روایت دست اول درباره استفاده اسرائیل از شهروندان عادی فلسطینی به عنوان سپر انسانی

سربازان اسرائیلی محمد شبعیر را در اوایل مارس در حالی که با خانواده‌اش پنهان شده بود، دستگیر کردند و او را تقریباً 10 روز بازداشت و سپس بدون هر‌گونه اتهامی آزاد کردند. در این مدت، آقای شبعیر گفت که سربازان از او به‌عنوان سپر انسانی استفاده کرده اند. شبعیر، که آن زمان 17 ساله بود، گفت که او را مجبور کردند تا با دستبند از ویرانه‌های خالی زادگاهش، خان یونس در جنوب غزه، عبور کند و به دنبال مواد منفجره‌ای بگردد که توسط حماس گذاشته شده بود. سربازان اسرائیلی، برای جلوگیری از منفجر شدن خود، او را مجبور کردند جلوتر برود. در یک ساختمان ویران شده، او در جای خود متوقف شد: او گفت که یک رشته سیم‌هایی که به مواد منفجره وصل بودند، روی دیوار کشیده شده بود. آقای شبعیر، که دانش‌آموز دبیرستان است، گفت: “سربازان من را مثل یک سگ به یک آپارتمان بمب‌گذاری شده فرستادند. فکر می‌کردم این آخرین لحظات زندگی‌ام خواهد بود.”

یک تحقیق توسط نیویورک تایمز نشان داد که سربازان و عوامل اطلاعاتی اسرائیل، در طول جنگ در غزه، به‌طور منظم فلسطینی‌های اسیر شده مانند آقای شبعیر را وادار کرده‌اند تا مأموریت‌های شناسایی با خطر جانی را انجام دهند تا از قرار دادن سربازان اسرائیلی در معرض خطر در میدان جنگ جلوگیری کنند.

در حالی که گستره و مقیاس چنین عملیات‌هایی نامشخص است، این عمل که تحت قوانین اسرائیل و بین‌المللی غیرقانونی است، توسط حداقل 11 گروه در پنج شهر غزه به کار گرفته شده است و اغلب با مشارکت افسران نهادهای اطلاعاتی اسرائیل انجام می‌شود.

بازداشت‌شدگان فلسطینی تحت فشار قرار گرفته‌اند تا مکان‌هایی را در غزه جست‌وجو کنند که ارتش اسرائیل معتقد است شبه‌نظامیان حماس کمین یا تله‌ای را آماده کرده‌اند. این عمل از آغاز جنگ در اکتبر گذشته به تدریج بیشتر رواج یافته است.

بازداشت‌شدگان مجبور شده‌اند تا در داخل شبکه‌ تونل‌هایی که سربازان فکر می کردند جنگجویان حماس هنوز در آنجا پنهان هستند، جست‌وجو و فیلم‌برداری کنند. آن‌ها به ساختمان‌های مین گذاری شده وارد شدند تا مواد منفجره را پیدا کنند. به آن‌ها گفته شده است که اشیایی مانند ژنراتورها و تانک‌های آب را که سربازان اسرائیلی می‌ترسیدند در زیر آن‌ها ورودی‌های تونل یا تله‌های بمب‌گذاری شده باشد، بردارند یا جابه‌جا کنند.

نیویورک تایمز با هفت سرباز اسرائیلی که شاهد یا مشارکت‌کننده در این عمل بودند، مصاحبه کرد که آن را به‌عنوان یک عمل روزمره، رایج و سازمان‌یافته معرفی کردند که با حمایت لجستیکی قابل توجه و با اطلاع مقامات ارشد در میدان جنگ انجام می‌شود. بسیاری از آنها گفتند که بازداشت‌شدگان، توسط افسران نهادهای اطلاعاتی اسرائیل جابه‌جا و اغلب بین گروه‌ها رد و بدل می‌شدند، فرآیندی که به هماهنگی بین گردان‌ها و آگاهی فرماندهان ارشد میدان نیاز داشت. همچنین هرچند آن‌ها در نقاط مختلف غزه در زمان‌های مختلف جنگ خدمت می‌کردند، سربازان به‌طور عمده از همان اصطلاحات برای اشاره به سپرهای انسانی استفاده می‌کردند.

