در سراسر کشور روی این مدارس تمرکز شده و هر روز مدارس جدیدی ساخته یا افتتاح می شود. حتی مکاتب و دانشگاه ها یا تعطیل می شوند یا تبدیل به مدرسه می شوند. در گذشته این مدارس تمام عمر خود را صرف جمع آوری کمک ها و چنده می کردند، اما اکنون تمام امکانات کشور در دست آنها است و میلیون ها دالر صرف این مدارس می شود.
اما سوال اینجاست که آیا حاکمان کنونی می توانند بگویند که تولید این مدارس دوای کدام درد در افغانستان خواهد بود؟ آیا محصولات این مدارس می تواند حتی برای فرزندان خود غذای حلال به دست آورد؟ آیا کسی می تواند نمونه ای از تولید مدارسی که زندگی را برای مردم آسان کرده باشد نشان دهد؟ من نمی دانم که تولید این همه مدرسه و این همه عالم چه معنایی دارد؟ بله، آنها فقط می توانند ارتش جهاد باشند، اما جهاد تا کی ادامه خواهد داشت؟ این چهل سال جهاد، غیر از ویرانی و کشتار و تباهی، دیگر چه داشته است؟
در بین حاکمان فعلی قطعا افراد آگاه و با احساسی وجود خواهد داشت. این سوال خطاب به این افراد است که این ناآگاهی تا کی منجر به نابودی کشور ما با دستان خودمان خواهد شد؟ تا کی این ملت رنج دیده را بیشتر تحقیر کنیم؟ تا چه زمانی؟ تاریخ همین سوال را از شما خواهد پرسید، اگر می دانستید چرا صدایتان را بلند نکردید؟ چرا؟
شما به این جوانان نگاه کنید، چرا انرژی و استعدادشان را صرف خرافات بیهوده می کنید؟ این کشور فقیر و متروک به فکر و قلب چنین جوانانی نیاز دارد تا آنها را از این ذلت و فقر مستمر نجات دهد. این جوانان باید علم و مسلک روز را بیاموزند تا ما از احتیاج بیگانگان خلاص شویم. این انرژی ها و استعدادها را اسراف نکنید!