هفت و هشت ثور؛ غم های سنگین و امید های واهی

ابرقدرت جهان در پی آرمان های شوم خود در صدد گسترش پیوندهای فکری و عقیدتی در گورستان امپراتوری ها (افغانستان) برآمد که تعدادی از جوانان آن در دام تمدن کور افتادند و در افغانستان عملا برای (KGB) شروع به کار کردند.

حزب خلق ظهور کرد و به طور آشکار شروع به فعالیت کرد تا اینکه آرمان های اتحاد جماهیر شوروی، مردم مظلوم افغانستان را در بزرگترین فاجعه تاریخ، فرو برد. کودتای وحشیانه هفتم ثور روی داد. داود خان و خانواده اش را با ظلم و ستم فراوان کشتند.

هفتم ثور روز سیاهی بود که افغانها را بر سر سفره غم نشاند و سرنوشتشان را به مسکو سپرد. جاسوسان KBG به ملت مظلوم رحم نکردند، محصلین، معلمان و بزرگان قبیله را در میانه شب بردند. در حالی که فریاد و گریه همسر و فرزندان کوچک شان سکوت فضای غم انگیز شب را می شکست.

روس ها در ششم جدی سال ۱۳۵۸ مستقیماً به افغانستان حمله کردند و کارمل را سوار بر تانک مانند شاه شجاع با خود آوردند و بر تخت کابل نشاندند، به قدری ظلم کردند که در بی مثال است.

روسها در سال در ششم جدی سال ۱۳۵۸ آمدند و ۹ سال و ۵۳ روز بعد در ۲۶ دلو با لشکر ۱۵۰۰۰۰ نفری خود از افغانستان خارج شدند در حالیکه شمار مجاهدین افغانستان ۲۰۰۰۰ نفر بود.

مجاهدین پیروز با ورود به کابل و به زور راکت و باروت زیبایی بهشتی کابل را مخدوش کردند و کابل را در شعله های جنگ به جهنم تبدیل کردند و مردم مظلومشان را در هم شکستند تا امیدهایمان بر باد برود و درگیری بر سر قدرت و زور آغاز شده بود.

مجاهدین عملاً مبارزه افتخار آمیزی را علیه روسها و کمونیستها آغاز کردند که مردم افغانستان با شجاعت و غیرت فراوان از آن حمایت کردند. روزی رسید که امپراتوری شوروی بین‌المللی به دست افغان‌های فقیر شکست خورد، اندیشه کمونیسم در جهان شکست خورد و مجاهدین افغان در هشتم ثور وارد کابل شدند، و تمام دنیای اسلام در دریای خوشحالی غرق شده بودند.

در نهایت عنوان کنیم که مجاهدین افغان پس از آن به سه دسته تقسیم شدند، یک گروه در جریان جهاد شهید شدند، گروه دیگر پس از پیروزی مجاهدین در خانه های خود ماندند و شروع به تدریس کردند، زیرا دیدند که عاشقان کرسی اکنون در خون ملت مظلوم و بار دیگر آتش جنگ را در میهن شعله ور خواهند ساخت. دسته سوم دیوانگان قدرت بودند که با یکدیگر درگیر شدند و کابل را غارت کردند و ننگی را ایجاد کردند که در دوره کمونیستی اتفاق نیفتاده بود. به همین دلیل امید مسلمانان جهان به ویژه افغان ها بر باد رفته است.

(نن تکی آسیا)

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x