نیویورک تایمز همچنین با هشت سرباز و مقام که در مورد این عمل اطلاعات داشتند و همه آن‌ها به شرط ناشناس ماندن صحبت کردند، گفت‌وگو کرد. ژنرال مایکل تمیر هایمن، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل که به‌طور منظم توسط مقامات ارشد نظامی و دفاعی در مورد نحوه انجام جنگ اطلاعاتی دریافت می‌کند، تأیید کرد که یک نسخه از این عمل به کار گرفته شده است. وی گفت که برخی از بازداشت‌شدگان تحت فشار قرار گرفته‌اند تا به تونل‌ها وارد شوند در حالی که دیگران داوطلبانه برای همراهی با نیروها و عمل به‌عنوان راهنمای آن‌ها در تلاش برای جلب نظر ارتش وارد شده‌اند. همچنین سه فلسطینی درباره استفاده از آن‌ها به‌عنوان سپر انسانی شهادت دادند.

نیویورک تایمز هیچ مدرکی مبنی بر آسیب دیدگی یا کشته شدن بازداشت‌شدگانی که به‌عنوان سپر انسانی استفاده شده‌اند، پیدا نکرد. در یک مورد، پس از اینکه یک بازداشتی فلسطینی برای جست‌وجوی یک ساختمان به‌عنوان سپر انسانی فرستاده شد و نتوانست یک شبه‌نظامی پنهان شده را شناسایی کند یا آن را گزارش نکرد، یک افسر اسرائیلی هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.

ارتش اسرائیل در بیانیه‌ای اعلام کرد که “دستورات و راهنمایی‌های آن به‌طور قاطع استفاده از غیرنظامیان بازداشت‌شده غزه برای عملیات نظامی را ممنوع می‌کند.” همچنین افزود که روایت ‌های بازداشت‌شدگان فلسطینی و سربازان مصاحبه‌شده توسط نیویورک تایمز “توسط مقامات ذی‌ربط مورد بررسی قرار خواهد گرفت.”

قانون بین‌المللی استفاده از غیرنظامیان یا جنگجویان به‌عنوان سپر انسانی در برابر حمله را ممنوع می‌کند. همچنین غیرقانونی است که جنگجویان اسیر شده را به مکان‌هایی بفرستند که در معرض آتش قرار دارند یا غیرنظامیان را به انجام هر کاری مرتبط با انجام عملیات نظامی مجبور کنند.

لاورنس هیل-کاتورنه Lawrence Hill-Cawthorne، استاد دانشگاه بریستول در انگلستان و کارشناس قوانین حاکم بر بازداشت در جنگ با بازیگران غیر دولتی می گوید: «در حالی که قوانین در مورد حقوق افرادی که در درگیری‌ها با یک بازیگر غیر دولتی مانند حماس بازداشت می‌شوند، مبهم‌تر هستند، اما غیرقانونی است که بازداشت‌شدگان فلسطینی را به جست‌وجوی مکان‌های خطرناک وادار کنند “صرف نظر از اینکه آیا این بازداشت‌شدگان غیرنظامی هستند یا اعضای شاخه جنگی حماس.”»

ارتش اسرائیل در اوایل دهه 2000 از یک روش مشابه به نام “روش همسایه” در غزه و کرانه باختری استفاده کرد. سربازان غیرنظامیان فلسطینی را مجبور می‌کردند تا به خانه‌های شبه‌نظامیان نزدیک شوند تا آن‌ها را به تسلیم شدن متقاعد کنند.

این روش در سال 2005 توسط دیوان عالی اسرائیل، در یک حکم کلی که همچنین استفاده از سپر انسانی را در سایر زمینه‌ها غیرقانونی اعلام می کرد، ممنوع شد. رئیس دیوان، آهرون باراک، حکم داد که یک ساکن منطقه اشغالی “نباید حتی با رضایت خود، به منطقه‌ای که یک عملیات نظامی در حال انجام است، منتقل شود.”

بر اساس تصمیم وی، عدم توازن قدرت بین سرباز و غیرنظامی به این معنا بود که هیچ‌کس نمی‌توانست برای انجام چنین وظیفه‌ای داوطلب محسوب شود. همچنین سربازان نباید از غیرنظامیان بخواهند که کارهایی انجام دهند که آن‌ها فکر می‌کردند ایمن است، زیرا که “این فرض گاهی اوقات بی پایه است.”

اسرائیل متهم است که بدون نگرانی کافی از تلفات غیرنظامی، از خود دفاع کرده است و می‌گوید که حماس جنگجویان و سلاح های خود را در مناطق غیرنظامی جاسازی می کند و به‌طور مؤثری از کل جامعه به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کند.

