روابط واشنگتن با افغانستان زمانی محور اصلی گفتگوها در سیاست خارجی ایالات متحده بود، اما در پی خروج ایالات متحده از افغانستان، این کشور در حال حاضر در مباحث سیاسی آمریکا کمتر مورد توجه قرار می گیرد. همانطور که مردم آرام آرام به پای صندوق های رای می روند به زودی کاخ نشین بعدی را مشخص خواهند کرد اما سوال اینجاست که آیا افغانستان همچنان دریافت کننده اصلی کمک های بشردوستانه ایالات متحده خواهد بود یا توجهات رئیس جمهور بعدی به مناطق دیگر معطوف خواهد شد؟
دونالد ترامپ و کامالا هریس نظرات متضادی در مورد استراتژی هایشان در مورد تعامل آمریکا با منطقه جنوب آسیا ارائه می دهند. اگرچه هریس در مبارزات انتخاباتی خود به طور خاص در مورد افغانستان صحبتی نکرده است، اما دولت او احتمالاً از موضع جو بایدن، رئیس جمهور بیمار آمریکا در مورد ارائه کمک ها حمایت خواهد کرد. در همین حال، رویکرد معامله گری و سوداگری ترامپ حاکی از عقبنشینی از مشارکت در مسائل بشردوستانه به این کشور است. از آنجایی که بسیاری از کشورها روی مسائل داخلی تمرکز می کنند، بقای افغانستان ممکن است به این بستگی داشته باشد که تا چه اندازه در سیاست خارجی ایالات متحده جای خواهند داشت.
روایت “چه کسی افغانستان را به این حال و روز در آورده است” به نقطه کانونی و محوری در بحث های سیاسی اخیر در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری تبدیل شده است. تحقیقات جمهوری خواهان نشان می دهند که مسئول اصلی این وضعیت بایدن و اعضای تیمش هستند اما در مقابل، یک گروه ده نفره از فرماندهان ارشد پیشین ارتش آمریکا علنا از تصمیمات سیاست خارجی بایدن دفاع کرده اند. این مقامات ادعا میکنند که رویکرد دولت پیشین آمریکا تحت حاکمیت ترامپ در قبال افغانستان، بهویژه توافقنامه خروج با طالبان، موانع قابلتوجهی ایجاد کرد که توانایی دولت بایدن را برای اجرای یک عقبنشینی پایدار و منظم با مشکل مواجه ساخت.
افغانستان در دولت هریس: سیاست های بایدن ادامه خواهد یافت؟
دموکراتها ادعا میکنند که حتی اگر بایدن به طور گسترده از تصمیم برای پایان دادن به یک «جنگ بی پایان» حمایت می کرد، مذاکرات ضعیف دولت ترامپ برای انعقاد توافق دوحه زمینه را برای خروج فاجعهبار فراهم ساخت. از زمان خروج ایالات متحده در سال 2021، سیاست دولت بایدن در مورد افغانستان این گونه است که کمک های بشردوستانه را از طریق سازمان های غیردولتی و بین المللی برای دور زدن طالبان ارسال می کنند که بر امنیت غذایی، مراقبت های بهداشتی و حقوق زنان تمرکز دارد و در عین حال از تعامل مستقیم سیاسی یا نظامی با دولت حاکم اجتناب می ورزند. با این حال، شفافیت و اثربخشی در میان محدودیت های وضع شده توسط طالبان همچنان چالش برانگیز است. هریس احتمالاً موضع دولت بایدن در قبال افغانستان را حفظ خواهد کرد و طالبان را از نظر سیاسی منزوی میکند و در عین حال بر کمکهای بشردوستانه تاکید خواهد داشت. این در حالیست که از زمان خروج نیروهای ایالات متحده در سال 2021، بیش از 2 میلیارد دالر کمک به افغانستان اختصاص یافته است. با این حال، سؤالات در مورد شفافیت این کمک ها همچنان وجود دارد. گزارش ها حاکی از آن است که برخی از منابع مالی – که حدود 293 میلیون دالر تخمین زده می شود – ممکن است به طور غیرمستقیم از طریق برخی کانال ها در توزیع کمک ها به طالبان انجام شده باشد.
