بقا و توسعه ملت در چیست؟ حمایت مردم، اقتصاد یا به رسمیت شناخته شدن؟”

دولت‌ها اغلب بر دو چیز در جهان دوام می‌آورند و اداره می‌شوند، یکی همدلی و حمایت ملی و عمومی و دیگری اقتصاد خودکفا و قوی. زمانی که هر دوی اینها وجود داشته باشد، برای صاحبان قدرت مایه خوشحالی است و اگر یکی از این موارد وجود داشته باشد، باز هم احتمال سقوط دولت کم است.

به رسمیت شناخته شدن یا عدم به رسمیت شناختنه شدن نه می تواند سود و ضرر زیادی به همراه داشته باشد، زیرا منافع کشورها همگی یک جبر مشترک بین کشور هاست اما آنچه مهم است رضایت داخلیست که در صورت نبود دخالت متجاوزان خارجی را تسهیل می کند.

به طور نمونه دولت لیبی یک دولت رسمی بود اما در مقابل مخالفت های داخلی از پا درآمد. دولت داود خان با وجود رسمی بودن با یک مخالفت ساده از بین رفت و دولت کمونست افغانستان که رسمیت نصف دنیا به علاوه کشور های همسایه را داشت، نتوانست خود را در مقابل مخالفت داخلی حفظ کند. دولت عربستان با وجود مخالفت های داخلی به دلیل داشتن اقتصاد قوی خود را حفظ کرده است.

پاکستان مخالفان خارجی قدرتمندی دارد، اما پاکستان را بسیاری از میهن پرستان از سقوط باز داشته است، حتی اگر بقای پاکستان و اسلام زیر سوال باشد، همه پاکستانی ها بقای پاکستان را ترجیح می دهند، که در آن موضوع مردم و ملا نظر مشترک دارند. زیرا می دانند که اگر پاکستان باشد، اسلام هست و اگر پاکستان از دست برود، اسلام و پاکستان وجود نخواهد داشت.

به نظر من اگر بخواهیم دولت پایداری داشته باشیم و از طرفی خطرات از بین برود، چند چیز لازم است: اولاً باید از دایره موجود خارج شویم، به هر کاری به چشم حک.متداری نگاه کنیم نه از دید رفاقت و دوستی. مثلاً اعضای کمیسیون دعوت از افرادی تعیین کنیم که مخالفانشان حداقل حساسیت کمتری نسبته به آنها داشته باشند و مورد اعتماد ما نیز باشند، چه اشکالی دارد؟ همچنین انتخاب چنین افرادی برای بحث و استدلال با خارجی ها که مورد اعتماد ما و توانایی متقاعد کردن خارجی ها را داشته باشند، چه مشکلی دارد؟

من یکی از سخت گیرترین ها در برابر خارجی ها هستم اما امروز خیلی مشتاقم سیستم موجود را نجات بدهم بلکه معتقدم از نبودن نظام به نیمه نظام رضایت دارم. اگر سخنان امروز من باعث عصبانیت دوستان احساسی میشود مطمئن هستم که زیان آینده این دوستان جلوگیری میکند.

بدبختی در بین ما این است که هیچکس نمی تواند نصیحت کننده ها را نصیحت کند، زیرا در همان جا کسانی که نصیحت می کنند چنان دلایلی می آورند که مشاور هرگز جرات نصیحت کردن دیگران را نداشته باشد، عبرت شود.با اطمینان کامل و دلایل می توانم ثابت کنم که روز به روز حمایت ملت را از دست می دهیم، همدلی مان کم می شود، کار برای حمایت مردم یک امر عادی نیست، باید مورد توجه جدی قرار گیرد.

وزیر دفاع مرجع نهایی است که باید تصمیم نهایی را بگیرد، سخنگوی وزارت دفاع در امور کوچک کفایت می کند، وضعیت مالی برای مردم عادی اسفناک است، باید از روش هایی برای انتقال پول و برای رفع محدودیت های مالی استفاده کرد که دل مردم شاد شود و شرع اسلام نیز رعایت گردد.

بهترین راه ایجاد یک شورای مالی بی طرف و دلسوز با سیستم است که مورد اعتماد جهانیان باشد، من میدانم که مقامات حکومتی نوشته های طولانی را نمی خوانند و نه به مشورت توجه میکنند، اما اگر به این مشکلات رسیدگی نشود به زودی دچار مشکلات فراوان خواهیم شد.

(نن تکی آسیا)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
واشنگتن حسرت می‌خورد، کابل به چالش می‌کشد! میان حسرت ترامپ بر سر سلاح‌های پیشرفته‌ای که به دست طالبان افتاده و پاسخ سخنگوی رسمی حکومت که آن‌ها را غنائم جنگی اعلام کرد، معادله‌ای جدید در افغانستان شکل گرفته است. زمانی که ایمان با قدرت همراه شود، هیبت بزرگ‌ترین ارتش‌های جهان فرو می‌ریزد.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x