سربازان اسرائیلی از سپر انسانی به روشی متفاوت استفاده کرده‌اند

پروفسور مایکل اشمیت Michael N. Schmitt، پژوهشگری در وست پوینت که به بررسی استفاده از سپر انسانی در درگیری‌های مسلحانه پرداخته، می گوید که در چند دهه اخیر مورد دیگری را ندیده است که به‌طور منظم از غیرنظامیان، اسیران جنگی یا تروریست‌های اسیر شده، برای مأموریت‌های شناسایی خطرناک استفاده شده باشد. تاریخ‌نگاران نظامی می‌گویند که از این روش توسط نیروهای آمریکایی در ویتنام هم استفاده می شد. پروفسور اشمیت گفت: “در اکثر موارد، این عمل یک جنایت جنگی محسوب می‌شود.”

سربازانی که با نیویورک تایمز صحبت کردند، گفتند که به‌دلیل تمایل به محدود کردن خطرات برای پیاده‌نظام، استفاده از این عمل را در طول جنگ فعلی آغاز کردند.

برخی از سربازانی که این عمل را مشاهده یا در آن شرکت داشتند، آن را عمیقاً نگران‌کننده یافتند و همین احساس آنها را بر آن داشت تا به خطر افشای یک راز نظامی با یک روزنامه‌نگار تن دهند. دو نفر از آن‌ها به واسطه نهادی به نام “شکستن سکوت”، که یک نهاد مستقل نظارتی است که شهادت‌هایی از سربازان اسرائیلی را گردآوری می‌کند، به نیویورک تایمز متصل شدند. این دو سرباز گفتند که اعضای گروه‌های آن‌ها که هر کدام شامل تقریباً 20 نظامی بود، به فرماندهان اعتراض کردند. سربازان گفتند برخی از افسران رده پایین تلاش کردند این عمل را با این ادعای بدون مدرک که بازداشت‌شدگان تروریست هستند نه غیرنظامیان بدون اتهام، توجیه کنند.

به گفته یک سرباز اسرائیلی و سه فلسطینی که با نیویورک تایمز صحبت کردند، به آن‌ها گفته شده که زندگی تروریست‌ها کمتر از زندگی اسرائیلی‌ها ارزش دارد، هرچند افسران اغلب به این نتیجه می‌رسیدند که بازداشت‌شدگان آن‌ها، عضو گروه‌های تروریستی نیستند و بعداً بدون اتهام آزاد می‌شدند.

یک گروه از نظامیان اسرائیلی، جمعیتی از فلسطینی‌های آواره را مجبور کرد تا در حالی که نظامیان به سمت یک مخفیگاه شبه‌نظامی در مرکز شهر غزه پیش می‌رفتند، به عنوان سپر انسانی در جلو حرکت کنند. جهاد سیام، 31 ساله، یک طراح گرافیک فلسطینی که خود بخشی از این گروه بود، این ماجرا را روایت کرد. آقای سیام گفت: “سربازان از ما خواستند که در جلو حرکت کنیم تا طرف مقابل تیراندازی نکند.” پس از رسیدن جمعیت به مخفیگاه، سربازان از پشت غیرنظامیان خارج شدند و به داخل ساختمان هجوم بردند، آقای سیام گفت که ظاهراً پس از کشتن شبه‌نظامیان، سربازان اجازه دادند غیرنظامیان بدون آسیب خارج شوند.

جست‌وجوی حیاط یک ساختمان زیر تهدید اسلحه

حماس بخش‌های بزرگی از غزه را به یک هزارتوی تله‌های انفجاری و شبکه‌های تونلی پنهان تبدیل کرده است و خانه‌ها و مؤسسات غیرنظامی را با تله‌های انفجاری تجهیز کرده یا از آن‌ها به‌عنوان پایگاه‌های نظامی موقت و انبارهای تسلیحاتی استفاده می‌کند.

پس از حمله به غزه در اواخر اکتبر، سربازان اسرائیلی گفتند که معمولاً هنگام ورود به خانه‌ها یا ورودی‌های تونل که ممکن است با تله‌ها تجهیز شده باشد، در معرض بیشترین خطر قرار دارند. برای مقابله با این تهدید، آن‌ها از پهپادها و سگ‌های جست‌وجوگر برای جست‌وجوی یک مکان قبل از ورود به آن استفاده می‌کردند. وقتی هیچ سگی یا پهپادی در دسترس نبود یا زمانی که افسران گمان می بردند که یک انسان مؤثرتر عمل می کند، فلسطینی‌ها را به داخل می‌فرستادند.