هریس در مبارزات انتخاباتی خود افغانستان را در اولویت قرار نداده است. بخش سیاسی او که پیش از مناظره ها برجسته شد، بر روسیه، اوکراین، هند و اقیانوس آرام، اسرائیل، غزه و ناتو متمرکز بود. نکته قابل توجهی که در این فهرست وجود نداشت، ذکری از نام افغانستان بود. رویکرد هریس در قبال افغانستان تا کنون منعکس کننده رویکرد بایدن بوده. با این حال، گزارشهای اخیر حاکی از تغییرات ناچیزی در موضع دولت بایدن را نشان می دهند، همکاری محدود با طالبان در زمینههای امنیتی، مانند مقابله با داعش. اگر تهدیدات منطقه ای داعش بدتر شود، این احتمال وجود دارد که دولت هریس این تعامل عملگرایانه را حفظ یا حتی گسترش دهد تا از منافع آمریکا محافظت کنند.
رویکرد ترامپ به افغانستان و سیاست جهانی
یکی از مهمترین میراثهای دولت ترامپ، توافق دوحه در سال 2020 است که مسیر را برای خروج ایالات متحده از این کشور هموار ساخته است. بسیاری از جمهوری خواهان در ابتدا این مذاکرات را به عنوان یک پیروزی در سیاست خارجی شان مطرح کردند، اما با این وجود از خروج بایدن در سال 2021 انتقاد می کنند و این عقب نشینی را «یکی از شرم آورترین لحظات در طول تاریخ آمریکا» نامیدند. اکثریت حزب جمهوری خواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، از دولت بایدن به دلیل اولویت دادن به افکار عمومی بر امنیت انتقاد کرد و ادعا کرد که این امر منجر به خروج آشفته و تلفات جانی قابل توجهی شد. این مسئله نشان میدهد که چگونه استراتژی و اتکای بایدن به پیمانکاران، سقوط کابل را تسریع ساخت. با این حال، این گزارش اذعان میکند که شرایط خروج از توافق دوحه در سال 2020 در دوران ترامپ شکل گرفت و ایالات متحده را متعهد به خروج کامل بدون کدام تضمینی از سوی طالبان کرد. در صورت پیروزی ترامپ، تمرکز وی احتمالاً بر حفظ اولویت های امنیتی ایالات متحده از طریق کاهش مشارکت در ساختارهای ائتلافی و طرح های کمک های خارجی متمرکز خواهد شد.
در آخرین مناظره ریاست جمهوری آمریکا، ترامپ مخالفت خود را با خروج ایالات متحده از پایگاه هوایی بگرام ابراز کرد و آن را نه تنها به عنوان یک عقب نشینی از افغانستان، بلکه به عنوان یک خسارت و زیان استراتژیک در ایجاد تعادل در برابر نفوذ فزاینده پکن در منطقه ارزیابی نمود. ادعای ترامپ مبنی بر اینکه پایگاه هوایی بگرام باید برای مقابله با چین مورد استفاده قرار میگرفت، اگرچه هیچ گونه کنترل مستقیم از سوی چین بر این پایگاه نشده بود، اما براساس گفته ها، تخلیه پایگاه افول ژئوپلیتیک ایالات متحده را در تضاد با چین قدرتمندتر تقویت میکند.
در دوران ریاست جمهوری ترامپ، افغانستان به دلیل تاکید وی بر کاهش هزینه های بین المللی، کاهش کمک ها را تجربه خواهد کرد. این مسئله میتواند منجر به حذف احتمالی افغانستان از برنامههای کمکهای آتی ایالات متحده شود، زیرا تمرکز به سمت رویکرد «نخست آمریکا» در جهت رفع نگرانیهای اقتصادی و امنیتی تغییر کند. پیروی از سیاست انزوا توسط ترامپ، همراه با تمایل به پایان دادن به مسائل جنجال برانگیزی همچون جنگ اوکراین، نگرانی ها را در مورد تشدید بحران ها همچون انسانی در دوران ریاست جمهوری او افزایش می دهد. با این حال، علاقه ترامپ به مذاکره درباره توافقنامهها با طالبان – مانند اظهارات او در مورد توافق تجاری و بازپسگیری کنترل میدان هوایی بگرام – میتواند به مسیری برای عادیسازی روابط باشد. به رسمیت شناختن رسمی طالبان به دلیل نقض مکرر مسائل حقوق بشری بسیار بحث برانگیز است، اما برخی تحلیلگران استدلال می کنند که عادی سازی موانع مربوط به تحریم ها را کاهش می دهد و کمک های بشردوستانه به افغانستان جان تازه ای خواهند گرفت. در مقابل، رویکرد کامالا هریس احتمالاً استراتژی کنونی هدایت کمک ها از طریق سازمان های غیردولتی را بدون به رسمیت شناختن رسمی طالبان ادامه خواهد داد.
