ادامه‌ی واکنش‌ها به اخراج اجباری مهاجران افغانستان از پاکستان

در‌ ادامه‌ی واکنش‌‌ها به اخراج اجباری مهاجران افغانستان از پاکستان، محمد اشرف‌ غنی، رییس‌جمهور پیشین افغانستان، در یک پیام صوتی گفته است که دیگر افغانستان برای جهان اولویت نیست و راه‌حل در یک گفتمان‌ ملی، با حضور طالبان است.

هم‌‌زمان با این، محمد حنیف اتمر وزیر خارجه‌ی دولت پیشین نیز در یادداشتی در صفحه‌ی اکس، از طالبان خواسته است؛ تا ر‌وند برگشت مهاجران افغانستان از پاکستان را به یک فرصت مصالحه‌ ملی مبدل کنند؛ اما این دو واکنش‌، ظاهرن به‌ دلیل آن‌‌چه محتوای توام با درخواست تعامل با طالبان خوانده می‌شود، حاشیه‌های‌ تازه ایجاد کرده است.

پیام‌ تازه‌ی آقای غنی در مورد اخراج اجباری مهاجران افغانستان از پاکستان، ظاهرا با لحن‌نرم‌تر و تعامل با طالبان به نظر می‌آید.

آقای غنی در این پیام، وضعیت افغانستان را «وخیم و دیرپا» توصیف کرده و گفته است که دیگر افغانستان در محور توجه جهان نیست.

او راه‌حل را هم در مساله‌ی مهاجرت و هم مساله سیاسی، «گفتمان ملی»با حضور طالبان گفته است.

او می‌گوید: «پذیرش و درک جدی بودن اوضاع؛ در این نوع پذیرش و تفاهم، بخش بزرگی از ملت، حرکت طالبان و بخش‌های عمده‌ی کشور، همه باید سهم مشترک داشته باشند».

جدا از آقای غنی، محمد حنیف اتمر وزیر خارجه‌ی دولت پیشین نیز ظاهرا دست تعامل به سوی طالبان دراز کرده است.

آقای اتمر در واکنش به برخوردهای سخت‌ گیرانه‌ی اسلام‌آباد در برابر مهاجران افغانستان، در یاداشتی در اکس، از طالبان خواسته است؛ روند اخراج اجباری مهاجران افغانستان را از پاکستان به فرصت «مصالحه‌‌-ملی» مبدل کند.

آقای اتمر می‌گوید: «اخراج اجباری و جمعی پناه‌جویان افغانستان از پاکستان، منجر به فاجعه‌ی انسانی با ابعاد عظیم خواهد شد. رهبران طالبان می‌توانند این‌فاجعه را به فرصتی برای بازگشت عزت‌مندانه و آشتی-ملی تبدیل کنند و برای این منظور، همکاری‌های ملی و بین‌المللی را جلب کنند».

به‌ نظر می‌رسد، با توجه به نقش‌ آقای غنی و آقای اتمر در مساله‌ی صلح، جنگ و سیاست کشور، دست‌کم در سال‌های پسین، نشر چنین پیامی با محتوای ظاهرن تعامل با طالبان، در میان مردم حاشیه‌های تازه‌ی ایجاد کرده و برخی هم در شبکه‌های اجتماعی، در پیوند به واکنش آقای اتمر تبصره‌های داشتند.

ملک‌‌ ستیز، آگاه روابط‌ بین‌الملل نوشته است: «شما پنج بار وزیر، یک‌بار مشاور امنیت ملی و چندین‌بار مسوول ساختارهای پایه‌یی برای دو رییس‌جمهوری بودید که یکی طالبان را با برادرخواندگی به کابل آورد و دیگری، طالبان را با فرار «پُردست‌آورد» در ارگ و قندهار، خانه داد. لطفا روی نسخه‌های نجات خود فکر کنید».

ترنم سعیدی، رییس شبکه‌‌ی مشارکت سیاسی زنان افغانستان نوشته است: «آقای اتمر و آقای غنی، با بی‌شرمی بعد از گذشت دو سال و‌ سه‌ ماه، به بدبختی‌های مردم افغانستان پوز‌خند و‌ رشخند (تمسخر) می‌زنند و خواهان همکاری و تعامل با طالبان اند».

در بُعد خارجی، واکنش‌های سیاست‌گران کشور، به‌ شمول طالبان تا هنوز روی تصمیم اسلام‌ آباد در‌ پیوند به اخراج‌ اجباری مهاجران کشور از پاکستان، ظاهرن تاثیری نداشته است و این روند در میان اعتراض‌ها و انتقاد‌ها، هم‌چنان ادامه دارد.

نعیم پویش، دپیلمات پیشین می‌گوید: «سیاست پاکستان در مورد مهاجران افغانستان در چهل‌ سال گذشته، سیاستی بر مبنای باج‌گیری و سوی استفاده بوده؛ از یک‌سو خواسته خود را در نزد جهان قربانی جنگ و مهاجرت نشان دهد و‌ حمایت مالی کسب کند، در سوی دیگر، بر حکومت‌‌های (چهار دهه‌ی پسین) که در افغانستان مستقر بودند/استند، فشار اعمال کرده است».

با این همه، طالبان تا هنوز در مورد پیام‌های رییس‌ جمهور پیشین و آقای اتمر، پاسخ رسمی نداشته‌اند.

ذبیح‌الله مجاهد، سخن‌گوی طالبان نیز تا هنگام نشر این گزارش، به پرسش آمو در این مورد پاسخی نداده است.

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x