بشیر الدالو، یک داروساز از شهر غزه، گفت که او مجبور شد در صبح 13 نوامبر پس از اینکه در خانه‌اش دستگیر شد، به‌عنوان سپر انسانی عمل کند. آقای الدالو، که اکنون 43 ساله است، چند هفته پیش از آن محله شان را با همسر و چهار پسرش ترک کرده بود، اما برای تهیه برخی نیازهای زندگی شان، زمان کوتاهی به محله برگشته بود، هرچند که آن منطقه یک میدان جنگ بود. او در یک مصاحبه پس از آزاد شدن بدون اتهام در غزه گفت که سربازان از او خواستند که لباسش را تا زیر شورت درآورد، سپس او را دستبند زدند و چشمانش را بستند. آقای الدالو گفت که پس از بازجویی درباره فعالیت‌های حماس در منطقه، به سربازان دستور داده شد تا وارد حیاط یک خانه پنج‌طبقه در آن نزدیکی شوند. حیاط پر از زباله‌هایی مانند قفس پرندگان، مخازن آب، ابزار باغبانی، صندلی‌های شکسته، شیشه‌های خرد شده و یک ژنراتور بزرگ بود. آقای الدالو می گوید: “سه سرباز از پشت سر، مرا با خشونت به جلو هل دادند.” وی می افزاید: “آن‌ها از تونل‌های احتمالی زیر زمین یا مواد منفجره‌ای که ممکن است زیر هر چیزی در آنجا پنهان شده باشد، می‌ترسیدند.” او گفت که در حالی که پا برهنه بود، روی تکه‌های شیشه پایش زخم برداشت.

ارتش اسرائیل، پس از آنکه نیویورک تایمز، مکان، تاریخ و روایت آقای الدالو را در اختیار گذاشت، از اظهار نظر خودداری کرد. توصیف او با روایت ‌های مشابه از 10 سرباز اسرائیلی که همچنین چنین رفتارهایی را شاهد بوده یا از چگونگی استفاده از بازداشت‌شدگان فلسطینی برای جست‌وجوی ساختمان‌ها و حیاط‌ها روایت کردند، هم‌خوانی دارد.

الدالو می گوید: «حدود هفت یا هشت سرباز در پشت آوار دیوار شکسته حیاط پنهان شده بودند و برای این که در صورت برخوردش با بمب پناه بگیرند، در حالت آماده‌باش بودند. یکی از آن‌ها با استفاده از بلندگو به او دستوراتی می داد.» وی افزود: «از او با دست‌های بسته در پشتش، خواسته شد که دور حیاط راه برود و آجرها، ضایعات فلزی و جعبه‌های خالی را لگد کند. در برخی مواقع، سربازان دستان او را از جلو می بستند تا او بتواند اشیای مشکوک در مسیرش را راحت‌تر کنار بزند.»

سپس ناگهان چیزی از پشت یک ژنراتور در حیاط حرکت کرد. سربازان شروع به تیراندازی به سمت منبع صدا کردند که نزدیک بود آقای الدالو را هدف قرار دهند. بعد معلوم شد که این یک گربه بوده است.

سپس، سربازان از او خواستند تا سعی کند ژنراتور را جابه‌جا کند، زیرا مظنون بودند که ورودی یک تونل را پنهان کرده است. پس از اینکه آقای الدالو تردید کرد، به این دلیل که می‌ترسید جنگجویان حماس از درون تونل بیرون بیایند، یک سرباز با قنداق تفنگش به کمر او ضربه زد.

او گفت که بعد از آن روز، از او خواسته شد که در جلوی یک تانک اسرائیلی در حالی که به سمت یک مسجد پیش می‌رفت، راه برود چرا که سربازان نگران بودند ممکن است با شبه‌نظامیان روبه‌رو شوند. برخی از همسایگانش نیز به اجبار به محل یک بیمارستان در آن نزدیکی، یعنی بیمارستان آل‌رانتیسی، برده شدند تا به‌دنبال ورودی‌های تونل بگردند. او از آن زمان آن‌ها را ندیده است.

الدالو گفت که آن شب به یک مرکز بازداشت در اسرائیل منتقل شد. با توجه به تجربیات آن روزش، این انتقال همچون یک لطف کوچک به نظر می‌رسید، هرچند انتظار داشت که در زندان‌های اسرائیلی با بدرفتاری روبه‌رو شود.

