تاکتیک های عیب یابی روسیه با طالبان

خروج نیروهای امریکایی از افغانستان ادامه دارد. گروه طالبان با گسترش قلمرو خود و تصرف زیرساخت‌های نظامی کلیدی به سرعت درحال پرکردن خلأ به میان‌آمده از خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان است. هفته گذشته این گروه مدعی شد که ۸۵ درصد خاک کشور را کنترل می‌کند. پس از آن‌که صدها شهروند افغانستان به‌شمول شماری از سربازان ارتش این کشور از مرزهای شمالی به خاک تاجیکستان و ازبیکستان گریختند، گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال کشیده‌شدن بی‌ثباتی به آسیای میانه درحال افزایش است.
در این وضعیت بسیاری از حکومت‌های منطقه به مسکو برای دریافت پشتیبانی و محافظت چشم دوخته‌اند.

روسیه در واقع اصل‌کاره‌ی منطقه است. به استثنای ترکمنستان که با افغانستان هم‌مرز است اما سیاست بی‌طرفی دارد، سایر کشورهای آسیای میانه تعاملات نزدیکی تحت چتر روسیه دارند. قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان اعضای «سازمان پیمان امنیت جمعی» هستند. این سازمان، ابتکار دفاعی-امنیتی جمهوری‌های شوروی سابق به رهبری روسیه است. روسیه مدت‌هاست نگران حضور افراط‌گرایان اسلام‌گرا در نزدیکی مرزهای خود یا در مناطق مجاور است. همین نگرانی دلیل همکاری روسیه در اوایل دهه ۲۰۰۰ با ایالات متحده و ناتو در افغانستان و دلیل آغاز کارزار نظامی مسکو در سال ۲۰۱۵ در سوریه بود. با وجود این بیشتر قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق در امتداد مرزهای روسیه که مسکو آن‌را «خارج نزدیک» می‌نامد، طی سال‌های اخیر در معرض افراط‌گرایی قرار گرفته و صحنه برخوردهای نظامی بوده است. نمونه‌های آن جنگ در شرق اوکراین، بی‌ثباتی در بلاروس، جنگ بین ارمنستان و آذربایجان بر سر ناگورنو-قره‌باغ و آشفتگی‌ها در قرقیزستان.
بازار گمانه‌زنی‌ها و توطئه‌ در میان قشر سیاسی و کارشناسی روسیه مبنی براین‌که ایالات متحده عمدا در مرزهای روسیه آتش‌بازی راه می‌اندازد ــ تا مسکو را در اوراسیا مشغول و از دخالت در امور غرب دور نگه دارد ــ هرگز سرد نبوده است. و این‌که طالبان اکنون پایگاه‌های ارتش افغانستان را یکی‌ پس از دیگری تصرف می‌کنند و به انبوهی از جنگ‌افزارهای امریکایی برجامانده از ارتش افغانستان دست می‌یابند، فقط به آتش بدگمانی در روسیه دامن می‌زند. درحالی‌که «قشر وراج» مسکو از ناکامی ایالات متحده در برقراری ثبات در افغانستان پس از ۲۰ سال حضور به هیجان آمده‌اند، تصمیم‌گیرندگان ارشد روسیه به دنبال راه‌هایی برای تعامل با طالبان به‌‌عنوان یک «شر لازم» هستند که مسکو باید با آن بسازد.

روز جمعه ضمیر کابلوف، فرستاده ویژه ولادیمیر پوتین در افغانستان برای لحظاتی با طالبان در خصوص نگرانی‌های روسیه در قبال وضعیت موجود گفت‌وگو کرد. لیست نگرانی کابلوف برای نمایندگان طالبان چهار مورد عمده را شامل می‌شد: احتمال کشیده‌شدن بی‌ثباتی از افغانستان به آسیای میانه، تهدید داعش برای روسیه و متحدان مسکو در آسیای میانه، قاچاق مواد مخدر و امنیت نمایندگی‌های دیپلماتیک و کنسولی روسیه در افغانستان.
طالبان تلاش کردند به کابلوف درباره هر چهار مورد اطمینان خاطر دهند. آن‌ها گفتند که حریم مرزی کشورهای آسیای میانه را «نقض نمی‌کنند» و درباره امنیت نمایندگی‌های دیپلماتیک و کنسولی‌های کشورهای خارجی در افغانستان تضمین‌» ارائه می‌دهند. آن‌ها همچنین گفتند که متعهد «به ریشه‌کن‌کردن تولید مواد مخدر در افغانستان» هستند و اظهار داشتند که «برای جلوگیری از تهدید داعش در افغانستان» قاطع و مصمم هستند.
اگر این اظهارات از جانب طالبان فقط در قالب «وعده» به روسیه پیشکش می‌شد، کسی در مسکو آن‌را جدی نمی‌گرفت. اما طالبان نشان داده‌اند که از دهه ۲۰۰۰ به بعد نه‌تنها از نظر نظامی قوی شده‌اند بلکه از نظر سیاسی نیز به بلوغ رسیده‌اند. این گروه با انجام دیپلماسی از طریق کانال‌‌های پشت‌پرده خود با چینی‌ها و ایرانی‌ها و با دیپلماسی رفت و برگشت خود با روس‌ها و امریکایی‌ها، حالا به‌‌عنوان «قدرت قاره‌ای» کلاسیک عمل می‌کند و می‌کوشد تعداد جبهه‌هایی را که یک تهدید نظامی امکان دارد از آن متوجه طالبان شود، محدود کند.

روسیه احتمالا دوست ندارد در چند مایلی مرزهایش بیرق یک امارت اسلامی علم شود. اما روس‌ها معتقدند تا زمانی که آجندای طالبان محلی باشد و مثل داعش جهانی نباشد و تمرکز این گروه بر وضع قوانین شریعت درون مرزهای افغانستان محدود بماند ــ و مهم نیست این قوانین برای مردم افغانستان بد باشد ــ مسکو می‌تواند با آن کنار آید. 
میدل ایست
2021/14/7

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x