رابرت هورمس سفیر سابق ایالات متحده و مدیر عامل تایدمن ادوایزرز در مقاله ای در بارونز نوشت: من به عنوان فردی که بیش از ۴۰ سال پیش از این منطقه دیدن کرد و از آن زمان شیفته آن بود، پیچیدگی ها و تضادهای این جامعه چند قومی و چند قبیله ای را از نزدیک مشاهده کردم!
اما چندین دهه جنگ بر تشدید اختلافات تاثیر گذاشته است. همه در مقابل دیگران قرار می گیرند. این تعدد قومیت ها چالش های حکومتی بزرگی را برای طالبان ایجاد می کند، همانطور که برای دولت های گذشته و خارجی ها بوجود دارد. اما پیامدهای آن در خارج از افغانستان نیز مهم خواهد بود!
بسیاری از کارشناسان می ترسند که موفقیت طالبان بتواند گروه های افراطی را از سراسر جهان دلگرم کند و آنها را به افغانستان و دیگر کشورهای مرتبط نزدیک منتقل کند. کشورهای اطراف معتقدند که پیروزی طالبان، افراط گرایان را در مرزهای خود تشویق می کند تا اقدامات جسورانه تری انجام دهند!
به عنوان مثال بیجینگ ابراز نگرانی کرده است که گروه های افراطی در داخل افغانستان به طور مستقیم یا غیر مستقیم از اویغورهای چین حمایت کنند! داعش شاخه خراسان نیز در این میان نگرانی های خود را دارد. طالبان و داعش دیدگاه های متفاوتی در مورد نحوه اجرای دقیق قوانین شرعی دارند، اما اختلاف عمده آنها گسترده تر است. داعش جهاد در منطقه را بخشی از تلاش برای ایجاد خلافت جهانی می داند در حالی که طالبان خود را یک جنبش ملی می دانند!
اما این سوال وجود دارد که آیا طالبان می توانند از ورود جهادگران خارجی به برخی مناطق کشور جلوگیری کند؟ یک گزارش سازمان ملل متحد در ماه جولای به این نتیجه رسید که در حال حاضر ۸ تا ۱۰ هزار جنگجو در افغانستان حضور دارند که عمدتا شامل افرادی از آسیای میانه، منطقه قفقاز شمالی فدراسیون روسیه، پاکستان و منطقه خودمختار سین کیانگ چین و دیگران هستند!
برخی احتمالا با طالبان، برخی دیگر با القاعده و برخی شاید با داعش متحد هستند. آیا طالبان قادر خواهند بود آن گروه ها را کنترل یا حذف کنند؟ این یک پرسش استراتژیک حیاتی خواهد بود و ممکن است ایالات متحده، روسیه و چین را وادار کند تا در این زمینه بر کابل فشار بیاورند یا در راه هایی که داعش را تضعیف می کند همکاری کنند!
به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان تا پیش از این تاثیر عمیقی بر آسیای مرکزی و جهان داشته است. دولتهای آسیای مرکزی با هجوم قابل توجهی از پناهندگان روبرو هستند که بر تعداد زیادی که در حال حاضر وجود دارد می افزاید. ازبکستان با بستن مرزهای خود به سقوط کابل واکنش نشان داده است. اما مقامات ازبکستانی مانند بسیاری از همسایگان خود در سالهای اخیر با طالبان ارتباط برقرار کرده اند!
با نگاهی به دورتر ، به مرور زمان فشار بر بسیاری از کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز برای پذیرش تعداد قابل توجهی از مهاجران افغان وجود خواهد داشت. هند و پاکستان نیز با چالش های پیچیده ای روبرو هستند. پاکستان احتمالا از پیروزی طالبان بسیار دلگرم است، زیرا نهادهای نظامی و امنیتی این کشور به مدت دو دهه از آنها حمایت کرده اند!
از سوی دیگر هند از روابط خوبی با دولت سابق در کابل برخوردار بود و دولت جدید با پاکستان روابط خوبی دارد و این برای هند نگران کننده است. اما هند ممکن است منبع سرمایه گذاری برای افغانستان باشد، به ویژه اگر کمک های غربی کاهش یابد!
به طور کلی طیف وسیعی از عدم قطعیت ها در این منطقه بوجود آمده است. کشورهایی که در مجاورت آن قرار دارند، بازیگران اصلی در تدوین ترتیبات و روابط جدیدی خواهند بود که منافع آنها را تامین می کند! طالبان اکنون کشوری برای اداره دارد و پول کمی دارد و ممکن است مایل باشد برخی تغییرات را برای دریافت کمک از کشورهای غربی انجام دهد!
افغانستان در حال حاضر یک چالش مشابه بزرگ تعهدات عمیق اخلاقی را مطرح می کند و نقش ایالات متحده به عنوان رهبر جهانی در طیف وسیعی از مسائل بشردوستانه تا حدی بر سیاست هایی که در مورد این موضوعات قانع کننده بشردوستانه دنبال می کند تاثیر خواهد گذاشت!
بارونز
۲۰۲۱/۱۱/۹