انتخابی با پیامدهای جهانی
آینده افغانستان نه تنها به دلیل چالش های داخلی آن بلکه با انتخاب های ژئوپلیتیکی ایالات متحده نیز شکل می گیرد. هر رویکرد دولت ایالات متحده در قبال افغانستان بر پویایی طالبان با بازیگران کلیدی منطقه مانند پاکستان، چین، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی تأثیر خواهد گذاشت. در دوران ترامپ، تمرکز بالقوه بر کاهش کمک ها در حین بررسی روابط تجاری با طالبان ممکن است نشان دهنده کاهش مشارکت ایالات متحده باشد و می تواند منجر به تسریع شدید امنیت غذایی و بحران های اقتصادی در کشور شود که بر زندگی روزمره مردم افغانستان تأثیر می گذارد. این مسئله ممکن است پاکستان و چین را تشویق کند تا نفوذ خود را در این کشور گسترش دهند. پاکستان که در حال حاضر روابط پیچیده ای با طالبان دارد، ممکن است این را فرصتی برای تامین امنیت بخش غربی خود بداند، هرچند که با وجود اختلافات روزافزون با کابل بر سر مسئله تروریسم فرامرزی و جداسازی طالبان از زیر سایه نفوذ پاکستان مواجه است.
در همین حال، چین و روسیه احتمالاً مشارکت خود را در امور افغانستان افزایش خواهند داد تا منافع منطقه ای مربوطه خود را تامین کنند. انگیزه های چین در افغانستان حول محور تامین ثبات اقتصادی و جلوگیری از نفوذ افراط گرایی به مرزهای این کشور است. تغییر در سیاست ایالات متحده می تواند چین را وادار سازد تا تعامل اقتصادی و نفوذ استراتژیک بیشتر، از جمله پروژه های زیرساختی مرتبط با طرح کمربند و جاده را دنبال کنند. روسیه نیز به همین ترتیب، احتمالاً از این فرصت برای نفوذ بیشتر خود استفاده خواهد کرد و به دنبال جلوگیری از گسترش افراط گرایی و در عین حال به دنبال حفظ تعادل علیه فعالیت های ایالات متحده و ناتو در منطقه است.
برعکس، دولت هریس احتمالا کمک های بشردوستانه را بدون عادی سازی کامل روابط با طالبان حفظ خواهد کرد. این تعامل محدود ممکن است قدرتهای منطقهای را به محافظت از استراتژیهای خود سوق دهند. پاکستان و چین همکاری خود را با طالبان برای پر سازی هر خلایی که واشنگتن بر جای گذاشته است، عمیقتر کنند. کشورهای آسیای مرکزی، بهویژه تاجیکستان و ازبکستان، به تنظیم استراتژیهای امنیتی خود ادامه میدهند و بین هماهنگی با طالبان و تامین امنیت مرزهای خود برای جلوگیری از بیثباتی داخلی از تحرکات افراط گرایان تعادل برقرار خواهند کرد.
انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده یک رویداد بسیار مهم برای افغانستان است. ترامپ و هریس مسیرهای متفاوتی را پیشنهاد میکنند، اما سیاست هر دو از محو افغانستان از اولویتهای ایالات متحده سخن می زنند. همانند دهههای پیشین، زمانی که ایالات متحده، افغانستان را در پی خروج شوروی رها ساخت، ممکن است بار دیگر این کشور را نادیده بگیرد و این خلا توسط کشورهای منطقه پر شود.
منبع: سوت اشین وویس