آینده پروسه دوحه ملل متحد در مورد افغانستان چگونه است؟

در اواخر ماه جون، نمایندگان بیش از 25 کشور و سازمان های بین المللی به همراه نمایندگانی از طالبان تحت چارچوبی که از سوی سازمان ملل در دوحه قطر ترتیب داده شده بود، گرد هم آمدند. این نشست سومین نشست در نوع خود بود که به طور گسترده از آن به عنوان «دوحه 3» یاد می‌شود و بخشی از روندی می باشد در جهت ایجاد یک رویکرد هماهنگ‌ و منسجم جهانی به چالش‌های افغانستان و حکومت طالبان.

به جز تعهد همه کشورها به ادامه چنین نشست‌هایی که هنوز هم در شرایط ژئوپلیتیک کنونی توافق مهمی به شمار می رود، تاکنون نتایج قطعی به همراه نداشته است. در همین حال، کشورهای مساعدت کننده غربی و مدافعان حقوق بشر به شدت از نشست اخیر انتقاد می کنند.

طالبان به نشست نخست دعوت نشدند. در ماه فبروری، طالبان دعوت سازمان ملل برای شرکت در نشست دوم را رد کردند و با انتصاب نماینده ویژه سازمان ملل مخالفت نموده و به دعوت‌ سازمان ملل برای حضور جامعه مدنی افغانستان اعتراض و از مسائل ساختاری آن شکایت داشتند. به طور خلاصه، طالبان خواستار این بودند که حداقل عملاً باید به عنوان یک دولت با آنها رفتار شود.

در حین برگزاری سومین نشست، سازمان ملل متحد تلاش کرد تا طالبان را متقاعد سازند که حضور در نشست به نفع خودشان است. دی کارلو از کابل دیدن و پیش از این با رهبران طالبان و تعدادی از دیپلمات های غربی و منطقه ای دیداری داشت. در میان این رایزنی ها، طالبان خواسته هایی را مطرح ساختند که تا حد زیادی موضع خود را در مورد نشست دوحه 2 تکرار کردند.

شایان ذکر است که، سازمان ملل برنامه‌ای را ارائه کرد که به نظر می‌رسید متناسب با منافع طالبان و همچنین منافع کلیدی کشورهای همسایه و قدرت‌های منطقه‌ای مانند چین و روسیه را در نظر گرفته است. سازمان ملل سه موضوع را پیشنهاد کرد که در نهایت دو موضوع آن مورد پذیرش قرار گرفت: 1. مسائل اقتصادی، به ویژه مسئله حمایت از سکتور خصوصی افغانستان، و 2. مبارزه با مواد مخدر.

دی کارلو معاون دبیرکل سازمان ملل و دیگر رهبران سازمان ملل تاکید کرده اند که دوحه 3 تنها یک نشستی از یک پروسه بلند مدت است. اما به طور خصوصی، مقامات تصریح داشته اند که دی کارلو و دیگر رهبران سازمان ملل از ظرفیت ویژه ای برای ادامه مدیریت فرمت نشست دوحه برخوردار نیستند، چه رسد به اینکه از یک پروسه طولانی مدت بخواهند صحبت کنند. واکنش‌های منفی و جنجال‌های عمومی پیرامون دوحه 3 تنها از اشتیاق سازمان ملل برای اشغال صحنه مرکزی به عنوان یک بازگیر میزبان و تسهیل‌کننده، کاسته است.

کارآمدترین راه حل، راه حلی است که از ابتدا در سیاست شورای امنیت ملل متحد اتخاذ شد. ارزیابی سال گذشته ملل متحد پیشنهاد کرد که یک مقام از سوی سازمان ملل برای امور افغانستان، یک فرستاده یا هماهنگ کننده علاوه بر حضور اداره یوناما به ریاست رزا آتونبایوا که مدیریت حضور سازمان ملل در این کشور را بر عهده دارد، منصوب شود. با این حال، مخالفت‌های طالبان با چنین انتصابی، همراه با فقدان اشتیاق از سوی روسیه و چین، ممکن است غیرقابل حل باشد.