آقای الدالو به یاد می‌آورد که در آن لحظه چه فکری کرده بود: “من در آن لحظه خیلی خوشحال بودم. ‘من این منطقه خطرناک را ترک می‌کنم و به جای امن‌تری در زندان‌های اسرائیلی می‌روم.’”

زیر یک پایگاه سازمان ملل

در اوایل فوریه، ارتش اسرائیل مقر آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (UNRWA) در شهر غزه را تصرف کرد.

پس از کشف اینکه شبکه تونل حماس زیر این پایگاه هم ادامه دارد، مهندسان نظامی به حفاری در زمین پرداختند تا نقاط دسترسی جدیدی ایجاد کنند.

در یک نقطه، مهندسان دوربینی را با استفاده از یک طناب به پایین فرستادند تا طبق گفته یکی از سربازان درگیر در این عملیات بتوانند به‌طور واضح‌تری آنچه را در داخل تونل است ببینند. هنگام مشاهده یک فیلم زنده از دوربین، مهندسان یک مرد را درون تونل دیدند که احتمالاً یک عنصر حماس بود.

این سرباز گفت که پس از این نتیجه‌گیری که جنگجویان حماس هنوز از تونل استفاده می‌کنند، افسران در محل تصمیم گرفتند که به‌جای مهندسان اسرائیلی، یک فلسطینی با دوربین بدنی را به پایین بفرستند تا بیشتر کاوش کند.

دو سرباز دیگر تأیید کردند که روایت این سرباز به‌طور کلی با روش معمول توسط مهندسان اسرائیلی در بکارگیری فلسطینی‌ها در تونل‌ها، همخوانی دارد. توصیف این سرباز از محل نیز با توصیف یک خبرنگار از نیویورک تایمز که به‌زودی بعد از آن با یک همراه نظامی از آنجا دیدن کرد، مطابقت داشت، اما او هیچ فلسطینی را در آنجا مشاهده نکرد.
ارتش اسرائیل، پس از ارائه مکان، تاریخ و نقل روایت این سرباز، از اظهار نظر خودداری کرد. این سرباز گفت که در ابتدا، افسران در نظر داشتند یکی از چندین نفر از غیرنظامیان فلسطینی که در این منطقه دستگیر شده و تا پایان عملیات در بازداشت بودند، را به کار بگیرند. سرانجام، افسران تصمیم گرفتند آنچه را یک “زنبور” می نامیدند یعنی یک فلسطینی که در اسرائیل بازداشت شده بود، را به داخل بفرستند. این تصمیم شروع یک فرآیند دشوارتر را باعث شد که به چندین روز زمان و نیز هماهنگی قابل توجه با واحدهای دیگر نیاز داشت.

در طول جنگ، سربازان اسرائیلی در واحدهای مختلف، معمولاً بازداشت‌شدگان را با همین اصطلاحات خطاب می‌کردند. “زنبور” معمولاً به افرادی اشاره می‌کرد که توسط افسران اطلاعاتی از اسرائیل به غزه آورده شده بودند برای مأموریت‌های مختصر و خاص؛ با این حال، برخی از سربازان گفتند که این اصطلاح به همکارانی اشاره دارد که به‌طور داوطلبانه و با دریافت پول، وارد غزه شده‌اند، در حالی که دیگران گفتند که این تعبیر به بازداشت‌شدگان اشاره دارد. “مگس” به بازداشت‌شدگانی اشاره داشت که در غزه دستگیر شده و به‌سرعت، گاهی برای چند روز و حتی هفته‌ها، بدون انتقال به اسرائیل به کار گرفته می‌شدند. “مگس‌ها” بسیار بیشتر از “زنبورها” مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

به گفته این سرباز، همه آن‌ها به‌عنوان اشیای قابل مصرف، در نظر گرفته می‌شدند. او به یاد می‌آورد که یک افسر می گفت: “اگر تونل منفجر شود، او می‌میرد و نه یکی از ما”.

در داخل تونلِ زیر پایگاه سازمان ملل، یک بانک بزرگ از سرورهای کامپیوتری کشف شد که ارتش اسرائیل بعداً نتیجه‌گیری کرد که یک مرکز ارتباطات بزرگ حماس بوده است.

چند روز بعد، ارتش گروهی از خبرنگاران، از جمله خبرنگار نیویورک تایمز، را برای دیدن سرورها به داخل تونل‌ها برد.

