حملات ایالات متحده علیه تروریست ها، ترس از آنچه از دست رفته است را افزایش می دهد!

در ظاهر، حمله ماه گذشته به ایمن الظواهری، رهبر القاعده، ثابت کرد که نیروهای آمریکایی همچنان می توانند ماموریت های نظامی و استخباراتی را در افغانستان انجام دهند، حتی اگر دیگر در این کشور حضور نداشته باشند.

با این حال، آگاهان ضد تروریسم و تحلیلگران سیاست خارجی می گویند که بمباران خانه الظواهری در کابل تنها مشکلات طولانی مدت بسیار عمیق تری را برای ایالات متحده و مبارزه ظاهراً بی پایان علیه گروه های تروریستی آشکار کرد.

مهمترین آنها پیوندهای روشن بین طالبان و القاعده است که برخی از متخصصان آن را عملاً ناگسستنی توصیف می کنند و احتمالاً با گذشت زمان قوی تر می شوند و طالبان حاکمیت خود را تحکیم می بخشد.

توانایی پنتاگون و جامعه استخباراتی ایالات متحده برای ردیابی و مهار گسترش شبکه های تروریستی در افغانستان ممکن است در سال های آینده به شدت محدود شود. تحلیلگران می گویند که حمله به الظواهری یک مورد منحصر به فرد بود.

اما سازماندهی مأموریت‌های پیچیده‌تر، اگر نگوییم غیرممکن، از «ورای افق» دشوار است.

ناتان سیلز، هماهنگ کننده مبارزه با تروریسم وزارت امور خارجه در دوران ریاست جمهوری ترامپ، گفت: «حمله به الظواهری واقعا بهترین زمان و بدترین زمان بود». نکته مثبت این است که نشان می‌دهد در موارد استثنایی، ایالات متحده هنوز هم ظرفیت این را دارد که تروریست‌ها را از میدان نبرد خارج کند. نکته منفی که من فکر می‌کنم شایسته توجه بیشتر است، این است که نشان می‌دهد القاعده و طالبان به همکاری خود ادامه می‌دهند تا جایی که رهبر القاعده احساس راحتی می‌کرد که در یک خانه امن طالبان درست در قلب پایتخت زندگی می‌کرد.

اقای سیلز گفت: «از نظر عملیاتی و دیپلماتیک، انجام یک حمله از نوع ابوت آباد یا یک حمله از نوع بغدادی بسیار دشوارتر خواهد بود. اما اکنون در کجا قرار است نیروهای خود را به صحنه ببرید؟ ما می‌توانیم ابوت آباد را انجام دهیم، زیرا ما حضور نظامی قابل توجهی در افغانستان داشتیم. ما می‌توانستیم بغدادی را انجام دهیم، زیرا ما در سوریه و عراق نیروی زیادی داشتیم.»

هم آقای ترامپ و هم بایدن که از نظر سیاسی اشتراکات کمی دارند، علیرغم درخواست ژنرال‌های ارشد آمریکایی مبنی بر حفظ یک نیروی کوچک اما نمادین قدرتمند، از موضع خود که زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان گذشته است، همچنین از تقویت دولت تحت حمایت ایالات متحده در کابل، خودداری کردند.

اسفندیار میر، تحلیلگر مسائل افغانستان و پاکستان از مرکز مطالعات صلح امریکا گفت: «تصویر کلی استراتژیک که از پایداری ارتباط القاعده و طالبان پدیدار می شود، خبر بدی برای دولت ایالات متحده است که می خواهد از مبارزه با تروریسم به رقابت استراتژیک با چین و روسیه منحرف شود. «به نظر می‌رسد که دولت ایالات متحده هنوز با دشمنان هولناکی مواجه است که می‌توانند از نارضایتی‌ها، اتحادها و حمایت‌های دولتی برای جبران خسارت‌ها و ماندن در جنگ استفاده کنند. آمریکا نمی تواند چشم از روی دشمنان تروریست خود بردارد.»

به عنوان یک موضوع تاکتیکی، ایالات متحده هنوز با انبوهی از سؤالات بی پاسخ در مورد اینکه چه کاری می تواند و نمی تواند برای جلوگیری از گسترش نیروهای افراطی در افغانستان انجام دهد، مواجه است.

(واشنگتن تایمز)
 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x