علیرغم جنجال های پیشین و مسیر دشوار پیش رو، دوحه 3 پیشرفت ملموسی به سمت تعامل بین المللی داشت. کشورهای شرکت کننده به گونه آزمایشی با ایجاد گروه های کاری در سطح فنی در مورد موضوعات اصلی آجندا موافقت کردند: مسائل اقتصادی بخش خصوصی و مبارزه با مواد مخدر. اما چنین گروه‌های کاری کانال‌های گفتگوی جدیدی را با هدف ساده‌سازی و بهبود کمک‌ها به مردم افغانستان، بین مساعدت کنندگان، دولت‌های منطقه و تکنوکرات‌ها از وزارتخانه‌های طالبان باز خواهند کرد.

طالبان به غیر از ادعای اینکه جهان پیام های آنها را شنیده و پذیرفته است، در مورد نشست اظهاراتی داشته اند. سخنگوی ارشد آنها که رهبری هیئت را بر عهده داشت، از تعهد به شرکت در نشست های آتی خودداری کرد و گفت که رهبری طالبان تعیین می کند که آیا این تعامل سودمند بوده است یا خیر، بعد تصمیم میگریم که شرکت داشته باشیم.

جنجال پیرامون نشست دوحه 3 نشان داد که، در حالی که بیشتر کشورها (و طالبان) مایلند در مورد نقشه راه دشوار پیش رو بحث کنند، بسیاری نیز همچنان اصرار دارند: طرف مقابل باید ابتدا چیزی بدهد. این در حالیست که نه کشورهای مساعدت کننده غربی و نه رهبری طالبان در مورد سیاست های داخلی سختگیرانه این گروه، حداقل در آینده قابل پیش بینی، امتیازی نخواهند داد.

سطوح بالای بی‌اعتمادی، مستلزم یک فرآیند مدیریت ظریف است که در آن همه طرف‌ها با احتیاط به جلو برودن و یکدیگر را آزمایش و اطمینان پیدا کنند که همه طرف‌ها در صورت ادامه حرکت به جلو، سود خواهند برد. دوحه 3 نشان داد که چنین فرآیندی تا چه اندازه به یک فرد یا یک مجموعه ای توانمند و اختصاصی نیاز دارد تا همه طرف ها را برای انجام این کار تشویق کند.

سازمان ملل برای ارائه این نوع رهبری، موقعیت منحصر به فردی دارد. با شکاف رو به رشد بین رویکرد کشورها و سازمان های مساعدت کننده و کشورهای منطقه، هیچ جایگزینی وجود ندارد. اما آیا سازمان ملل به‌عنوان نهادی آسیب‌پذیر، به‌طور فزاینده‌ای با کمبود بودجه و انتقادات فراوان مواجه است، آیا به‌اندازه کافی انگیزه ای برای ارائه چنین رهبری دارد؟

دوحه 3 واضح ساخت که فرمت نشست فعلی و نحوه تسهیل آن نیازمند تغییرات ساختاری است. تغییر در حالت ایده‌آل به شکل انتصاب یک مقام ویژه از سوی سازمان ملل برای مدیریت این فرآیند پیچیده است، اما همانطور که ذکر شد، طالبان به شدت با این ایده مخالف بوده و آن را اقدامی تحقیرآمیز برای کشورهای آسیب دیده از جنگ می‌دانند. اگر چنین انتصابی غیرممکن باشد، راه حل های نوآورانه ای مانند توانمندسازی ماموریت سازمان ملل متحد در افغانستان برای تسهیل بخشی از این روند و هماهنگی بین مساعدت کنندگانی که به دنبال گذار از بخش کمک های اضطراری به توسعه پایدار هستند – باید دنبال شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x