آیا جنگ داخلی طولانی افغانستان پایان یافته است؟

یک سال پیش، حکومت جمهوری افغانستان سقوط کرد. خروج تحقیرآمیز نیروهای نظامی ایالات متحده و غیرنظامیان و همچنین تقریباً یکصد هزار افغان همچنان یک نقطه عطف دردناکی برای واشنگتن و متحدانش است.

رژیم طالبان از آن زمان تاکنون بر کشور حکومت می کنند. سطح خشونت در سراسر کشور به طرز چشمگیری کاهش یافته است – اما حقوق زنان، آزادی رسانه ها و امنیت کسانی که در حکومت پیشین وظیفه اجرا می کردند، نیز کاهش یافته است.

سوالات بسیار است. آیا جامعه جهانی باید طالبان را به رسمیت بشناسد؟ آیا طالبان خود را تعدیل خواهند کرد؟ آیا دیپلماسی یا تحریم می تواند آنها را مجبور به انجام رعایت بعضی کارها کند؟ آیا یک تهدید تروریستی بین المللی جدید زیر نظر طالبان شکل می گیرد؟ و یک سوال مهم تر: آیا جنگ داخلی افغانستان که در سال 1978 آغاز شد، سرانجام به پایان رسید؟

چهاردهه است که در این کشور جنگ جریان دارد. مجاهدین با کمونیست ها سپس جنگ سالاران در میان خود برای کسب قدرت و ثروت جنگیدند. طالبان با ائتلاف شما جنگیدند ….. این روند بیش از دو میلیون افغان را کشت و زخمی کرد. بیش از پنج میلیون اواره از کشور شدند.

اما خروج نیروهای خارجی از کشور در سال گذشته به این چرخه پایان داد و به طالبان اجازه داد تا مجددا کشور را تحت کنترل در اورند.

جبهه های مقاومت و پذیرش مداوم تاکتیک های تروریسم توسط طالبان و مداخله خارجی همگی می تانند به طور بالقوه جنگ داخلی را به شیوه هایی که در حال حاضر اشکار نیستند، دوباره شعله ور سازند.

در سناریویی متفاوت، ممکن است تعدادی از مردم در شهرهای مختلف کشور به پاخیزند و دست به شورش بزنند. طالبان ممکن است به چالش کشیده شود. اگر سطح نارضایتی ها بالا بگیرد طالبان با چالش های بیشماری روبرو خواهد شد. طالبان وعده هایی را که به مردم داده اگر عملی نسازد، با مشکل مواجه خواهد شد.

انچه امروز به نظر می رسد دوره جدیدی از صلح است، ممکن است وقفه ای کوتاه برای ورود به جنگ داخلی باشد.

شکل گیری جنگ دوباره در افغانستان به منظور کاهش خطرات بالای امنیت ملی امریکاف خطر بزرگتری را به همراه خواهد داشت: وخیم تر شدن فاجعه برای مردم افغانستان!

شاید هیچ چیز به اندازه مداخلات خارجی جنگ داخلی را احیا کند. اقدامات نظامی ایالات متحده برای مقابله با تروریسم نیز می تواند همین کار را انجام دهد. حملات دقیق در خاک افغانستان می تواند باعث واکنش شدید افغان ها و افزایش حمایت از گروه های تروریستی شود.

ایالات متحده و دیگر قدرت های خارجی نباید نقشی را که در طولانی کردن رنج و مشقت مردم افغانستان در چهار دهه گذشته ایفا کردند، فراموش کنند. اگر این کار را انجام دهند، به خوبی ممکن است اشتباهات گذشته را تکرار کنند.

(فارن پالیسی)
 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
واشنگتن حسرت می‌خورد، کابل به چالش می‌کشد! میان حسرت ترامپ بر سر سلاح‌های پیشرفته‌ای که به دست طالبان افتاده و پاسخ سخنگوی رسمی حکومت که آن‌ها را غنائم جنگی اعلام کرد، معادله‌ای جدید در افغانستان شکل گرفته است. زمانی که ایمان با قدرت همراه شود، هیبت بزرگ‌ترین ارتش‌های جهان فرو می‌ریزد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x