ملا ندیم، وزیر تحصیلات عالی طالبان چندی پیش گفته بود که هر که نان بدهد، فرمان می دهد. اگر موضوع فرمان را بررسی کنیم، به گفته سیگار، با آمدن طالبان، امریکا تا کنون 2.6 میلیارد دالر به افغانستان داده است.
همه کشورهای دیگر به شمول چین تنها سیصد میلیون دالر به افغانستان کمک کرده اند. به این ترتیب سهم چین در این سیصد میلیون دالر بیشتر از سی یا چهل میلیون دالر نخواهد بود زیرا سهم کشورهای اروپایی در این سیصد میلیون دالر بیشتر است.
اما در مقابل، چین چقدر از افغانستان سود برده است. اگر محاسبه شود، چینی ها چند برابر سود برده اند. چین تنها در سال 2023 حدود 118 میلیون دالر به افغانستان صادر کرده و 16.1 میلیون دالر از افغانستان وارد کرده است. در سال 2023، کسری تجاری چین و افغانستان 102 میلیون دالر است.
در چند دهه اخیر، سیاست چینی ها این بود که در افغانستان سرمایه گذاری نکنند و در ازای آن چیزهای زیادی بدست آورند. اگر به نمودار واردات سال های گذشته نگاه کنیم، چین در سال 2018 668 میلیون دالر، در سال 2019 600 میلیون دالر و در سال 2022 553 میلیون دالر صادر کرده است. سود این صادرات چند برابر بیشتر از کمک هایی بود که با افغانستان داشتند.
در زمان جنگ با اتحاد جماهیر شوروی، چینی ها کلاشینکف و موشک های سیکریتال بیست را از طریق پاکستان در اختیار مجاهدین قرار دادند. چین در تعلیم مجاهدین شرکت کرد، اما در عوض سلاح های جدیدی از امریکا دریافت کردند.
در زمان جمهوری، چین قرارداد عینک مسی لوگر را امضا کرد که ارزش آن حدود سه میلیارد دالر بود، اما در استخراج این ماده معدنی سرمایه گذاری نکرد.
او بهانه میآورد و بالاخره کار به جایی رسید که دولت افغانستان به فکر لغو این قرارداد شد. همچنین چین خواهان خرید قرارداد در زمینه لیتیوم و نفت است اما عملاً چین هنوز در افغانستان سرمایه گذاری نکرده ونخواهد کرد.
به زبان ساده، چین فقط می خواهد شنل و کلاه خود را همه جا بگذارد و جاهایی را بگیرد، اما هیچ فکر جدی برای سرمایه گذاری در کوتاه مدت ندارد.
یک بار در کنفرانسی در لندن بودم، از نماینده ویژه چین پرسیدم سیاست شما در قبال افغانستان چیست و در صورت خروج امریکا چه موضعی خواهید داشت؟
وی گفت که چین برای خروج مواد معدنی افغانستان عجله ندارد و زمانی که شرایط فراهم شود، در زمینه معادن سرمایه گذاری خواهد کرد. استراتژی سرمایه گذاری چین بلند مدت و بدون عجله است.
به این ترتیب، اگر به سیاست بلندمدت چین نگاه کنیم، اگرچه روابط بین طالبان و چین گرم به نظر می رسد، اما چین در افغانستان به گونه ای سرمایه گذاری نمی کند که اقتصاد افغانستان را رشد دهد و در مقابل می خواهد از آن سود ببرد.
اگرچه روابط چین و طالبان در مسیر عادی سازی قرار دارد، اما چین هنوز نگفته است که به طور رسمی طالبان را به رسمیت شناخته است.
لازم به ذکر است که چینی ها بسیار باهوش هستند و منافع خود را فدای منافع دیگران نمی کنند. طالبان نباید فقط با انتشار تصاویر و مشاهدات خوشحال شوند و سیاست دنیا از این هم پیچیدهتر است و حفظ تعادل بین منافع جهان و کشورهای همسایه کار ساده ای نیست. هرکس برای منافع خود کار می کند.
بهتر است طالبان به جای اینکه چینی ها و دیگر کشورها را خشنود کنند، به ملت خود روی آورند و جهان را در ایجاد یک سیستم قانونی، مشروع و دموکراتیک یاری کنند.
وقتی مشروعیت ملی ایجاد شد، مشروعیت بین المللی به خودی خود ایجاد می شود و افغانستان به میدان رقابت منطقه ای و جهانی تبدیل نمی شود.