنی نمی تواند در جنگ پیروز شود و نتیجه نهایی به دلیل فقدان یک استراتژی خروج برنامه ریزی شده استراتژیک بسیار بدتر از قبل خواهد بود.
قدرت نظامی می تواند به کنترل یک قلمرو کمک کند اما دیگر جای زندگی نخواهد بود. فلسطینیها همیشه راههایی برای از بین بردن موانع پیدا خواهند کرد.
اسرائیل باید این حلقه خطرناک را درک کند. به جای بدتر کردن اوضاع، نتانیاهو باید فوراً بر سر آتش بس توافق کند و صادقانه یک روند سیاسی را آغاز نماید.