مراقبان نظامی فاش نکردند که در واقع یک بازداشتی فلسطینی برای کاوش در این منطقه به کار گرفته شده است. نیویورک تایمز تقریباً چهار ماه بعد از این موضوع باخبر شد.

هدایت‌ با پهپاد

آقای شُعِیر پس از اینکه ارتش به محله او در حومه خان یونس، در جنوب غزه، حمله کرد، دستگیر شد.

ارتش به ساکنان دستور داده بود که تخلیه کنند اما خانواده شُعِیر تصمیم گرفتند که در آپارتمان چهارطبقه خود منتظر پیشروی اسرائیل بمانند. آنها برای ترک محل، باید از ایست‌های بازرسی اسرائیلی عبور می‌کردند، جایی که با احتمال دستگیری و بازداشت مواجه بودند. به‌زودی، خانواده شُعِیر خود را در گرداب یک نبرد یافتند. گلوله‌هایی به ساختمانشان برخورد کرد و پدرش، که آهنگری می‌کرد، کشته شد. خواهرش، که ۱۵ ساله بود، نیز بعداً پس از ورود سربازان اسرائیلی به ساختمان به ضرب گلوله کشته شد. آقای شُعِیر دستگیر شد و از بستگان بازمانده‌اش جدا ماند.

آقای شُعِیر گفت که تا زمان آزادی‌اش، حدود ۱۰ روز بعد، بدون هیچ اتهامی، اغلب توسط سربازان فرستاده می‌شد تا خیابان‌های خان یونس را بگردد، در حالی که تنها همراه او یک پهپاد کوچکِ کوادکوپتر بود. پهپاد حرکات او را تحت نظر داشت و از طریق بلندگوی خود به او دستوراتی می‌داد.

در نزدیکی یک مدرسه محل، به او دستور داده شد که میان خرابه‌ها به‌دنبال ورودی تونل‌ها بگردد، آقای شُعِیر گفت که قبلاً هم در مصاحبه با الجزیره این موضوع را مطرح کرده بود. او گفت که به داخل بلوک‌های آپارتمانی فرستاده شد، در حالی که پهپاد کوچک چند متر بالای سرش پرواز می‌کرد. به او گفته شد که به‌دنبال اجساد مبارزان باشد، زیرا اسرائیلی‌ها معمولاً می‌ترسیدند که اجساد، تله انفجاری باشند.

در یکی از آپارتمان‌ها، او تله انفجاری را دید که او را به وحشت انداخت و جان خود را در خطر دید. او می گوید: “این سخت‌ترین تجربه‌ای بود که داشتم,” او گفت. “من فهمیدم که یک تله انفجاری است.” در نهایت، آن دستگاه منفجر نشد، به دلایلی که او سر در نیاورد.

در یک آپارتمان دیگر، او جسدی را با یک تفنگ در کنار آن یافت. به آقای شُعِیر گفته شد که تفنگ را از پنجره بیرون بیندازد تا سربازان اسرائیلی آن را بردارند.

چند روز قبل از آزادی‌اش، سربازان دستان او را باز کردند و او را وادار کردند که یونیفورم نظامی اسرائیلی بپوشد. او گفت که سپس او را آزاد کردند و به او گفتند که در خیابان‌ها بگردد، به این امید که مبارزان حماس به او شلیک کنند تا موقعیتشان آشکار شود. اسرائیلی‌ها از فاصله‌ای دور و خارج از دید، او را دنبال می‌کردند. او گفت که دستانش برای اولین‌بار پس از چندین روز آزاد شده بودند و او به فرار فکر کرد. و سپس تصمیم گرفت که فرار نکند. او خود می گوید: “کوادکوپتر مرا دنبال می‌کرد و مراقب بود که چه کاری انجام می‌دهم، آن‌ها به من شلیک خواهند کرد.”

نیویورک تایمز

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
برخی از احزاب و گروه ها به جای اینکه از خود محافظت کنند، مشکلات خود را حل کنند و اقتصاد خود را بهبود بخشند، به دیگران مشوره میدهند، نگران ما هستند و دنیا را از ما می ترسانند. به آنها باید گفت به جای نصیحت کردن، مشکلات داخلی خود را حل کنند و اول غم خودشان را بخورند. افغان ها...
مشکلات و خطراتی را که او (آصف درانی) به افغانستان نسبت داد، در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده می شود. افغانستان اکنون یک کشور امن و با ثبات است که به جای اتکا به قرضه ها و کمک های کشورهای خارجی، با استفاده از منابع خود برای خودکفایی اقتصادی تلاش می کند.
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x